انشقاق شمال افغانستان؟

منبع: فارین پالیسی

نویسنده: میکایل والتز و الیزا کیلی

برگردان: حمید مهدوی

فضای سیاسی کابل، مملو از شایعاتی است که با خروج عبدالله از روند تفتیش آرای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، که در ماه جون برگزار شد، چه اتفاقی رخ خواهد داد. سازمان ملل متحد در حال حاضر، تلاش دارد تا مشروعیت تفتیش آرا را حفظ کرده و تیم انتخاباتی عبدالله عبدالله را به بازگشت به روند تفتیش آرا، ادامه ی این روند و حمایت از نتایج انتخابات متقاعد سازد. هم‌چنین خروج تیم انتخاباتی عبدالله عبدالله از روند تفتیش آرا، توافق بر سر تقسیم قدرت میان دو نامزد را که با پادرمیانی جان کری، وزیر خارجه‌ی ایالات متحده حاصل شده بود، نیز به مخاطر می‌افگند و جیمز کننگهام، سفیر ایالات متحده در افغانستان تلاش دارد تا این توافق حفظ شود، تلاشی که احتمالا سودی ندارد.

ما از یک تعداد مقام‌های بسیار مورد اعتماد افغانستان، از بازرگانان گرفته تا خبرنگاران و وزیران برحال می‌شنویم که بحران انتخابات به شکل خطرناکی رو به وخامت است. به ما گفته شده است که عبدالله نوشته‌های روی دیوار در ارتباط به تفتیش آرا را دیده است که با اعلام نتایج نهایی توسط کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، غنی برنده اعلام خواهد شد. عبدالله از طرف هوادارانش به شدت تحت فشار است تا برای برنده شدن هر گام لازم را بردارد. عبدالله توانست به خوبی فشارها را تحمل کند، به ویژه پس از پذیرفتن شکست در برابر کرزی در انتخابات ریاست جمهوری 2009. ما از منابع معتبر در هر دو تیم انتخاباتی می‌شنویم که اگر در مراحل بعدی روند تفتیش آرا، هردو نامزد با سازمان ملل متحد به توافقی دست نیابند، به احتمال زیاد عبدالله خود را رییس جمهور اعلام خواهد کرد. سید فاضل سانچارکی، سخن‌گوی او گفت که در نبود توافق «ما به روند انتخابات پایان می‌دهیم»، گفته‌ای که بیش‌تر یک اتمام حجت نامیمون است. احتمالا عبدالله بر اساس نتایج دور نخست انتخابات که در آن 45 درصد آرا را کسب کرده بود، خود را مستحق ریاست جمهوری می‌داند. چیزی که نگران کننده است این است که مقام‌های افغان می‌شنوند عبدالله با بیش از 20 والی ولایت‌های شمال افغانستان به توافق رسیده است تا از ریاست جمهوری او حمایت کنند. اساسا عبدالله می‌تواند انشقاق شمال افغانستان را رهبری کند. اگر عبدالله خود را رییس جمهور اعلام کرده و برای تشکیل حکومت موازی تلاش کند، سه سناریوی احتمالی وجود دارد. سناریوهایی که همه برای افغانستان و منافع ایالات متحده نتایج زیان بار خواهند داشت.

سناریوی اول این است که شمال افغانستان در هرج و مرج فرو خواهد رفت و آن‌گونه که عطامحمد نور به عنوان والی قدرتمند، اخیرا اظهار داشته است، ارتش در امتداد خطوط قومی، شبیه به خطوط مرزی فرقه‌ای که در عراق کشیده شده است، تجزیه خواهد شد. اردوی ملی و پولیس ملی افغانستان تجزیه خواهند شد وافسران آن به گروه‌های قومی مربوطه‌ی شان خواهند پیوست، چون در پایان روز، اکثریت افغان‌ها به روابط قومی و قبیله‌ای رجوع خواهند کرد. این گروه‌ها به طور باالقوه برای طرف‌های سیاسی شان جنگ‌های خیابانی راه خواهند انداخت و آنچه که خیلی واضح است این است که تاجک‌ها با عبدالله و پشتون‌ها با غنی همکاری خواهند کرد. در نبود نیروهای اردوی ملی یا پولیس ملی متحد به منظور حفظ نظم و ثبات، این سناریو به شکل قابل تصوری به ناآرامی‌های خشونت‌آمیز در سرتاسر کشور خواهد انجامید.

سناریوی دوم این است که مانند کشورهای بنگلادیش، پاکستان و مصر ارتش افغانستان به منظور برگرداندن نظم، تا زمانی که به وضع سیاسی رسیدگی شود، مداخله کند. در این سناریو، صداقت ارتش افغانستان خیلی مهم است. آیا ارتش مانند بنگلادیش، صرف به منظور جلوگیری از ناآرامی‌های داخلی قدرت را در اختیار خواهد گرفت و در صورت برگشتن نهادهای دموکراتیک به حالت اول، کنترول آن را واگذار خواهد کرد؟ یا این‌که ارتش مانند مصر قدرت را به عنوان سدی در برابر افراط‌گرایی و با انگیزه‌های سیاسی در اختیار خواهد گرفت؟ یک مداخله‌ی نظامی‌ای شبیه به کودتا می‌تواند اوضاع را در کوتاه مدت برقرار سازد اما در نهایت ایالات متحده را وادار خواهد ساخت تا مطابق به قوانین این کشور کمک‌های مالی‌اش را به شکل فاجعه‌باری کاهش دهد. با تداوم بن‌بست‌های سیاسی در هفته‌ی آینده، باید از نزدیک گفتار و کردار بسم‌الله خان، وزیر دفاع کشور و وزیر داخله‌ی پیشین و رییس ستاد ارتش کشور تحت نظر داشته باشیم. سناریوی سوم، که اغلب در مورد آن از اعضای جامعه‌ی مدنی و نخبگان سیاسی افغانستان می‌شنویم، درخواست رییس جمهور کرزی برای برگزاری لویه جرگه خواهد بود تا او را بار دیگر به عنوان رییس جمهور موقت انتخاب کنند و در این فرصت یا زمانی که تفتیش آرا، کارگر واقع شده یا دور دیگر انتخابات با نظارت قوی جامعه‌ی جهانی برگزار شود. حامیان عبدالله با این نتیجه کاملا خوش نخواهند بود، اما از تیم انتخاباتی عبدالله عبدالله می‌شنویم که آن‌ها ترجیح می‌دهند کرزی دوباره به حیث رییس جمهور گماشته شود تا این‌که غنی رییس جمهور شود. در حالی‌که در میان تمام نتایج احتمالی، این کم ترسناک‌ترین نتیجه است، اما این نتیجه می‌تواند بی‌ثباتی و موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی با ایالات متحده‌ی آمریکا، که زیاد به تاخیر انداخته شده، را در وضع مخاطره‌آمیزی قرار دهد.

گزینه‌های ما چیست؟ بدون در نظرداشت این‌که آیا عبدالله انتخابات را به خاطر پست مبهم رییس اجرایی واگذار می‌کند یا به شکل پیش‌گیرانه خود را رییس جمهور اعلان می‌کند، احتمالات رو به وخامت رفتن اوضاع در افغانستان پابرجا خواهد ماند. تشکیل حکومت وحدت ملی امکان‌پذیر است اما این کار در حال حاضر و در آینده‌ی قابل پیش‌بینی برای هدایت هر دو طرف به سمت سیستم نخست وزیری – ریاست جمهوری، به نظارت دوام‌دار و سطح بالا ضرورت دارد. این کشور در نبود پوشش قدرت توسط ایالات متحده به سمت خارج شدن از کنترول می‌چرخد و ما باید قبل از این‌که اوضاع در افغانستان از چنگ ما فرار کند سریع اقدام کنیم. عاجل‌ترین و موثرترین اقدام این است که ایالات متحده به طور کامل در بحران داخل شود و در مورد خروج این کشور در سال 2016 از افغانستان تجدید نظر کند. ایالات متحده با تدوام راهنمایی و رهبری، بدون قید زمانی، می‌تواند اطمینان حاصل کند که اوضاع در افغانستان شبیه عراق نخواهد شد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *