حذر از خطای راهبردی دیگر

حذر از خطای راهبردی دیگر

آزادی پنج‌هزار زندانی طالب بدون ضمانت لازم یک خطای راهبردی بود. برپایه‌ی گزارش‌های رسمی بیشتر زندانیان رهاشده طالبان دوباره به میدان جنگ برگشتند و از نظر نظامی کمک قابل توجهی برای طالبان بود و سنگرهای خالی طالبان دوباره پر شد. هرچند تصمیم آزادی زندانیان نوعی نشان حسن نیت و یک الزام برای شروع مذاکرات بین‌الافغانی بود، اما نفس این ‌کار خطا و تن‌دادن به مصلحت سیاسی بود. طالبان در حالی موفق شدند که هزاران زندانی خود را رها کنند که در عمل میدان‌های جنگ گرم‌تر و خشونت در سراسر افغانستان گسترش یافت. شروع مذاکرات بین‌الافغانی و آنچه در میز مذاکرات رخ داد، اصولا فاقد ارزش هستند. زیرا آزادی زندانیان الزاما هیچ کمکی به روند صلح، کاهش خشونت‌ها و پیشرفتی در روند صلح نکرد.

گفته‌ی تازه حکمتیار دست‌کم در یک مورد جدا جای نگرانی دارد؛ آزادی و موافقت با رهایی هزاران زندانی طالبان. توافق روی طرحی که حکمتیار دو روز قبل آن را فاش کرد می‌رساند که حکومت افغانستان همچنان حاضر است در صورت ایجاب منفعت سیاسی تن به مصلحت سیاسی دیگر بدهد و با آزادی هفت‌هزار زندانی طالبان توافق کند. هرچند قبلا نیز رییس‌جمهور غنی به رهایی این تعداد زندانیان چراغ سبز نشان داده بود. طالبان با هوشیاری دوباره احیای مذاکرات را به آزادی هفت‌هزار زندانی دیگر این گروه، گره زده و خواهان آزادی هفت‌هزار زندانی جدید هستند. اما واقعیت این است که موافقت با آزادی این هفت‌‌هزار زندانی بدون تن‌دادن طالبان به مذاکره واقعی و معنادار یک خطای راهبردی دیگر است. رهبران حکومت افغانستان باید از آن برحذر باشند.

در حال حاضر طالبان کم‌ترین تعهدی به صلح ندارند و همچنان متکی به خشونت‌اند. از این‌رو مبادرت به آزادی زندانیان آنان هیچ توجیه نظامی و سیاسی ندارد. همچنین هیچ ضمانتی وجود ندارد که جنگ‌جویان تندرو و خطرناک طالبان دوباره به میدان جنگ بازنگردند. نشست سری که قرار بوده در پاکستان برگزار شود و غنی هم موافقت کرده که در این نشست شرکت کند، یکی از اهداف اصلی آن قبولاندن خواست طالبان مبنی بر آزادی هفت‌‌هزار زندانی جدید است. ممکن است این نشست صورت بگیرد و این خطر وجود دارد که رهبران حکومت افغانستان مجاب شود که با آزادی این تعداد زندانیان طالب موافقت کنند.

بر پایه‌ی گفته‌های منابع در افغانستان قرار است بخشی از هیأت مذاکراتی افغانستان امروز و شماری هم به‌زودی به قطر برگردند. اما واقعیت این است که نشست قطر دیگر یک روند سوخته است. این نشست‌های بیشتر جنبه تعارفی دارد. طالبان در پی یک بازی برد-باخت است. همچنان با بازی دیپلماتیک زیر نام مذاکرات صلح در صدد امتیازگیری‌های بی‌حد و حصر است. بدون این که بخواهد از بار هزینه‌های ناموجه انسانی، معنوی و مادی جنگ بکاهند.

موضوع آزادی هفت‌‌هزار زندانی طالبان با دور قبل تفاوت دارد. آزادی پنچ‌هزار زندانی جزء توافق‌نامه امریکا و طالبان بود. این روند با فشار سیاسی امریکا بر حکومت افغانستان قبولانده شد. اما تصمیم رهایی هفت‌‌هزار دیگر، مربوط حکومت افغانستان است. نظر مردم افغانستان این است که آزادی زندانیان طالبان مطلقا به بعد از هر نوع توافق سیاسی موکول شود. اشتباه راهبردی طرف‌های دیگر و البته زیرکی طالبان از آغاز همین بود که رهایی زندانیان این گروه به پیمانه زیاد قبل از هر نوع توافق سیاسی به مثابه‌ی یک مطالبه اساسی طالبان به رسمیت شناخته شد. کاری که در هیچ روند صلح معمول نبوده است. در سنت صلح و توافق‌های سیاسی معمول این است که طرف‌های مخاصمه قبل از توافق روی موضوعات مثل کاهش خشونت، قطع نسبی جنگ و اقدامات جزئی‌تری مثل آزادی برخی زندانیان موافقت می‌کنند. موافقت روی تمام سرنوشت زندانیان دو طرف و عفو جنایت‌های صورت‌گرفته در ایام جنگ یک امر پسا توافق است.