مکاتب چه نقشی می‌توانند برای پایان‌دادن به خشونت و آزار جنسی ایفا کنند؟

مکاتب چه نقشی می‌توانند برای پایان‌دادن به خشونت و آزار جنسی ایفا کنند؟

چه زمانی زنان می‌توانند شب‌ها بدون ترس از آزار و اذیت مردان ــ یا حتا بدتر از آزار و اذیت ــ به خانه بروند؟ و چه زمانی زنان مطمئن خواهند بود که وقتی خانه رسیدند با یک شریک آزارگر و زورگو روبه‌رو نیستند؟ صنف مکتب و محل کار ما چه زمانی از خشونت جنسی و تبعیض مبتنی بر جنسیت عاری خواهد بود؟ چگونه می‌توانیم از قدرت آموزش و پرورش برای امن‌ساختن جامعه برای زنان استفاده کنیم؟

همان‌طور که رویدادهای چند ماه اخیر یادآوری کرد، ما هرگز نباید فراموش کنیم که زنان همچنان در معرض خشونت و آزار و اذیت جنسی قرار دارند. پس از قتل غم‌انگیز «سارا اورارد» در بریتانیا، شش زن امریکایی-آسیایی در یک تیراندازی بی‌رحمانه در ایالت جورجیا کشته شدند. در ماه فبروری ۳۱۷ دانش‌آموز دختر نیجریه‌ای از یک مدرسه شبانه‌روزی‌ در شمال‌غرب ایالت «زامفارا» ربوده شدند. در هند، مردم هنوز از شوک تجاوز گروهی ماه سپتامبر بر یک زن و متعاقب آن مرگ یک زن ۱۹ ساله دالیت در «بخش هاتراس» در ایالت «اوتار پرادش» خلاص نشده بودند که اقدام قاضی دادگاه عالی دهلی‌نو خشم آنان را برانگیخت؛ گزارش شد که قاضیِ موردنظر در جلسه دادگاه از مردی که متهم به تجاوز بوده پرسیده که آیا حاضر است با قربانی که یک دانش‌آموز بوده ازدواج کند یا خیر. در استرالیا، خانم «بریتنی هیگینز»، کارمند سابق حکومت گفت که در سال ۲۰۱۹ یکی از همکاران مردش در دفتر وزیر دولت بر وی تجاوز کرد. در همین‌حال گزارش‌هایی منتشر شد که کارمندان دولتی مرد در استرالیا، یک گروه فیسبوکی ایجاد کرده‌اند تا بتوانند در آن فیلم های اعمال جنسی انجام‌شده در پارلمان در کانبرا را به اشتراک بگذارند.

آزار جنسی و خشونت علیه دختران و زنان بسیار شایع‌تر از آن است که فکر می‌کنیم. در جهان از هر ۳ زن ۱ نفر در طول زندگی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده است.

در صفحه اینستاگرام Everyone’s Invited که کارزار آنلاین شهروندان بریتانیا علیه فرهنگ تجاوز است، دختران و پسران بیش از ۱۵ هزار گزارش آزاردهنده از تجربه حمله و آزار جنسی را به اشتراک گذاشته‌اند. آنچه تکان می‌دهد این است که بسیاری از آن‌ها گفتند ین آزارها و خشونت‌ها را در نهادهای آموزشی متحمل شده‌اند. این دست گزارش‌های نگران‌کننده در مورد نهادهای آموزشی به حدی فراوان بود که روزنامه‌ها از یک مکتب به‌عنوان «کانون خشونت جنسی» یاد کردند.

در استرالیا یک کارزار مشابه اواسط ماه فبروری آغاز شد؛ پس از آنکه «شانل کنتوس» ۲۳ ساله از دوستانش پرسید که آیا در مکاتب خصوصی سیدنی مورد تجاوز یا آزار جنسی قرار گرفتند یا خیر. این نظرسنجی به یک دادخواست و حالا به یک جنبش تبدیل شده است و هزاران نفر خواستار گسترش برنامه‌های آموزش رضایت برای دانش‌آموزان مکاتب استرالیایی شده‌اند.

آنچه از کارزار بریتانیایی‌ها و استرالیایی‌ها متوجه می‌شویم، سردرگمی مردم پیرامون مسأله رضایت (اصل اساسی برابری جنسی و رابطه سالم) است.

چرا دختران و پسران جوان درباره‌ی رابطه‌ی رضایتی و این‌که برخی کارها چه زمان مناسب‌اند و چه زمانی مناسب نیستند، این‌قدر نامطمئن‌اند؟

جایی از کار می‌لنگد. ما شاید گسترش شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های پورنوگرافی را که امروزه حتا کودک ۸ ساله به آن دسترسی دارد، مقصر آن بدانیم، اما سرانجام باید بپذیریم که آزار و خشونت جنسی عمدتا به‌دلیل نبود بحث و گفت‌وگوی عمومی پیرامون روابط جنسی است. راه‌حل اپلیکیشن رضایت نیست که یک افسر ارشد پولیس استرالیا پیشنهاد ساختش را داده بود، بلکه گسترش برنامه‌های «آموزش جامع جنسی» در مکاتب و آن‌هم از همان صنوف ابتدایی است.

کلاس‌های آموزش جامع مسائل جنسی که در آن دختران و پسران دانش و مهارت‌هایی را می‌آموزند که برای تصمیم‌گیری و انتخاب مسئولانه در زندگی بدان نیاز دارند، بسیار حیاتی است. در این برنامه‌های آموزشی دختران و پسران درباره مسائل مربوط به جنسیت انسانی، روابط و مسئولیت های احساسی، اهمیت رضایت و همچنین چگونگی مقاومت در مقابل فشار هم‌سن‌و‌سالان‌شان (که قصد زوگویی و اعمال خشونت دارند) می‌آموزند. این آموزش نگرشی مبتنی بر درک و احترام متقابل را که پایه و اساس یک رابطه خوب تلقی می‌شود، بین دانش‌آموزان مکاتب ایجاد و به مرور تقویت می‌کند.

اما آموزش جامع مسائل جنسی در همه جا آموزش داده نمی‌شود. در بریتانیا سال گذشته بود که آموزش جامع مسائل جنسی از جمله بلوغ و چگونگی حفظ امنیت شخصی در اینترنت در مکاتب ابتدایی اجباری شد. استرالیا مدل ملی برای آموزش رضایت ندارد و در بسیاری از مکاتب در ۱۵ یا ۱۶ سالگی، درست زمانی که کودکان به آن اطلاعات بیشترین نیاز را دارند، تدریس این مضمون را متوقف می‌کنند.

استرالیا و انگلیس باید به کشورهای درحال توسعه برای یافتن نمونه‌های ابتکاری موفق در مقابله با خشونت و آزار جنسی دانش‌آموزان در مکاتب و خارج از آن متوسل شوند. انفجار جمعیتی در مناطقی از آفریقا و آسیا همراه با افزایش بیماری ایدز در دهه ۱۹۹۰ بسیاری از حکومت‌ها را مجبور به یافتن راه‌های مقابله با بارداری‌ قبل از وقت و بیماری‌های مقاربتی کرد. آن‌ها مجبور شدند برنامه‌هایی را طراحی کنند که در آن به هنجارهای عمیق و نابرابر جنسیتی جامعه که برای زنان و دختران مضر است پرداخته شود. بسیاری از این برنامه‌ها بر چگونگی توانمندسازی زنان جوان به نه گفتن به درخواست رابطه جنسی یا نحوه مذاکره با شریک زندگی‌شان بر سر استفاده از کاندوم متمرکز بود.

برای مثال در کینیا یک سازمان غیردولتی به نام «No Means No Worldwide» کلاس‌های آموزش رضایت را برگزار می‌کند که در آن به دختران «نه» گفتن و دفاع شخصی آموزش داده می‌شود. در این میان به پسران جوان نیز آموزش داده می‌شود دیدگاه خود را درباره جنسیت بهبود بخشند و مردانگی مثبت‌تر اتخاذ کنند. در مکاتبی که این موضوع آموزش داده می‌شود، میزان آزار و اذیت جنسی ۵۰ درصد کاهش یافته است.

یک سازمان غیردولتی مستقر در برزیل به نام Promundo یک برنامه آموزشی قدرتمند را برای جوانان از طریق جلسات مشارکتی برگزار می‌کند و در تغییر هنجارهای خشونت‌آمیز مرتبط به مردانگی موفق بوده است.

جنبه‌های مختلف این برنامه در ۲۶ کشور جهان تطبیق شده است. ارزیابی‌های انجام شده پس از تطبیق آن در هشت کشور آفریقایی، آسیایی، امریکای لاتین و کشورهای جنوب شرق اروپا نشان میدهد که این برنامه ها منجر تغییرات مثبت در نگرش مردم نسبت به برابری جنسیتی، ارتباط زوجین، خشونت، استفاده از کاندوم و مراقبت از فرزند شده است.

وقتی دانش‌آموزان خودشان در برنامه‌ریزی و اجرای دخیل باشند، ابتکارها برای پایان‌دادن به خشونت و آزار جنسی در مکاتب می‌تواند مؤثرتر واقع شود. پروژه «به سوی مکاتب عاری از خشونت» مؤسسه نجات اطفال در افغانستان شامل ایجاد کمیته حمایت از کودکان، انجمن والدین-معلم-دانش‌آموز و شورای دانش‌آموزان در هر مکتب بود.

همچنین نیازی نیست که برای آموزش جنسی جایگاه جداگانه در برنامه‌های درسی موجود مکاتب در نظر گرفته شود. این برنامه آموزشی را می‌توان در برنامه‌های درسی کنونی مکاتب و یا حتا ذیل فعالیت‌های اضافی مکتب قرار داد. برنامه «حق بازی» یک ابتکار مکتب‌محور در حیدر آباد پاکستان است که از ورزش و بازی برای توانمندکردن دانش آموزان برای کاهش خشونت در مکاتب و تغییر هنجارهای نابرابر جنسیتی استفاده می‌کند. این برنامه تاکنون توانسته در ۴۰ مکتب دولتی ۸ هزار کودک را پوشش دهد. این ابتکار منجر به کاهش ۳۳ درصدی قربانیان آزار و خشونت جنسی در میان پسران و کاهش ۵۹ درصدی قربانیان آزار و خشونت جنسی در بین دختران شده است.

رضایت را می‌توان آموزش داد. در کنار اهمیت آموزش و توجه والدین به مسائل جنسی کودکان، مکاتب نیز نقش مهمی در آموزش تفاوت رابطه خوب و بد به دانش‌آموزان، اهمیت رضایت و اهمیت برابری جنسیتی دارند. این مسائل هرچه زودتر مورد توجه قرار گیرد بهتر است. یونسکو یک رهنمود فنی را برای حکومت‌ها تهیه کرده است و توصیه می‌کند که آموزش برخی مفاهیم پیرامون روابط سالم و ناسالم باید از پنج سالگی شروع شود.

این گفت‌وگوها هرچه زودتر شروع شود، به همان اندازه می‌تواند برای کودکان، به ویژه دختران مفید و توانمندکننده واقع شود. این آموزش‌ها و گفت‌وگوها می‌تواند هنجارهایی همچون مردانگی سمی را که به خشونت مبتنی بر جنسیت منجر می‌شود تغییر دهد و به ایجاد یک فرهنگ عاری از خشونت کمک کند. آموزش مسائل جنسی می‌تواند دانش‌آموزان را به تأمل درباره سوگیری‌ها و نقش‌شان در جامعه تشویق کند.

آموزش مسائل جنسی از استثمار و بهره‌کشی جنسی و خشونت علیه زنان جلوگیری می‌کند و به نفع همه است. اگر مکاتب در شکل‌دادن گفت‌وگو پیرامون رابطه جنسی و روابط عاطفی کوتاهی کنند، جوانان همچنان به اینترنت به‌عنوان تنها منبع اطلاعات خود وابسته خواهند ماند. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم اینترنت آموزشگاه مسائل جنسی برای جوانان باشد.

***

مانوس آنتونینیس مدیر «گزارش نظارت جهانی بر آموزش برای همه» یونسکو است.