تأمین امنیت، نیازی که باید در اولویت قرار گیرد

فرهاد خراسانی

با تشکیل حکومت وحدت ملی، انتظار عموم بر این بود که ناامنی و حملات انتحاری‌ که توسط مخالفان مسلح دولت در جریان امسال و روند انتخابات بیش‌تر شده بود، کاهش یابند. بر اساس آماری از رویدادهای نا‌امنی که در سال گذشته و امسال وجود دارد، ناامنی و حملات انفجاری توسط طالبان و سایر گروه‌های مسلح امسال افزایش یافته است. در سال گذشته‌ی میلادی (2013) موارد انفجار در شهر کابل 30 واقعه بوده است و اما در جریان امسال (2014) تا کنون که دو ماه تا پایان آن باقی مانده است، به 51 مورد رسیده است. بعد از تشکیل حکومت جدید دامنه‌ی حملات انتحاری و عملیات تخریبی این گروه در شهرهای بزرگ کشور افزایش یافته‌اند. تنها در شهر کابل پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری هفت مورد واقعه‌ی حمله‌ی انتحاری و انفجاری به وقوع پیوسته است. از چهار روز گذشته تا کنون چندین مورد واقعه‌ی ناامنی به‌طور پیوسته در کابل، ننگرهار، شهر مزار شریف و ولایت سرپل از جانب طالبان سازمان‌دهی و انجام شده است. در این حملات طالبان نیروهای امنیتی داخلی، خارجی و کارمندان خدمات دولتی را هدف قرار داده‌اند. یکی از موارد آن کمین نیروهای پولیس ملی در ولایت سرپل می‌باشد که از اثر آن 14 پولیس کشته شدند و 17 پولیس دیگر زخمی و 6 پولیس اسیر گردیدند. رهبری دولت تا کنون نگفته است که چه برنامه‌ای برای تأمین امنیت و مقابله با حملات تروریستی طالبان روی دست دارد. آن‌چه که در چهارده روز پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری به ملاحظه می‌رسد، این است که بیش‌ترین مصروفیت رییس جمهور، مراقبت و نظارت از فعالیت‌های کارمندان دولتی و تغییر و تبدیلی کارمندان امنیتی و تقرری‌های انتصابی و بررسی پرونده‌های زندانیان و کابل بانک بوده است. اما در مورد تأمین امنیت و جلوگیری از حملات و عملیات تروریستی طالبان تا کنون اقدام جدی نشده است.

با توجه به افزایش دامنه‌ی حملات هراس‌افگنانه‌ی طالبان این ضرورت به‌طور جدی احساس می‌گردد که رهبری دولت تأمین امنیت را در محور اولویت‌های کاری خویش قرار دهد. یکی از مشکلات‌ دولت در سیزده سال گذشته، بحران نا‌امنی در کشور بوده است و دولت برای مقابله با تهدیدهای رو به افزایش طالبان کدام برنامه‌ی عملی و روشنی را تعقیب نکرده است و تنها به رویکرد تدافعی پرداخته است. در نتیجه طالبان و سایر گروه‌های مخالف مسلح با حمایت سازمان‌های استخباراتی بیگانه روز‌به‌روز قوت گرفتند و این گروه‌ها با سازمان‌دهی حملات هراس‌افگنانه و حمله بالای نیرو‌های امنیتی، روز‌به‌روز دامنه‌ی نا‌امنی را در نقاط مختلف کشور گسترش دادند. در طول سیزده سال گذشته تنها توجیهی که دولت برای کم‌کاری خویش در مورد افزایش قدرت طالبان و ناامنی در کشور مطر‌ح می‌کند، این است که می‌گویند، توان‌مندی طالبان در جنگ رو‌یا‌رو با نیروهای امنیتی کشور کاهش یافته است و نمی‌توانند و در میدان جنگ با نیروهای نظامی دولت مقابله کنند و از این‌رو، تنها به رویکرد حملات تخریبی و هراس‌افگنانه روی آورده‌اند. نکته‌ی مهمی که باید در این مورد گفته شود، این است که این درست است که قدرت طالبان در جنگ مستقیم با نیروهای امنیتی کشور کاهش یافته است؛ اما همین که این گروه در طول سیزده سال پس از حمله‌ی هوایی و زمینی ائتلاف مبارزه با تروریزم توانسته است که روز‌به‌روز نفوذ خویش را گسترش دهد و اکنون می‌تواند امنیت کشور را به چالش بکشد، نشانه‌ی پیروزی و موفقیت دولت در مبارزه با طالبان نیست. در واقع اگر صادقانه بررسی شود، همین که طالبان با موجودیت نیرو‌های حامی امنیت جهانی بر دایره‌ی ناامنی کشور می‌افزایند، دلیلی بر موفقیت چشم‌گیر دولت در مبارزه با طالبان و تأمین امنیت کشور نمی‌باشد. بر این اساس، باید گفت، تأمین امنیت یکی از اولویت‌هایی است که دولت جدید باید به آن توجه کند و برنامه‌ی مشخصی را برای تضعیف نیروهای طالبان و راه‌های مقابله با حملات هراس‌افگنانه‌ی این گروه اتخاذ کند و تمامی عوامل و زمینه‌هایی که باعث می‌گردند طالبان از آن طریق تقویت یابند را شناسایی کند و نیز توان‌مندی استخباراتی و کشفی نیروهای امنیتی کشور را افزایش دهد.

اگر به این مهم توجه صورت نگیرد، وضعیت امنیتی کشور روز‌به‌روز و‌خیم‌تر می‌شود و طالبان می‌توانند دامنه‌ی نا‌امنی را از طریق حملات هراس‌افگنانه‌ی خویش در سر‌تا‌سر کشور و به‌خصوص در شهرها گسترش دهند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *