دستهی اصلاحات و همگرایی در ادامهی موضعگیری اخیرش که گفته بود، اگر به خواستهای شان توجه نشوند از روند گفتگویی سیاسی پیرامون تشکیل حکومت وحدت ملی کنار میرود، بار دیگر دیروز هشدار داد که چند ساعت دیگر فرصت است تا از طریق راهکارهای سیاسی، اختلاف میان دو نامزدان حل گردد. عطامحمد نور، یکی از اعضای برجستهی دستهی اصلاحات و همگرایی به هوادارانش گفته است که باید تمامی تدابیر را برای راهاندازی جنبش سبز و نارنجی روی دست بگیرند. اما فیضالله ذکی به نمایندگی از دستهی تحول و تداوم به بی. بی. سی، گفته است که تنها راه خروج از بنبست سیاسی، تشکیل حکومت وحدت ملی است و داکتر عبدالله، باید به این روند باز گردد. این موضعگیرهای ضد و نقیض از طرف نامزدان و تیمهای سیاسی، تازهگی ندارد. بعد از انتخابات دور دوم و در جریان بررسی و تفتیش آرا، هر باری که دو طرف احساس کردند که برندهی اول انتخابات نیستند، بهانههایی را مطرح کردند. دستهی اصلاحات و همگرایی چندمین بار است که سخن از قطع ارتباط و خارج شدن از روند گفتگوهای سیاسی برای تشکیل حکومت وحدت ملی، تفتیش و ابطال آراء را در میان گذاشته است. هر باری که اختلاف نامزدان بر سر امتیازگیریهای سیاسی شان بالا گرفته است دست به دامن ایالات متحده و آقای جان کری زدهاند. آقای جان کری دو بار برای حل اختلاف نامزدان به کابل سفر کرده است. بار اول نامزدان را متقاعد ساخت که روند انتخابات را حمایت کند و هر دو طرف در مورد تفتیش آرا با هم همکار باشند و حکومت آینده از دو تیم تشکیل گردد. اما اختلاف نامزدان با آن حل نشد و بار دیگر میان شان اختلاف ایجاد شد و دستهی اصلاحات و همگرایی مطرح کردند که باید هر دوطرف، طرح توافقنامه حکومت وحدت ملی را به امضا برساند و برای حل این مشکل هر دو دسته، بار دیگر دست به دامن جان کری زدند و جان کری بار دوم به کابل آمد و در نتیجه هر دو طرف توافق نامه حکومت و حدت ملی را امضاء نمودند و متعهد شدند که مصالح ملی را احترام میگذارند. اما اکنون بار دیگر اختلاف میان آنها بر سر صلاحیت پست اجرائی و نتایج انتخابات بروز کرده است. دیروز داکتر عبدالله با جان کری گفتگویی تلفنی را انجام داد و بار دیگر برای حل اختلاف میان نامزدان، معاون وزیر خارجه امریکا آقای «داگ فرانتس» وارد کابل شده است و گفته میشود آقای فرانتس، پیام جان کری را در مورد اهمیت بررسی آرا و توافق بر سر جزئیات حکومت وحدت ملی، با خود آورده است. اینکه آقای فرانتس اختلاف میان نامزدان را رفع خواهد ساخت هنوز معلوم نیست و او در مرحله آغاز گفتگو با نامزدان قرار دارد.
در این مورد آنچه که قابل تامل است این است که ریشه اختلاف در چیست و چرا نامزدان بدون آنکه به مصالح ملی توجه نمایند، دامنهی بحران انتخابات را به نقطه حساس میکشانند و هیچگونه باکی از پیامدهای عملکرد و موضعگیری شان ندارند؟ پاسخ این است اول آنکه؛ نظام سیاسی در افغانستان فاقد اقتدار میباشد و نهادهای مدافع نظام و حراست کننده آن، که عبارت از ارتش و نیرویهای امنیتی باشد، ضعیف بوده و از نظر سیاسی هنوز به این پختگی و درایت نرسیده است که هرگاه وضعیت بحرانی شود خط سرخ را به کسانی که مصالح ملی را تهدید میکنند و یک روند بزرگ ملی را که عبارت از انتخابات و رای مردم باشد را نفی مینمایند و خط کشیهایی را برای تهدید مصالح و امنیت جامعه طرح و راه اندازی میکنند، هشدار دهند که پا از گلیم صلاحیتهای شان دراز نکنند و اگر هم دست به بحرانآفرینی بزنند قدرتی هست که از کلیت نظام و مصالح جامعه، پاسداری میکند. این ضعف ریشه در این دارد که در درون ارتش گرایشهای متخلف قومی، تنظیمی و شخصی وجود دارد و اکثر نهادهای اداری نظام در دست کسانی میباشد که گرایش ملی ندارند و دستهی که دم از بحرانآفرینی میزند از حمایت آنها مطمئن میباشد. این مساله این واقعیت را به اثبات میرساند؛ مردم که بزرگترین قدرت و حامی نظام میباشد در سیاست افغانستان جایگاه ندارد و در حاشیهی آن قرار دارد و سیاست و قدرت سیاسی در جامعهی افغانستان به دست اریستوکراتهای قبیلوی رقم میخورد و آنچه دموکراسی خوانده میشود در زمین جامعه افغانستان زمینه پرورش نیافته است.
دوم؛ مشکل اساسی را که آقای جان کری با دو بار تلاش دیپلوماتیک خویش مرتکب شد این است که نتایج انتخابات را پیش شرط تشکیل حکومت وحدت ملی طرح کرد و گره کور را در این نقطه که چه کسی رئیس جمهور باشد، باز نکرد و راه حلی غیر از نتیجه انتخابات را مدنظر نگرفت و به این امر متوجه نشد که هر دو نامزد دعوای شان این نیست که بر سر تشکیل حکومت مشترک، اختلاف داشته باشند بلکه دعوای آنها بر سر این است که هر دو نامزد دعوای رئیس جمهور شدن را دارد و میخواهند تیم شان در دولت آینده، بیشترین امتیاز را داشته باشند. حال بار دیگر این مساله، در یک آزمون قرار گرفته که آیا تلاش سیاسی آقای فرانتس برای آن راه و چارهی را مییابد و یا خیر؟