تا کمتر از یک سال دیگر قرار بود که از پایاننامهی تحصیلیاش دفاع کند. دختر آرامی که تمام دغدغهاش به فارغ شدن از دانشگاه و پیداکردن وظیفهی معلمی/آموزگاری در ولایتش ختم میشود تا هرچه زودتر بتواند خانوادهاش را حمایت کند و دستی به زندگی بیرونقی روستایی بکشد.
اما اکنون او به جای فکرکردن به ادامهی تحصیل، به فکر این است که به خانوادهاش چگونه مسألهی اخراج شدن از دانشگاه و خوابگاه را توضیح بدهد. مهناز یکی از دانشجویان اخراجشده از دانشگاه در کابل، میگوید که از مسمومیت غذایی و اعتراض دانشجویان خبری نداشته، اما اخراج شده است.
این درحالی است که در طی دو هفتهی اخیر طالبان دهها دانشجوی دختر را «به جرم» برهم زدن نظم داخل دانشگاه و خوابگاه مرکزی از دانشگاه و خوابگاه اخراج کردهاند. بنابر گفتهی مسئولان وزارت تحصیلات عالی طالبان، این دانشجویان بارها تلاش کردهاند که نظم دانشگاه را برهم بزنند و در آخرین مورد در پی رویداد انتحاری در مرکز آموزشی کاج به دنبال برگزاری اعتراضات علیه «نسلکشی هزارهها» بودهاند. از همین رو آنان را بدون در نظرداشت مسألهی قومی از دانشگاههای مرکزی و خوابگاه اخراج کردهاند.
دانشجویان اما مدعیاند که مسأله اخراج دانشجویان برنامهریزیشده و هدفمند بوده است.
طالبان در روزهای نخست تصرف کابل، برگزاری هر نوع تجمع بدون اجازهی این گروه را ممنوع اعلام کردند. طبق رهنمود گروه طالبان در مورد برگزاری تجمعات، افرادی که از هشدار این گروه سرپیچی کرده و با نشر و پخش فراخوانها تجمع برگزار کنند، تحت نام شورشی با برخورد قانونی مواجه میشوند.
این درحالی است که مسئولان امنیتی طالبان در شهر مزارشریف در شمال کشور مرتضا کریمی، دانشجوی دانشکدهی خبرنگاری این ولایت را «به جرم» انتشار فراخون برای اشتراک در اعتراض دانشجویان این دانشگاه که در تاریخ ۱۱ میزان برگزار شد، بازداشت کرده است.
محمد آصیف وزیری، سخنگوی فرماندهی امنیهی طالبان در بلخ میگوید که اکنون مرتضا «به جرم» شورش بر ضد نظام به ریاست استخبارات این ولایت سپرده شده است.
آغاز ماجرا
در تاریخ ۱۷ اسد سال ۱۴۰۱ خورشیدی که برابر با روز عاشورای سال ۱۴۴۴ قمری است، مسئولان خوابگاه مرکزی در دانشگاه کابل به دختران دانشجوی شیعه مذهب اجازهی برگزاری مراسم عاشورا و ختم قرآن را ندادند. موضوعی که سبب اعتراض شماری از دانشجویان شد.
بسگل دانشجوی سال چهارم یکی از رشتههای علوم اجتماعی که خودش از خوابگاه منفک شده، میگوید: «مسئولان خوابگاه پیش از این اجازهی برگزاری مراسم احیای شب قدر را داده بودند و در جریان ماه محرم، دانشجویان طبق روال سالهای پیش و با در نظرداشت اعلام این که طالبان برگزاری مراسم را منع نکرده بودند، دختران نیز میخواستند مراسم را در مسجد خوابگاه بگیرند، اما اجازه ندادند. یک شب دانشجویان مراسم عاشورا و ختم قرآن را در منزل سوم یکی از وینگهای خوابگاه برگزار کردند و بعد از آن نگذاشتند.»
منابع میگویند افرادی که در برابر این تصمیم مسئولان دانشگاه اعتراض کرده بودند، اولین گروه از دانشجوان دختر بودند که از خوابگاه مرکزی اخراج شدهاند.
در پی همین تصمیم چهار دختر دانشجو از خوابگاه اخراج شدند. صدرا یکی از دانشجویان اخراجشده از خوابگاه میگوید: «ماجرای اخراج دانشجویان حدود دو ماه پیش شروع شد. زمانی که مانع برگزاری مراسم عاشورا در مسجد لیلیه شده بودند و ما آن را در سالن لیلیه برگزار کردیم و قضیه حل شد، اما بعد مسئولان خوابگاه چهار دختر از قوم هزاره را از خوابگاه منفک کردند.»
این دانشجو تأکید میکند که او و یک شمار از دانشجویان دیگر در واکنش به اهانت مدیر خوابگاه به دختران هزاره که قصد برگزاری مراسم عاشورا را در مسجد خوابگاه داشتند، اعتراض کرده بودند.
صدرا نیز در سال آخر دانشگاهش قرار دارد. او باشندهی یکی از ولایتهای مرکزی است. از معدود دخترانی است به دانشگاه راه یافته و تا کمتر از دو ماه دیگر قرار است که فارغ شود. او میگوید که بهدلیل دشواریهایی که دختران دانشجوی چون او سپری کرده و اکنون نیز با آن مواجه هستند، به اخراج دانشجویان اعتراض کرده و سبب شده که او نیز از خوابگاه اخراج شود: «من به این دلیل اعتراض کردم که خودم میدانم دختران با چه مشکلاتی مبارزه کرده و به دانشگاه راه یافتهاند.»
این دانشجو از شش سال پیش، از زمانی میگوید که برای راهیافتن به دانشگاه، به کابل آمده و آمادگی کانکور خوانده است. از روزهای سختی که گرسنگی و سردی را همزمان تحمل کرده است: «پدرم تنها نانآور خانواده است. درآمد اندکی دارد. ما شش خواهر و برادر برای اینکه درس بخوانیم گرسنگی و سردی و گرمی زیادی را همه تحمل کردهایم. بسیاریها مثل من است و نمیتوانم، بپذیرم که دختران مثل من به بهانههای مختلف منفک شوند.»
خواهرش را به خاطر میآورد که به تازگی و بهدلیل نداشتن هزینهی رفتوآمد از ولایت به کابل، نتوانسته است در آزمون تخصصی دندانپزشکی که از سوی شورای عالی طبی برگزار میشود، اشتراک کند. صدرا بغضش را قورت میدهد و میگوید: «به همین سادگی خواهرم از تحصیل باز ماند. مثل او، حالا من هم نمیتوانم درس بخوانم، چون پولی ندارم که مکانی برای بودوباشم پیدا کنم، همین طور دیگران.»
این درحالی است که یکی از دانشجویان اخراجشده از خوابگاه، اکنون یک روز در میان از ولایت کاپیسا به کابل میآید و بعد از ختم درسش مجبور است که دوباره به ولایتش بر گردد. یکی از نزدیکان این دختر میگوید: «نمیدانم که تا چه زمانی خانوادهاش هزینهی رفتوآمد او را تأمین میتواند.»
دانشجویان اخراجشده میگویند که آنان برای ادامهی تحصیل، خودشان را مطابق به تمام معیارهایی که طالبان تعریف کرده، برابر کردهاند و نباید به بهانههای اندک اخراج شوند.
صدرا میگوید: «دانشجویان واقعا کاری بدی انجام نداده بودند. تنها خواسته بودند که مراسم مذهبیشان را در مسجد برگزار کنند و وقتی اجازه دریافت نکردند، در لیلیه برگزار کردند تمام. این نباید به قیمت محرومشدن از تحصیل خاتمه بیابد. یا من که فقط خواستم آنان را اجازه دهند تا درس بخوانند.»
بهگفتهی منابع دیگر، بعد از اعتراض این دانشجویان، محدودیتهای زیادی به دختران دانشجو وضع شدند و فضای خفقانآور در همه جای دانشگاه حاکم شده و همه فکر کردند که موضوع ختم شده است.
روبینا یکی دیگر از دانشجویان اخراجشده از خوابگاه میگوید: «بعد از جنجالی که بهخاطر عاشورا به پا شده بود. مسئولان لیلیه به همه دانشجویان اخطار دادند و گفتند که در بین همه جاسوس دارند و اگر خودشان را بیجا تکان دهند، منفک میشوند.» اخطاری که سبب سکوت دانشجویان شد.
ترس از تظاهرات دانشجویان
منابع میگویند که با وجود فضای خفقان بعد از هدف قرارگرفتن مرکز آموزشی کاج که منجر به کشته شدن ۵۶ نفر و زخمی شدن ۱۲۴ نفر دیگر شد، شماری از دانشجویان در گروپهای واتساپ و مسنجر فیسبوک در مورد برگزاری تجمع اعتراضی زیر عنوان (کشتار هزارهها را در افغانستان متوقف کنید) صحبت میکردند. اما برای برگزاری و یا برگزارنشدن آن توافقی شکل نگرفته بود که با غذای شب نهم میزان آنان مسموم شدند و همین صحبتها در نطفه خفه شد.
لیزا یکی از دانشجویان اخراجشده از دانشگاه میگوید: «آنان [مسئولان خوابگاه] غذای شب را بهخاطر ترس از اعتراض دختران مسموم کردند تا به این ترتیب اگر تظاهراتی برگزار میشد را جلوگیری کرده باشند.»
هرچند بسیاری ها مدعیاند که مسئولان خوابگاه مرکزی تنها دختران دانشجوی هزاره را با غذا مسموم کردهاند، اما منابع میگویند که غذا بهصورت عموم مسموم بوده است.
خوابگاه مرکزی دخترانه که به شکل حرف (K) طراحی شده، دارای چهار منزل است و هر منزل به چهار قسمت تقسیم شده است که همه ساله حدود ۱۸۰۰ دانشجوی دختر بهدلیل دوربودن راهشان در آن مسکن داده میشوند.
دخترانی که از طریق آزمون کانکور به دانشگاههای مرکزی راه یافته و یا مستحق دریافت هزینهی کمکی شده تا در دانشگاههای خصوصی درس بخوانند. منابع میگویند که اکثریت دختران دانشجوی مقیم خوابگاه شب نهم میزان با خوردن غذای خوابگاه دچار مسمومیت غذایی شده بودند. روبینا میگوید: «در تمام لیلیه هر کسی که غذای شب را خورده بود دچار مسمومیت شده بود.»
به گفتهی این منبع، دانشجویان نظر به مقدار غذایی که خورده بودند و میزان حساسیت شان، وضع صحیشان آشفته شده بودند: «همه دانشجویان بهدلیل خوب نبودن کیفیت غذا، از غذای لیلیه نمیخورند، شماری که وضع اقتصادی بهتر دارند، غذا از بیرون میآورند.»
اوج تنشها
رسانهای شدن مسمومیت دختران دانشجو در خوابگاه مرکزی، سبب ایجاد تنش میان دانشجویان اقوام مختلف شده است.روبینا، یکی از دانشجویان میافزاید درحالی که وضع صحی بسیاری از دختران دانشجو بد و هنوز در شفاخانه بودند، شماری از دختران دانشجو به دانشجویان دختر از قوم هزاره تاخته و آنان را بهدلیل رسانهایشدن مسمومیت غذایی مورد سرزنش و تمسخر قرار دادهاند؛ رویکردی که سبب تنش لفظی بین دانشجویان شده است.
روبینا افزود: «بعد از مسمومیت، یک شمار دختران غیرهزاره اتاق به اتاق گشته و دختران هزاره را سرزنش میکردند که بدون خجالت شکمرو شدن (اسهال شدن) شان را رسانهای کردهاند. از همین جا دعوا و جنجال لفظی بین محصلان شدت گرفت.»
منابع دیگر نیز این گفتهها را تأیید میکنند. بنابر گفتهی منابع، پس از این اتفاقات مسئولان وزارت تحصیلات عالی و مأموران وزارت امر به معروف گروه طالبان، شماری از دانشجویان دختر را تنها از دانشگاه و شماری دیگر را از خوابگاه و دانشگاه اخراج کردهاند.
چه کسانی اخراج شدهاند؟
به گفتهی منابع، شمار دانشجویانی که در سال آخر تحصیلیشان قرار داشتند و یا در حال تکمیل کردن پایاننامههای تحصیلیشان بودهاند، تنها از خوابگاه اخراج شدهاند.
براساس معلومات، این دانشجویان از سوی مدیریت خوابگاه مستحق اخراج از دانشگاه نیز دانسته شده بودهاند، اما کمیتهی تشکیلشده و معاونیت امور محصلان وزارت تحصیلات عالی بهدلیل باقیماندن زمان اندک تحصیلی، آنان را تنها از خوابگاه اخراج کردهاند. اما دانشجویان سال دوم و سوم را علاوه بر اخراج از خوابگاه، از دانشگاه نیز اخراج کردهاند.
زهره سال چهارمش در یکی از دانشگاههای مرکزی است و در خوابگاه دانشگاه کابل اقامت دارد. این دانشجو میگوید که بعد از تنش لفظی اکثریت دختران هزاره اخراج شدهاند: «دعوا را اول دختران دیگر آمدند و شروع کردند، اما بعدا دختران هزاره حتا آنانی که در دعوا هیچ نقشی نداشتند، نیز اخراج شدند.»
صدرا نیز میگوید که مسئولان خوابگاه، شماری از دانشجویانی را که بهخاطر مسمومیت به شفاخانههای بیرونی رفته بودند را نیز بهاتهام تلاش برای بدنامی مدیریت خوابگاه و وزارت تحصیلات عالی، اخراج کردهاند: «کلینیک داخل دانشگاه و شفاخانه علیآباد به جز مُسَکِّن داروی دیگری ندارند و به دختران مسموم درست رسیدگی نکرده بودند. از همین رو دخترانی که وضع صحیشان وخیم بودند را دانشجویان به شفاخانههای دیگر بردند. وقتی مدیر خوابگاه خبر شد، فهرست این دختران را تهیه کرده به ریاست دانشگاه برد و مدعی شد که دختران هزاره در صدد بدنامکردن مدیریت خوابگاه و وزارت تحصیلات عالی اند.»
به گفتهی این دانشجو، وزارت تحصیلات عالی طالبان ابتدا چند دانشجوی غیرهزاره را نیز اخراج کرد، اما به جزء پنج دختر تاجیکتبار، بقیه دختران غیرهزاره را دوباره جذب کردند.
گُلتَن یکی از دانشجویانی است که در جریان روزهای اخیر شاهد اخراج همقطارانش از دانشگاه کابل بوده است. این دانشجو میگوید: «با شماری از همین دانشجویان شناخت دارم. آنان با این حرفهایی که مسئولان طالبان به آنان نسبت دادهاند، هیچ ارتباطی ندارند و اهل هیچ اغتشاش و … نیستند.»
مهناز دانشجوی سال سوم در یکی از دانشگاههای مرکزی بود. میگوید که او را بهدلیل اشتراک در تظاهرات از خوابگاه و دانشگاه اخراج کردهاند: «فقط در تظاهرات اشتراک کردم. دیگر از چیزی خبر ندارم و نه در مورد از کسی سوال کرده بودم.»
این درحالی است که روبینا میگوید او از تظاهرات، اخراج و مسمومیت دختران هیچ نمیدانسته است: «غذای شب لوبیا بود و دلم غذا نشد. بعد از اندکی مطالعه خوابیدم. صبح وقتی برای ادای نماز بلند شدم که صف طولانی دختران را با حالت بد در راهرو دیدم که همه منتظر رفتن به تشناب بودند. اول فکر کردم امروز بیوقت از خواب بلند شدهام، اما وقتی از دانشجویان دیگر پرسیدم، گفتند که همه مسموم شدهاند و دلدرد هستند.»
روبینا اضافه میکند که بعد از برگشت به اتاقش، همصنفانش به او گفته است که دختران دچار مسمومیت غذایی شدهاند. این دانشجو از یکی از ولایتهای مرکزی است و بهخاطر میآورد که برای راهیافتن به دانشگاه مشکلات زیادی را پشتسر گذرانده است. او از اتاق نمناک و فاقد هر گونه امکانات رفاهی میگوید که در زمستان از سرما و در تابستان از گرما طاقتش را طاق کرده بوده است. از روزهایی که گرسنگی کشیده است و از شبهایی که نخوابیده تا توانسته است به دانشگاه راه یابد، اما اکنون او را از دانشگاه اخراج کردهاند: «چندین سال درس بخوان، حالا هم بیسرنوشت. جواب خانوادهام که این همه سال مرا حمایت کرده است را چه بگویم؟»
این دانشجو میافزاید که خانوادهاش از طریق زراعت، دامداری و کارهای روزمزد امرار معیشت میکردند. اما خشکسالی، کساد بازار کار و وضعشدن مالیه از داشتههای ناچیز دامداری و کشاورزی زندگی خوب این خانواده را نیز مثل بسیاری خانوادههای دهقان کساد کرده و به شدت فقر افزوده است.
روبینا میگوید: «همه محصلانی که در لیلیهاند، تنها بهدلیل فقر و ضعف اقتصادی قیودات سخت لیلیه را میپذیرند و کوشش میکنند که به کسی کار نداشته باشند. وگرنه افراد پولدار در خارج و یا در دانشگاههای شخصی درس میخوانند.»
یکی دیگر از دانشجویان میگوید: «در جریان روزهای اخیر، طالبان آنعده از دانشجویان دختر را که یک هفته قبل توسط این گروه مسموم شده بودند، یا مانع از مسمومیت بیشتر دانشجویان در لیلیه شده بودند و یا در اعتراضات شرکت داشتند و یا در مورد مسمومیت دانشجویان حرف زده بودند، اخراج کردهاند.»
همین رویکرد سبب شده است که دانشجویان به روند اخراج همقطارانشان اعتراض کنند. اعتراضهایی که نه تنها راه به جایی نبرده است، بلکه شمار بیشتر دختران از خوابگاه اخراج شده و اخطار اخراج از دانشگاه را نیز دریافت کردهاند.
قانون سکوت
لیزا یکی از همین دانشجویان معترض است. او سال چهارم دانشجویاش را میگذراند و میگوید که بهدلیل پرسیدن سئوال از خوابگاه مرکزی اخراج شده و اخطار برای اخراج از دانشگاه را نیز دریافت کرده است: «تقریبا حدود دو ماه پیش چهار نفر از دختران را بدون دلیل موجهه از لیلیه اخراج کرده بودند. سکوت کردیم، اما در روزهای اخیر که شمار زیادی را منفک کردند. خیلی ناراحت بودم. رفتم و از مدیره لیلیه این را پرسیدم که چرا آنان را منفک کردهاند؟»
این دانشجو تصریح میکند که بدون گرفتن جوابی مجبور شده است که به اتاقش برگردد و فردای آن روز، اخراج شده و اخطار دریافت کرده است که اگر در این مورد صحبتی کند و اخراج را رسانهای بسازد جنازهاش را به خانوادهیاش میفرستند: «به ما گفتند که در مواردی که مربوط ما نمیشود، سئوال و جواب نکنیم وگرنه عاقبت خوب ندارد.»
این دانشجو میافزاید که سئوال او در مورد دانشجویانی بود که در حال گذراندن سال آخر تحصیلیشان و یا در حال نوشتن پایاننامههای تحصیلیشان بودند.
مسئولان وزارت تحصیلات عالی طالبان با رد این موضوع میگویند که در مسألهی اخراج دانشجویان هویت قومی مطرح نبوده است و تنها افرادی را اخراج کردهاند که سبب اخلال نظم خوابگاه و دانشگاه شده بودند.
منابع تصریح میکنند که تاکنون دهها دانشجوی دختر از دانشگاه کابل اخراج شدهاند که بیشترشان از قوم هزاره هستند و در این میان تنها پنج دانشجو از قوم تاجیک دیده میشوند.
پیمانه یکی از دانشجویان دانشگاه کابل میگوید: «ساعت درسی بود. به یکبارگی وزیر تحصیلات و شماری آمدند و نام ده نفر را خواندند و کارتشان را گرفتند و گفتند شما منفک هستید و همهی آنان هزاره بودند.»
این دانشجو ادامه میدهد که مأموران گروه طالبان حتا دانشجویان اخراجشده را اجازهی خداحافظی نیز ندادند.
این درحالی است که مسئولان خوابگاه دخترانه دانشگاه کابل مسموم بودن غذا را رد کرده و گفتهاند که دانشجویان بهدلیل پرخوری و تمیز نبودن ظرفهایشان، دُچار مسمومیت شدهاند.
دانشجویان کدام دانشگاهها اخراج و منفک شدهاند؟
طالبان شماری از دانشجویان دختر را همزمان از دانشگاه تعلیم و تربیه، دانشگاه کابل، دانشگاه طبی ابوعلی سینا، دانشگاه بلخ، دانشگاه بامیان و دانشگاه البیرونی در ولایت کاپیسا اخراج کردهاند. دانشجویان اخراجشده اکثریت هزاره و ساکنان ولایتهای غزنی، دایکندی، بامیان، میدانوردک، ارزگان، هرات، کاپیسا و بدخشان اند.
این درحالی است که دختران دانشجوی دانشگاه تعلیم و تربیه در کابل نیز علیه «نسلکشی هزارهها» اعتراض کرده بودند. منابع میگویند که طالبان دانشجویان این دانشگاه را از طریق ویدیوها و تصاویری نشرشده در شبکههای مجازی شناسایی و اخراج کردهاند.
دانشجویان دانشگاه بلخ نیز بهدلیل شکستاندن قفل و اشتراک در تظاهرات اخراج شدهاند به همین قسم از سایر دانشگاهها.
وزارت تحصیلات عالی گروه طالبان اما آماری از دانشجویان اخراجشده ارائه نمیکند.
یکی از دانشجویان دانشگاه کابل که خواست نامش فاش نشود، گفت که در روز اخراج او نامهای حدود ۶۰ نفر روی میز گذاشته شده بود. هر چند شماری از رسانهها مرگ سه دانشجوی مسمومشده و اخراج حدود ۲۵۰ دانشجو را گزارش کردهاند، اما روزنامه اطلاعات روز نتوانسته است که صحت این گزارشها را تأیید کند و یا آمار مشخصی بهدست آورد.
تنها یک دانشجو به روزنامه اطلاعات روز گفته است که در روز مسمومیت دانشجویان، دوستانش در شفاخانه فردوس شاهد انتقال جسد یک دختر جوان مسمومشده بودهاند که مسئولان شفاخانه فردوس گفتهاند آن دختر از غرب کابل بوده است. این درحالی است که دختران دانشجوی غرب کابل مستحق لیلیه نمیشوند.
واکنشها
اخراج دانشجویان از خوابگاه و دانشگاه تا کنون با واکنشهای گستردهی مردم مواجه شده است. شماری از شهروندان اخراج دانشجویان را به تبعیض قومی نسبت دادهاند و آنرا معادل کوچ اجباری اقوام هزاره و تاجیک از خانههایشان دانستهاند.
کاربران رسانههای اجتماعی ضمن درخواست کمک برای ادامهی تحصیل دانشجویان اخراجشده، از دانشجویان مقیم در خوابگاه خواستهاند که بیشتر مواظبشان باشند و مانع اخراج و ترک تحصیل دانشجویان دیگر شوند.
بتول حیدری در صفحهی فیسبوک خود نوشته است: «دانشجویان شاهد مرگ همکلاسیهای تان نباشید.»
روز سهشنبه هفتهی جاری شماری از زنان در مقابل دانشگاه کابل گردهمایی اعتراضی برپا کردند. زنان گفتند که دختران دانشجو با تبعیض قومی و جنسیتی طالبان مواجه هستند و این گروه دختران را «به جرم خواندن و دیدن» از خوابگاه و دانشگاه اخراج کرده است.
سازمان عفو بینالملل نیز چهارشنبهشب (۲۷ میزان) از اخراج دانشجویان از خوابگاه ابراز نگرانی کرده است. این سازمان گزارشهای رسانهها در مورد اخراج دختران از خوابگاه دانشگاه کابل را نگرانکننده خوانده و در رشتهتوییتی نوشته است، در محیطی که زنان با هجومی از محدودیت مواجهاند، اخراج دانشجویان دختر از خوابگاه دانشگاه کابل نگرانکننده است.
این سازمان افزوده است که زنان باید آزادانه به آموزش دسترسی داشته باشند.
طالبان با بهدست گرفتن قدرت محدودیتهای زیادی در برابر زنان وضع کردند. براساس محدودیتهای اعمالشده، درحالی که مکاتب بهروی دختران دانشآموز دورهی متوسطه و لیسه بسته است، دانشگاهها و خوابگاهها تحت شرایط خاص این گروه باز شد و دختران اجازهی تحصیل یافتند.
پیش از این، شماری از دانشجویان پسر نیز از خوابگاههای شماری از دانشگاهها اخراج شده بودند. دانشجویان پسر مدعیاند که جای آنان را طالبان به افراد خودشان اختصاص دادهاند.
یادآوری: نام تمامی دانشجویانی که در این گزارش با آنان صحبت شده، مستعار است و برای حفظ هویت این دانشجویان، از درج معلومات مرتبط به نام دانشگاه، رشتهی تحصیلی و روز اخراج آنان خودداری شده است.