مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یک نشست خبری در نیویارک گفت که «ما آپارتاید جنسیتی علیه زنان در افغانستان را تحمل نمیکنیم و آنچه در افغانستان جریان دارد بهصورت واقعی آپارتاید جنسیتی است.«
مسئولین وزارت خارجهی طالبان در نشست متقابل اعلام کرد که دنیا باید از تقابل با «امارت اسلامی» دست بکشند. حالا وقت آن رسیده که دنیا با حکومت اسلامی طالبان همکاری کند تا زندگی مردم در افغانستان بهبود پیدا کند.
یک مقام بلندپایه طالبان با پیشانی دکورشده با خشم گفت: «کشورهای غربی در هر کار ما انتقاد میکنند. اگر ما حجاب را بر زنان واجب میکنیم، همی کشورها چیغوپیغ شان میبرآیند که امارت اسلامی ظلم میکند. اگر ما فعالین مدنی را دستگیر و در زندان به راه راست هدایت میکنیم، همی مقامات اروپا و امریکا اعلامیه نوشته میکنند که فورا آزاد شود. اگر ما کارمندان حکومت سابق را شکنجه میکنیم، باز همینا فریاد شان میبرآیند که اونا بیگناه بودند. اگر ما از برادران و خواهران عزیز خود از قوم هزاره را میکشیم، باز همی خارجیها تظاهرات میکنند که نسلکشی را توقف دهید.
او جان برادر! شما از برای چه اینقدر بهانهطلب شدید. امروز اگر اجازه بدهیم که دختران به مکتب بروند، فردا به والله که همین طایفه از ما میخواهند به زنان اجازه بدهیم در دفترها کار کنند. اگر امروز بهخاطر کشتن چند نفر به آنان جواب پس بدهیم، فردا حتا نمیتوانیم کسی را تا پوسته برده شلاق بزنیم. اگر امروز بندیها را به خواست اینا آزاد کنیم، فردا از ما خونبها طلب خواهند کرد. نکنید به لحاظ خدا! به گپهای این مفسدین فیالارض گوش نکنید.«
یکی از مقامات امر به معروف و نهی از منکر در تأیید آن مقام بلندپایه گفت: «هدف خارجیا واضح است. آنان میخواهند ایمان مجاهدین را سست کنند. یک مجاهد وقتی میبیند یک زن در بازار تنها راه میرود، باید فورا اقدام کند و آن زن بیحیا را مجازات کند. اگر در دلش این گپ پیدا شد که ممکن همین زن یک مشکل داشته باشد یا همین زن نیز انسان است و نباید همراهش تند برخورد شود، دیگر فاتحهی آن مجاهد را بخوانید. چرا که در ایمان او خلل وارد شده. اگر مجاهدین همراه بندیها با مهربانی رفتار کرد، دیگر کسی از طالبان نمیترسد.
رسولالله صلی الله علیه وسلم توصیه کرده که بر دلهای مردم حکومت کنید. ما هم بر دلهای مردم حکومت میکنیم. از چه طریق؟ از طریق ترس. طریق ترس جواب میدهد. تا وقتی حکومت دستنشاندهی امریکا در افغانستان بود، شما دیدید که از ترس موتربمبهای ما و شما دفترهایشان را مثل زندان گوانتانامو محکم کرده بودند. قطار به قطار دیوارهای استنادی مانده بودند.
او برادرها! ایمانتان را قوی نگهدارید. هرجا و هرکسی که از نظر تان بیراه معلوم شد، بدون تردید و پرسوپال ببرید و تا سرحد مرگ شکنجه کنید. به خداوند متعال سوگند که از آن لحظه به بعد دیگر حتا مشکوک هم معلوم نخواهد شد. شاعر میگوید:
بگیر سوته بدستت ای مجاهد
که این مردم پرستد ای مجاهد
بزن بر فرق و پشت و دست و رانش
بگیر نان از دهن کالی ز جانش
طریق سلطه بر جان و دل این است
سفارش از امیرالمؤمین است
فلهذا برای ما اهمیت ندارد که چهکسی نگران میشود و چهکسی برای ما سفارش و خواهش روان میکند. ما آنچه را قوانین نظام امارت اسلامی از ما میخواهد تطبیق میکنیم. بگذارید از نگرانی بمیرند، به ما چه؟«