زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه وزارت خارجه امریکا برای صلح افغانستان، برای جانبخشیدن به روند صلح افغانستان سفرهای تازهاش را آغاز کرده است. او دو روز قبل به کابل آمد. او با چهرههای مطرح سیاسی افغانستان دیدار کرد. در این سفر، خلیلزاد گفته وقت آن است تا طرفهای درگیر، خشونتها را کاهش دهند و گفتوگوهای جدی و معنادار را آغاز کنند. در این سفر آقای خلیلزاد را هیأتی بلندپایه از نهادهای مختلف امریکا همراهی میکند. این سفر پس از مدتها سکوت و کرختی در روند صلح افغانستان صورت میگیرد. بهنظر میرسد هدف اصلی امریکا این است که دوباره به جان بیرمق روند صلح افغانستان کالبد تازه ببخشد و بنبست را بکشند.
طالبان اکنون موضع سازشناپذیری دارند. این گروه به تسلط بیشتر و تنگترکردن حلقهی حاکمیت دولت افغانستان میاندیشد و در نزدیک به دو ماه گذشته دستکم ده ولسوالی را سقوط داده است. شدت جنگی که طالبان به آن دامن زده، بیسابقه است. برای طالبان اکنون اولویت اصلی تسلط بیشتر بر افغانستان است. اصولا این گروه به خویشتنداری توجهی ندارد. تلاشهای دیپلماتیکِ نیمهجان خلیلزاد در وضعیتی که برای مهار خشونتها هیچ برنامهای در دستور کار نیست و طالبان و دولت افغانستان بر طبل جنگ میکوبند، جامعه جهانی نظارهگر روزهای خونین افغانستان است، قطعا نمیتواند گرهگشا واقع شود. تنها راه بازگشت به میز مذاکره و گفتوگوی معنادار ترک جنگ است. برای شکست بنبست باید طالبان وادار شوند از خشونت دست بکشند، از هر راه ممکن.
مشکل بزرگتر روابط تنشآلود افغانستان و پاکستان است. در روزهایی که قرار است دوباره روند صلح افغانستان احیا شود، روابط کابل-اسلامآباد تنشآلود و کانالهای دیپلماتیک قطع یا در حد یک روابط تعارفی است. بهعنوان مثال این روزها پاکستان حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان را تحریم کرده است. این وضعیت مانع همکاری دو کشور در خصوص روند صلح شده است. برای دستیابی به ثبات، صلح و قطع جنگ، باید سطح و دامنهی روابط و گفتوگوهای دیپلماتیک دو کشور به بالاترین سطح ارتقا یابد. خوشباوری سادهلوحانه است اگر بپذیریم که پاکستان در سایهی روابط تنشآلود با کابل حاضر میشود طالبان را به گفتوگوی معنادار وادارد.
گروه طالبان هنوز برای گفتوگوهای معنادار روی خوش نشان نداده است. همچنان این گروه به دنبال امتیاز است، بدون اینکه بخواهد امتیازی دهد. فعلا در میدان دیپلماسی هموغم طالبان بهدستآوردن امتیاز آزادی هفتهزار زندانی و حذف نام اعضای این گروه از لیست سازمان ملل است. بدون اینکه بخواهد در میدان جنگ تغییری رخ دهد. طالبان بهرغم همهی فشارها زیر بار شرکت در نشست استانبول نرفت، زیرا در نشست استانبول فرصت ضیاع وقت از طالبان گرفته میشد. دلیلی که طالبان هنوز روند دوحه را ترجیح میدهند، این است که در این روند طالبان امکان بازی فرسایشی با مسأله حل سیاسی جنگ افغانستان را دارد. از طرفی دیگر با خیال آسوده از طریق جنگ استراتژی حصر کابل و مراکز ولایات را پیش میبرد و منتظر خروج کامل نیروهای خارجی میمانند تا به خیالشان به رویای فتح دست یابند.
برای گروهی که نه حاضر است دست از جنگ بردارد و نه در میز دیپلماسی صادق است، توصیه اخلاقی برای سازش سیاسی معنایی ندارد. دیپلماسی ضعیف و تضرعی نیز نمیتواند این گره را بگشاید. برای مسیر درست صلح افغانستان هرچند خیلی دیر شده، اما عجالتا راه حل این است که جامعه جهانی برای طالبان و حامیان منطقهای آنها یک اولتیماتوم بازگشت به صلح معنادار و دستکشیدن از جنگ را دهد. در نهایت یا روند صلح و جنگ را از بنیاد مورد بازنگری جدی قرار دهد یا اجازه دهد که جنگ افغانستان مسیر خودش را برود. این به اصطلاح «بازی موش و گربه» فقط طالبان را قویتر میکند.