امرالله صالح، معاون اول ریاستجمهوری در پاسخ به نگرانیهای مردم و رسانهها در قبال سقوط پیهم ولسوالیها، در یک یادداشت کوتاه فیسبوکی، نوشته است که «مرتجع در چنین حالات انتقاد میکند.» آقای صالح در حالی منتقدان حکومت را مرتجع خطاب میکند که در یک ماه اخیر بیشتر از ۳۰ ولسوالی از کنترل حکومت خارج شده و بهدست طالبان سقوط کرده است. اما مهم نیست که آقای صالح منتقدان حکومت را چه خطاب کرده است، بلکه مهم این است که تصمیمگیرندگان اصلی که مدیریت جنگ جاری علیه گروه طالبان را برعهده دارند، در قبال این وضعیت بد و آشوب ناشی از جنگ و ترس طالبان، در پاسخ به نگرانیهای مردم و رسانهها هیچ حرفی نمیزنند و سکوت کردهاند. بنابراین آنچه در شرایطی کنونی مهم است، نمایش سقوط و سکوت است که مردم را نگران کرده است.
افغانستان این روزها شرایط بد امنیتی را تجربه میکند. مردم بیش از هر وقت دیگر سردرگم، بیپناه و نگرانند. از یکسو حملات انتحاری و انفجاری در غرب کابل بر غیرنظامیان در داخل موترهای مسافربری شهری شدت گرفته که عاملان آن گاهی داعش و گاهی گروه طالبان معرفی میشود، اما مسئولان حکومت در نهایت به تسلیت گفتن و تقبیح کردن بسنده میکنند. از سوی دیگر همه روزه مردم شاهد سقوط ولسوالیها در ولایتهای مختلف بهدست گروه طالبان هستند که در بسیاری از موارد نیروهای امنیتی بدون حمایت از سوی مرکز و قولاردوها در محاصره قرار میگیرند و در برخی موارد بدون مقاومت به طالبان تسلیم میشوند.
این وضعیت بد زمانی نگرانکنندهتر میشود که به چیدمان بیریخت مهرههای کلیدی در نهادهای مهم حکومتی از جمله در نهادهای امنیتی مینگریم که همهی تصمیمگیرندگان و مسئولان ارشد از یک حلقهی خاص دور هم جمع شده، ساختار رسمی دولت را دور زده و با سیستم اندیوالی وضعیت کنونی را مدیریت میکنند. در شرایطی که افغانستان بدترین روزهایش را سپری میکند و همهروزه در سراسر کشور جنگ جریان دارد، شخص وزیر دفاع و مسئول ماشین جنگ کشور گم و ناپیدا است و مدیریت جنگ را دفتر شورای امنیت ملی که یک نهاد مشورهدهنده است، برعهده دارد. با این سردرگمی، سخنگویان نهادهای امنیتی در غیبت مسئولان ارشد این نهادها، پس از سقوط پیهم ولسوالیها تنها جملهای که به مردم و رسانهها میگویند این است: «نیروهای امنیتی عقبنشینی تاکتیکی کردهاند.» اما این عقبنشینی تاکتیکی اکنون بهنظر میرسد که دامنهاش گسترده شده تا جایی که به مورال و اعتماد بهنفس نیروهای امنیتی آسیب زده است.
سقوط ولسوالیها و به دنبال آن سکوت معنادار مسئولان ارشد حکومتی و نهادهای امنیتی برای خیلیها مشکوک است، تا جاییکه برخی این نگرانی را مطرح کردهاند که حکومت در یک معاملهی پنهانی با گروه طالبان، در حال تسلیمدهی و انتقال قدرت به این گروه است و سقوط پیهم ولسوالیها به نوعی برنامهریزیشده است. همین مسأله باعث شده که داکتر عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی، بهجای مسئولان امنیتی و رهبری حکومت، به نگرانی مردم پاسخ بگوید، اینکه «رهایی پیدرپی ولسوالیها از سوی نیروهای امنیتی جزئی از پلان منظم نیست و ادعایی مبنی بر اینکه گویا از روی یک پلان به طالبان واگذار میشود، درست نیست.»
با اینحال نمایش سقوط و سکوت، اگرچند هم برنامهریزیشده و مدیریتشده نباشد، باز هم پیامدهای بد و ناگوار برای نظام، دولت و مردم دارد. در وضعیتی که جنگ به خانههای مردم در ولایتهای شمالی و مرکزی رسیده و بیشتر از هر زمانی دیگر نیاز به همسویی و همگرایی اقوام در زمینهی مبارزه و مقابله با گروه طالبان حس میشود، حکومت افغانستان به تمرکزگرایی بیشتر در قدرت و به حاشیهبردن گروههای غیرخودی از بدنهی حکومت بهخصوص در نهادهای امنیتی روی آورده است، چنانکه در تعیینات اخیر وزارت داخله و همچنان برکناری والیهای فراه و هرات این مسأله به وضاحت مشاهده میشود. بنابراین نگرانیهای مردم همانقدر در قبال سقوط ولسوالیها بهدست طالبان جدی است، در قبال سکوت معنادار مسئولان ارشد حکومتی نیز جدی است؛ افغانستان انگار روزهای بدی را در پیش دارد.