پس از حاکمیت دوبارهی طالبان بر کشور، بار دیگر زنان و دختران طعم تلخ نرفتن به مکتب و اجازه نیافتن بهکار را تجربه میکنند که این موضوع سبب افسردگی آنان و تن دادن به ناخواستهها شده است.
شهناز، ۱۶ سال سن دارد و دانشآموز صنف دهم یکی از مکاتب دولتی در هرات است. او به روزنامه اطلاعات روز میگوید که از زمان بسته شدن مکاتب در حالت روحی خوبی قرار ندارد و بدترین شرایط زندگیاش را تجربه میکند.
شهناز تازه نامزد شده و میگوید که در این روزها بیشتر همراه مادرش بهکارهای خانه کمک میکند تا مهارتهای لازم یک خانم خانهدار را فرابگیرد.
شهناز میافزاید، چون دیگر امیدی به باز شدن مکاتب بهروی دختران نداشت/ندارد و از سویی فشارهای خانواده نیز بر او زیاد شده بود، مجبور شد تن به ازدواج دهد.
او میگوید زمانی را که باید مصروف مطالعه و درس خواندن میبود اکنون در یادگیری مهارتهای خانهداری سپری میکند. بهگفتهی او، نامزد شدن به این زودی را اصلا در خواب هم تصورش را نمیکرد.
او میافزاید که قصد ازدواج را نداشت و میخواست ادامهی تحصیل بدهد؛ اما با گذشت بیش از یکونیم سال از بسته ماندن مکاتب، از روی ناگزیری و فشار خانواده نامزد شده است.
او در ادامه بیان میکند: «از وقتی که طالبان آمدند بد بختی ما شروع شد. از زمان بسته شدن مکاتب دچار مشکلات روحی و روانی زیادی شدم. نه تنها من بلکه تمام همصنفانم حالت روحی خوبی ندارند. تنها امید ما همین رفتن به مکتب بود.»
شهناز خاطرات رفتن به مکتب را بیان میکند و میگوید دوست داشت در آینده یک خبرنگار کار کشته شود و از این طریق درد همنوعانش را فریاد بکشد و برای بیعدالتی مبارزه نماید.
او بیان میدارد: «در صنف هرکدام از همصنفیهایم برای خود آرزوهای بزرگی را در سر میپروراند. یکی میگفت بعد از ختم مکتب میخواهد داکتر شود و دیگری هم میخواست حقوقدان شود و من هم همیشه به همصنفیهایم میگفتم که خبرنگار میشوم. اما همه چیز فنا شد. حالا که در این سن کم ازدواج خواهم کرد، فکر میکنم دشوار خواهد بود تا به آرزویم برسم.»
شهناز اما هنوز هم خودش را تسلیم شرایط سیاسی کشور نکرده و میگوید در صورت باز شدن مکاتب، برای رسیدن به اهداف والای زندگیاش تلاش میکند. او از حکومت طالبان میخواهد تا دروازههای مکاتب را بهروی دختران باز کند و سرنوشت یک نسل را قربانی رسیدن به اهداف و مقاصد سیاسیشان نکنند.
همینطور خاطره رحیمی، یکی دیگر از دانشآموزان در هرات میگوید با روی کارآمدن طالبان تمام آرزوهای او و هزاران دختر این سرزمین به خاک یکسان شده است.
او دانشآموز صنف دوازدهم مکتب است که چندی پیش طالبان بعد از تقریبا یکونیم سال آزمون نهایی (ارتقای صنفی) را از وی گرفتهاند. او میافزاید: «کاملا در یک بیسرنوشتی بهسر میبریم. بعد از دو سال از ما آزمون ارتقای صنف گرفتند. بعد از این همه وقت که دوباره همدیگر را میدیدیم، چند همصنفی ما نامزد شده بودند.»
او اضافه میکند که اکثر دوستان و همصنفیهایش بعد از بسته ماندن مکاتب دچار افسردگی شدهاند و نگرانی عجیبی از آیندهی تعلیمی و تحصیلیشان در افغانستان زیر حاکمیت طالبان دارند.
با طوبا، دختر دانشآموز هراتی در یکی از مراکز آموزش فن و حرفه سرخوردم که میگوید، بعد از تعطیلی مکاتب دچار فشارهای روحی و روانی شده است.
او میافزاید که بهخاطر بر طرف کردن فشارهای روحی و روانیاش به یادگیری فن و حرفه روی آورده است تا از این طریق بتواند دغدغههای فکری و نگرانی از آینده را کمتر به ذهن بیاورد.
او نیز میگوید بعد از تعطیلی مکاتب بسیاری از همصنفیهایش بهخاطر فشارهای خانواده مجبور به ازدواج اجباری شدهاند.
طوبا هفدهساله دانشآموز صنف یازدهم در یکی از مکاتب دولتی هرات است. او میگوید بهجای خانهنشینی و فکر کردن در مورد آیندهی تعلیمیاش، خود را در یکی از مراکز آموزش فن و حرفه سرگرم ساخته و اکنون میکوشد تا قالینبافی یاد بگیرد.
دختران دانشآموز هراتی با تحمل سختیها و فشارهای روحی هنوز هم امیدوار به آیندهی تعلیمیشان هستند و از حکومت طالبان میخواهند که دروازههای مکاتب و دانشگاهها را بهرویشان باز کنند.
افزایش ناراحتیهای روحی
شماری از پزشکان رواندرمان در هرات میگویند که با افزایش محدودیتها، شمار بیماریهای روانی در بین خانمها بهویژه دانشآموزان دختر افزایش یافته است. یکی از متخصصان رواندرمانی در شفاخانه حوزوی هرات به شرط فاش نشدن نامش، حاضر به مصاحبه در این گزارش شد.
این متخصص رواندرمانی میگوید از زمان روی کارآمدن طالبان شمار بیمارانی که به وی مراجعه میکنند، افزایش بیسابقهی یافته است که ۸۵ درصد آنان را زنان تشکیل میدهند.
او به روزنامه اطلاعات روز بیان میدارد: «متأسفانه وضع محدودیتها و فشار بر زندگی زنان باعث شده بعضی از اختلالات روانی در نزد آنان بهویژه دانشآموزان افزایش یابد. وضع محدودیتها باعث ایجاد بعضی از مشکلات روانی و حتا خشونتها و ازدواج اجباری دختران در بین خانوادهها شده است. این همه مواردی است که میتواند زنان را به طرف افسردگی و اختلال انطباقی سوق دهد.»
بهگفتهی این متخصص رواندرمانی، وضع محدودیت بر آموزش، تحصیل و کار زنان، این قشر را در یک ناامیدی جمعی و مطلق قرار داده است.
بهباور او: «ادامهی محدودیت و فشار بر خانمها پیامدهای بسیار مخربی هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت به همراه دارد. از نظر روانی این وضعیت میتواند پیامدهای منفی داشته باشد. چون همه چیز در حالت مبهم مانده و زنان آرزوها و اهدافی که در ذهن خود داشتند را از دست دادهاند و هیچ روزنهی امیدی برای رسیدن به آنها را ندارند. این مسائل طبیعتا انسان را وادار به فکرهای منفی میکند.»
او در ادامه میافزاید: «در سالهای گذشته هم ۷۰ درصد مراجعهکنندگان ما را زنان تشکیل میدادند. حالا این رقم افزایش بالای ۸۵ درصدی را نشان میدهد. بیشترین قربانی شرایط فعلی را زنان میدهند. ادامهی این وضعیت یک تراژیدی خاموش است که ممکن در آینده پیامدهای منفی بیشتری را در پی داشته باشد.»
طالبان و سیاست مبهم در قبال تحصیل دختران
با روی کارآمدن طالبان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱، مکاتب بالای صنوف ششم بهروی دختران بسته شدند و بهتازگی دروازههای دانشگاهها نیز بهروی آنان از سوی این گروه بسته شدند.
طالبان علیرغم فشارهای جهانی، تا اکنون پاسخ روشنی در مورد باز شدن مکاتب بهروی دختران ندادهاند.
برخی از رهبران طالبان بیم آن را دارند که عدم تغییر سیاست در زمینهی تحصیل دختران، به معنای نابودی و سقوط حکومت آنان باشد.
چندین مقام ارشد طالبان بارها به رسانهها و دیپلماتهای خارجی اطمینان دادهاند که در تلاش برای بازگشایی مکاتب هستند.
محرومیت از تحصیل در هر جامعه و هر قشری میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد، اما در سال ۲۰۲۲ و در عصر پیشرفت تکنالوژی، بسته ماندن مکاتب بالای صنف ششم و همچنان دروازه دانشگاهها بهروی دختران پذیرفتنی نیست. بسیاریها این مسأله را از مهمترین اقدامات سد راه به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی جامعهی بینالمللی میدانند.