من به دوام حکومت آقای اشرفغنی احمدزی زیاد اعتقاد ندارم. سه دلیل جامعه شناختی محکم دارم:
یک- آقای احمدزی وعده داده که رشوه و فساد را ریشه کن کند. این کار ظاهرا خوب مینماید، اما در باطن به فروپاشی دولت خواهد انجامید. فرض کنید من یک گوشهی خیمهی دولت را گرفتهام و نمیگذارم که این خیمه بیفتد. لابد برقرار ماندن این خیمه فایدهیی به حال من دارد. حالا اگر شما بیایید و دست نوازش تان را بر سر من بکشید و بگویید که آفرین! کار خوبی میکنی، من از شما خواهم خواست که به صورت درستتری نسبت به بنده اظهار امتنان کنید. شما میگویید که نه، زشت است. رشوهده و رشوهگیر هر دو در آتش جهنم میسوزند و اینها. این حرفها به گوش من نمیروند و گوشهی خیمه را رها میکنم. وقتی که ده-بیست نفر از برادران متعهد دیگر هم گوشههای مربوطه را رها کنند، خیمهی دولت میافتد.
دو- آقای احمدزی گفته که برنامهی مطولی برای فقر زدایی دارد. خوب است. همین برنامه را اجرا کنید، بعد ببینید که چه بر سر حکومت تان خواهد آمد. فرض کنید که این برنامهی فقرزدایی موفق شد. آن وقت، مردم یادشان میآید که در سراسر پایتخت یک مربع تشناب وجود ندارد. شاید بپرسید که یعنی چه؟ فقر زدایی چه ربطی دارد به تشناب؟ عرض شود که مردمی که پول در جیب خود داشته باشند، به فکر مصرف کردن آن پول میافتند. یکی از دمدستترین مواردی که در آن پول میتوان مصرف کرد رستورانت و کبابی و کلهپزی و این گونه جاهایند. فکر کنید که هزاران نفر به این مکانها بریزند و از آنجا بیرون بیایند و… خوب، همین را میگویم دیگر. چه قدر دیر به حرف میرسید شما. آنوقت تظاهرات میشود و شعار «مرگ بر دولتی که تشناب ندارد» در فضای میهن طنین میاندازد. نتیجهاش سقوط دولت است. چرا که ملت بزرگ افغان وقتی که به سرک آمد، تا یکی دو تا دولت ساقط نکند به خانه بر نمیگردد.
سه- آقای احمدزی گفته که تمهیدی خواهد چید که فقه جعفری در مدارس و دانشگاهها تدریس شود. او احتمالا خبر ندارد که فقه جعفری از آن فقههای مرده و بیحال نیست که تدریس شود و امتحان داده شود و خلاص. فقه جعفری یک فقه انقلابی است. ندیدهاید که یک نفر در بارهی چاهی که به وجود نحس یک موش آلوده شده سوال دارد و خروجی این سوال یک تظاهرات تمام عیار به نفع کربلای حسینی است؟ فکر کنید که در اثر تدریس فقه جعفری در پوهنتونها سنیها هم شیعه شوند و شیعهها تشیع شان را بیش از پیش غنی سازی کنند و در این میان یکی از سادات محترم یک بیرق سبز از عراق و شام بیاورد و کاملا مشخص باشد که آن بیرق از امام هشتم شیعیان است؛ در چنین وضعی، چه بخواهید چه نخواهید هر حکومتی که در کابل برقرار باشد، یک رقم یزیدی معلوم خواهد شد. ساقط کردن حکومت یزیدی یا یزیدیوار هم که وجیبهی شرعی است.