پس از آتشبس سهروزه، این روزها جنگ بهشدت در چهارسوی افغانستان از سر گرفته شده است. گروه طالبان برنامهی سقوط همزمان چند ولایت را در دستور کار خود قرار داده است. بهعنوان نمونه شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند پس از آتشبس سهروزه از چهار جهت در معرض حمله طالبان قرار دارد. صدها خانواده در پی این جنگ آواره شدهاند. در بغلان نیز طالبان تمام همت جنگیشان را برای سقوط این ولایت بهکار بستهاند. تقریبا بدون استثنا جنگ در تمام ولایتها میان نیروهای امنیتی افغانستان با طالبان گرم است. درگیری بین دو طرف بسیار شدید و خونین است. میزان تلفات از هر دو طرف زیاد است.
طالبان عزمشان را جزم کردهاند که دستکم چند ولایت کلیدی را سقوط دهند. برای رسیدن به این هدف از تاکتیک حمله با موتربمب و حملات تهاجمی بزرگ استفاده میکنند تا سد کمربندهای مهم امنیتی مراکز ولایتها و ولسوالیها را بشکنند. اما در مقابل نیروهای امنیتی افغانستان مانع تحقق این هدف طالبان شدهاند. به غیر از چند ولسوالی طالبان موفق به تسخیر مرکز ولایتها نشدهاند. این ایستادگی نیروهای امنیتی افغانستان برای مردم دلگرمکننده و قابل ستایش است. اما سطح خشونت در افغانستان به قدری زیاد است که مردم از این وضعیت سرخورده و سردرگماند.
قرار بود نشست استانبول پس از عید برگزار شود. عید گذشت، اما از این نشست هنوز خبری نیست. بهنظر میرسد همهی طرفها پشت به صلح و رو به جنگِ تمامعیار هستند. ارزیابی روزهای پیش رو در افغانستان حکایت از تشدید خشونت و جنگ دارد. برای مهار این خشونتها هیچ برنامهای در دستور کار نیست. طالبان و دولت افغانستان بر طبل جنگ میکوبند، جامعه جهانی نظارهگر روزهای خونین افغانستان است. تلاشهای بینالمللی برای برگزاری نشست استانبول بهنظر میرسد راه به جایی نبرده و بار دیگر لجاجت طالبان در حال به کرسینشستن است. طالبان تا زمانی که امتیاز آزادی هفتهزار زندانی و حذف نام اعضای این گروه از لیست سازمان ملل را بهدست نیاورده، بعید است برای شرکت در نشست استانبول روی خوش نشان دهند. بنابراین، وضعیت میدان جنگ و شدت خشونتها نشان میدهد ترجیح طرفها جنگ است و صلحطلبی در حال حاضر به محاق رفته است.
طالبان آشکارا دربارهی پروسه صلح به دنبال یک روند فرسایشی است. دیدار برخی از اعضای مذاکراتی طالبان و دولت افغانستان در روزهای عید در دوحه ریشه در همین نوع نگاه دارد. گروه طالبان تلاش کرد این دیدار را برجسته و مهم جلوه دهند. طالبان در تلاشاند که افکار عمومی را از نشست سرنوشتساز استانبول منحرف کنند. مخصوصا پس از اینکه محاسبات طالبان دربارهی جنگ افغانستان نادرست از آب درآمد. محاسبه گروه طالبان این بود که بسیار زود میتواند دستکم سه ولایت هلمند، غزنی و بغلان را با سقوط مواجه کند، اما این اتفاق نیفتاد. ثابت شد که نیروهای امنیتی افغانستان بسیار خوب میتوانند از پس حراست افغانستان برآیند.
بازگشت به میز گفتوگو و ترک جنگ تنها راه است. در این جنگ هیچ گروهی برنده نیست. تنها قبرستانها فراختر میشود. انتظار شهروندان این است که دولت و طالبان بهجای کوبیدن بر طبل جنگ، روی احیای روند صلح تمرکز کنند. تشدید جنگ از طرف طالبان در زمانی که یکی از جدیترین روندهای سیاسی و دیپلماتیک برای پایانبخشیدن به منازعهی کشور در طول چهار دههی گذشته روی میز قرار دارد، تنها معنای جنگطلبی و دهنکجی به عطش صلح خواهی مردم افغانستان را میرساند. دیگر بازی با رویکرد به میخ جنگ، به نعل صلح کهنه شده و حاصل این بازی فقط جنگ، آوارگی و خونریزی است.