«شبِ تاریک و بیمِ موج» (۹)؛ خشک‌آبی در لعل‌و‌سرجنگل

هاملت

دریای هریرود از دوردست‌ترین مناطق سرجنگل سرچشمه می‌گیرد. تعدادی از قریه‌هایی که در پای کوه بابا قرار گرفته‌اند، همیشه و در هر فصلِ سال از برف‌آب خالی نیست. در گرم‌ترین فصل سال هم وقتی که در قله‌های سربه‌فلک کشیده‌ی کوه بابا برویم، هوا سردِ سرد است. اندک ‌اندک قطره‌های آبِ برف بر زمین جاری است و می‌بینیم که علف‌‌های سبز تازه از زمین نیش کشیده‌اند. کوه بابا در گرم‌ترین فصل تابستان هم برف دارد. از آب همین برف‌ها دریای هریرود سرچشمه می‌گیرد.

یکی از قریه‌هایی که در نزدیکی کوه بابا قرار گرفته است، قریه‌ی «جرافغانان» از مربوطات سفیدآبِ سرجنگل است. جرافغانان علاوه بر آب برف کوه بابا چشمه‌های فراوانی هم داشت. بسیاری از چشمه‌های جرافغانان، در بهار سرد و در زمستان گرم بود. چشمه‌هایی داشت که زمستان، در سردترین فصل چله، گرم بود. صبح‌های صافی که سرما تا منفی ۱۵ درجه پایین می‌رفت، درست همان اول صبحی که مردم با اذان از خواب بیدار می‌شدند، بخار گرمی از چشمه‌های جرافغانان بلند بود. در بهار برعکس، همان چشمه‌ها سردِ سرد بود. در حدی که اگر رهگذر تشنه‌ای خودش را به آن چشمه‌ها می‌رساند، با چندین نَفس هم نمی‌توانست آب بخورد. باید هر دم نفس گرم می‌کرد و از نو آب می‌نوشید.

همین چشمه‌های سرد در بهار امسال رو به کاهش رفت. آبِ برف هم در راه می‌خکشید و به جوی‌های جرافغانان نمی‌رسید. این وضعیت ادامه پیدا کرد تا این‌که تابستان گرمی از راه رسید. هنوز که بیشتر از یک ماه از تابستان نمی‌‌گذرد، در جرافغانان چشمه‌ها خشک، جوی‌ها خالی و مزارع زرد است.

اهالی جرافغانان می‌گویند: «خشک‌آبی آمده است. امسال که گرسنگی است، بیش از هر زمانی به محصولات خوب کشت گندم نیازمندیم. از اثر خشک‌آبی اما به گندم‌‌های ما آب نرسیده است و همه خشکیده‌اند».

جرافغانان در فصل اول بهار

به گفته‌ی باشندگان محل، امسال همه‌ی مزارع مردم سوخته‌اند. علاوه بر گندم، کشت عدس و کچالو و مُشُنگ و دیگر محصولات مردم نیز از اثر بی‌آبی خشکیده‌اند. مردم می‌گویند همین محصولات سوخته تمام دارایی‌شان بودند.

جرافغانان از مناطق دوردست و کوهستانی لعل‌وسرجنگل است. به گفته‌ی باشندگان محل، تا پیش از این هم دست‌شان به دامن دولت نرسیده بود. آنان می‌گویند که «کم‌آبی از چندین سال به این‌سو حس می‌شد؛ اما ما شامل هیچ پروژه‌ی آبی از طرف دولت نشده بودیم».

«ما نگرانیم. آدرسی برای کمک و رسیدگی و ترمیم منابع آبی نداریم. در سال‌های آخر جمهوریت هم این کم‌آبی حس می‌شد، ولی همان‌زمان هم حرف ما شنیده نشد. حالا که ساحه در کنترل طالبان ایماق درآمده است، نه تنها به ترمیم منابع آبی ما توجه نمی‌شود بلکه طالبان از مواشی ما مالیه هم می‌گیرند».

باشندگان محل ادامه می‌دهند که «حتا اگر فقط دو ذخیره‌ی آب برای ما ساخته می‌شد، کشت‌های ما نمی‌سوخت. هنوز هم اگر چاره‌ای سنجیده شود، شاید گرسنه نمانیم».

قریه‌ جرافغانان در فصل زمستان. برفِ دامنه‌های کوه بابا و از سرچشمه‌های دریای هریرود.

این خشک‌آبی و کشت‌سوزی درحالی است که قریه‌های دامنه‌های کوه بابا از جمله یکی همین جرافغانان، خود از سرچشمه‌های دریای هریرود استند. این دریا از راه غرب افغانستان وارد ایران می‌شود. در انتهای این دریا، کشور دیگری به آب‌ونان می‌رسد. اما در سرچشمه از اثر عدم  مدیریت و بی‌توجهی دولت، مردم محل در همسایگی چشمه بی‌آبی می‌کشند.