کارگاه قالین‌بافی که برای ده‌ها دختر محروم از آموزش با ایجاد فرصت کاری، سبب جلوگیری بیماری‌های روانی از آنان شده است.

کار در کارگاه‌های قالین‌بافی، راهی برای فرار از ناخوشی‌های روانی

با وضع محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌ی طالبان در برابر زنان و محروم‌سازی این قشر بزرگ از حق کار و آموزش، دست‌آوردهای زنان در افغانستان با چالش مواجه شد؛ اما هنوز هم زنانی برای نفس‌کشیدن و جوانه‌زدن تقلا می‌کنند.

در اوج محدودیت‌های طالبان، هنوز هم زنانی هستند که با تلاش‌های پی‌گیر دست به ایجاد فرصت‌های کاری به زنانی محروم از حقوق ابتدایی‌شان و به منظور حمایت از هم‌نوعان‌، می‌زنند.

یک زن بلخی در هماهنگی با همسر خود، همزمان با موجودیت نگرانی‌ها از بسته‌شدن دروازه‌های مکاتب‌ و دانشگاه‌ها و همچنان ممنوعیت زنان از کار، با گسترش فعالیت‌های‌شان برای دست‌کم ۳۰۰ زن و دختر در کارگاه‎‌های قالین‌بافی و خیاطی زمینه‌ی کاری و آموزش مهارت‌ها را فراهم کرده است.

این زن می‌گوید در اوج محدودیت‌ها در برابر زنان، به منظور پشتیبانی از بانوانی که از دورنمای مبهم آموزشی، از بیماری‌های روانی در چهار دیواری‌های خانه‌ها رنج می‌برند، فعالیت‌های خود را گسترش داده است.

مسئولان این کارگاه می‌افزایند: «ما در شرکت تولیدی “تاشگذر” برای نزدیک به ۳۰۰ زن و دختر فرصت کاری فراهم کردیم تا آنان بتوانند از بیماری‌های روانی دور شوند و در کنارش با درآمدی که دارند تأمین مخارج زند‌گی کنند.»

بیشتر از ۸۰ درصد کارمندان این کارگاه‌، دانش‌آموزان دختر هستند که پس از تکمیل صنف ششم، آموزش آنان در مکاتب از سوی طالبان‌ ممنوع اعلام شده است.

مریم پدرام، مدیر مالی این کارگاه می‌گوید در حال حاضر ۱۵۰ زن و دختر در بخش قالین‌بافی و ۱۲۰ نفر در بخش خیاطی سرگرم کار هستند و از این رهگذر مخارج زند‌گی‌شان را تأمین می‌کنند.

مریم می‌افزاید که برای خانم‌هایی که مهارت قالین‌بافی و خیاطی را آموزش دیده‎‌اند حقوق مشخص نظر به میزان کار شان نیز تعیین شده است تا از این طریق بتوانند به نیازمندی‌های اقتصادی‌شان رسید‎گی ‌کنند.

مریم افزود: «تعداد زیادی خانم‌هایی که شوهران‌شان مریض هستند یا شوهر ندارند در این‌جا کار می‌کنند و ما در برابر یک متر قالین که بافته‌اند چهار هزار افغانی پول می‌دهیم.»

شرکت تولیدی «تاشگذر» یکی از شرکت‌های بزرگ تولیدکننده‌ی محصولات تجارتی چون قالین، صنایع دستی و لباس‌های زنان در شمال کشور است که با روی کارآمدن طالبان و وضع محدودیت در برابر کار زنان فعالیت خود را گسترش داده تا به زنان محروم از کار اشتغال‌زایی کند.

مسئولان این شرکت می‌گوید پس از محدودیت بر آموزش دختران آنان مرکزی به منظور حمایت و ایجاد فرصت کاری به دختران دانش‌آموز ایجاد کرده‌اند که اکنون ۸۰ درصد کارمندان آن را دختران محروم از آموزش شکل می‌دهند.

دخترانی محروم از حق آموزش و کار که رویاهای‌شان را در قالب نقش قالین‌ها به تصویر می‌کشند.

رهایی از مرگ تدریجی

برخی از دختران دانش‌آموز با بسته‌شدن دروازه‌های مکاتب به‌روی‌شان، راه سخت‌تری را جهت توقف نکردن برگزیده‌اند و می‌خواهند در قالب قالین‌ها رویاهای پرپرشده‌ی‌شان را نقش ببندند.

بانوانی که کار در کارگاه‌های قالین‌بافی را بهانه‌ی برای رهایی از چنگال ناخوشی‌های روانی و فرصتی برای درآمد مالی بیان می‌کنند، زمینه‌ی مساعدشده‌ی کاری در کارگاه قالین‌بافی را به فال نیک می‌گیرند.

این دانش‌آموزان دختر که بیش از ۵۵۰ روز می‎شود از رفتن به مکتب محروم هستند، می‌گویند به علت این‌که به‌گونه‌ی اجباری از حق آموزش محروم شده‌اند و روزگار دشواری را پشت سر می‌گذرانند، ناگزیر به فعالیت در این کارگاه‌ها رو آورده‌اند.

نجلا (مستعار)، یکی از دخترانی که روزگاری رویای داکترشدن به سر داشته و اکنون در این مرکز با نخ‌های قالین‌بافی و چنگگ روزهای خود را سپری می‌کند، پس از گذراندن سختی‎های بالا‌تر از توانش در خانه تصمیم گرفته در این کارگاه کار کند.

او می‌گوید پس از به قدرت رسیدن دوباره‌ی طالبان صنف دهم مکتب بوده اما زمانی که صنف دهم را تمام می‌کند با ممنوعیت آموزش مانند سایر دختران کشور مواجه می‎شود. ممنوعیتی که به‌گفته‌ی خودش وی را به بیماری‌های روحی و روانی مبتلا کرده است.

او که در گوشه‌ای از کارگاه با روبند سیاه و چپن دراز سرگرم بافند‌گی قالین است، می‌گوید برای رهایی از چنگال بیماری‌های روانی تصمیم گرفته به این کارگاه بیاید.

نجلا می‌افزاید: «زندگی بدون آموزش در چهاردیواری خانه مانند شب تاریک بود، برای همین تصمیم گرفتم با کار در این کارگاه، خودم را از مرگ تدریجی نجات دهم.»

تاجور (مستعار)، یکی دیگر از دختران کارگر در کارگاه قالین‌بافی است که پس از بسته‌شدن مکاتب‌ به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم تصمیم گرفته تا برای جلوگیری از مبتلاشدن به بیماری‌های روانی و تأمین هزینه‌ی خانواده‌ی خود، به قالین‌بافی رو بیاورد.

تاجور که در گذشته نیز با مهارت بافند‌گی قالین آشنایی داشته، پس از فراگیری یک دوره‌ی شش‌ماهه‌ی آموزشی در این کارگاه، اکنون به‌گونه‌ی معیاری و مستقل در تولید قالین این مرکز سهم دارد.

تاجور می‌گوید هرچند کار در این کارگاه هم خالی از سختی‌ نیست و طالبان فعالیت آنان را تحت نظر دارند، اما کار در این‌جا گزینه‌ی بهتر از خانه‌بودن و سپری‌کردن زند‌گی بدون رویا و امید است.

تاجور همچنان می‌گوید: «ترس داشتم که مثل دختران دیگر من هم به مریضی‌های روانی و عصبی دچار شوم، به همین خاطر به این کارگاه سرکار شدم.»

هرچند بانوان کارگر در این کارگاه از سهولت کاری ابراز خرسندی می‌کنند اما ادامه‌ی این روند و بسته‌ماندن مکاتب‌ و دانشگاه‌ها را تحمل اجباری سرنوشت تاریک بالای زنان بیان می‌کنند و خواستار برداشته‌شدن ممنوعیت‌های وضع‌شده در برابر زنان هستند.

این بانوان نقش زنان تحصیل‌کرده را در راستایی ترقی و آبادی کشور مؤثر بیان می‌کنند و وضع محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌ و ممنوعیت کار و آموزش بانوان را رویکرد زن‌ستیزانه در برابر یک قشر تأثیرگذار جامعه عنوان می‌کنند.

دختران کارگر از حکومت سرپرست طالبان می‌خواهند که با تجدید نظر بر تصمیم بسته‌بودن دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌ها و منع کار زنان، برای شگوفایی و رشد دانایی به دور از تعصب اقدام کنند.

مژگان، دانش‌آموز صنف یازدهم در یکی از مکاتب ولایت بلخ که با دختران دیگر در این کارگاه سرگرم تولید لباس‌های زنان است، بر بازگشایی مکاتب از سوی طالبان تأکید می‌کند و می‌گوید: «حق آموزش و کار از ارزش‌های اسلام برای همه‌ی افراد است، طالبان نباید ما را از این حق محروم کنند.»

مدینه، یکی دیگر از بانوان کارگر که خواست مشابهی با سایر دختران دارد، می‌گوید: «با هر شرایطی که طالبان بخواهند ما حاضر هستیم به مکتب برویم فقط کافی است دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌‍‎ها را باز کنند.»

خواست‌‍‌ها بر بازگشایی مکاتب‌ و برداشته‌شدن محدویت‌های وضع‌شده در برابر زنان، پس از به قدرت‌رسیدن طالبان همواره از سوی شهروندان، نهادهای حقوق بشری، کشورهای منطقه و جهان و سازمان‌ ملل متحد مطرح شده است.

با آن‎که این محدودیت‌ها واکنش‌های گسترده‌ای داخلی و خارجی را به همرا داشته اما تا اکنون تأثیر چندانی روی تصمیم طالبان نداشته و این گروه هنوز برای بازگشایی مکاتب‌ و دانشگاه‌‌ها اقدام نکرده‌ است.

تاجور، مدینه و مژگان  در حال قالین‌بافی.

گامی به‌سوی خودکفایی زنان

برخی از زنانی که در این کارگاه برای‌شان فرصت کاری فراهم شده، ایجاد مراکز این‌چنینی را در راستایی خودکفایی زنان و رفع نیازمندی‌های اقتصادی خانواده‌ها مؤثر بیان می‌کنند.

زهرا، یکی از خانم‌هایی که در این کارگاه سرگرم بافند‌گی قالین است، می‌گوید بیماری شوهر‌، ترس از سرنوشت شش فرزند قدونیم‌قد‌اش و چالش‌های اقتصادی سبب شده تا به قالین‌بافی در این کارگاه رو بیاورد.

این زن فراهم‌سازی فرصت‌های کاری به زنان را گام مثبت در راه رسیدن به خودکفایی خانواده‌ها بیان می‌کند و می‌افزاید: «همین مهارت قالین‌بافی برای من کمک زیاد کرده تا در شرایط بد اقتصادی شوهر بیمار خود را کمک کنم و بخش بزرگ مخارج زند‌گی را بر عهده بگیرم.»

یاسمین، یکی دیگر از خانم‌هایی که مانند زهرا سرپرست یک خانواده‌ی پنج نفره است و شوهر خود را از دست داده، می‌گوید: «یک زن بی‎سواد و بی‌هنر با زنی که توانایی کار دارد تفاوت زیاد دارد و می‌‍تواند در خانه و جامعه‌ی خود مؤثر واقع شود.»

یاسمین می‌گوید قالین‌بافی از هنرهای کهن مردمان ترکمن در شمال کشور است و وی نیز این هنر را از مادربزرگ‌اش یادگرفته و مدت ۲۰ سال می‎شود که سرگرم بافند‌گی قالین است.

این زن می‌گوید با آن‌که از درآمدی که در این کارگاه دارد خوشحال است، اما در صورتی که بتواند کارگاه شخصی داشته باشد می‌تواند عایدات خوبی داشته باشد. او از همین‌رو از حکومت و نهادهای حمایت‌کننده می‎‌خواهد برای زنانی که مهارت‌ دارند زمینه‌ی رشد را فراهم سازند.

یاسمین می‌افزاید: «تقاضای من به‌عنوان یک تولیدکننده این است که باید کارگاه شخصی داشته باشم تا بتوانم از تولیداتی که می‌کنم عایدات بیشتر بگیرم و مصرف کودکان خود را برآورده کنم.»

مانع کار زنان قالین‌باف

با آن‌که کارگاه قالین‌بافی و خیاطی «تاشگذر» برای دست‌کم ۳۰۰ صد زن اشتغال‌زایی کرده اما مسئولان این مرکز می‌گویند شماری از چالش‌ها و دشواری‌ها سبب کم‌رنگ‌شدن تولیدات آنان شده است.

مدیر مالی این شرکت تولیدی می‌گوید با روی کارآمدن دوباره‌ی طالبان چالش‌‍‌‌ها سد راه این صنعت بزرگ که روزگاری از رونق خوبی برخوردار بوده بیشتر از هر زمانی افزایش یافته است.

مریم پدرام، مسئول مالی و اداری کارگاه قالین‌بافی «تاشگذر» می‌گوید، نبود و کمبود مواد خام، نبود  سهولت‌‌های مناسب جهت قیچی و شست‌وشوی قالین وطنی در کشور، مشکلات در راه صادرات قالین به بیرون از کشور، بسته‌بودن دهلیز هوایی و مشکلات در سیستم بانکی از علت‌های است که سبب کاهش تولیدات صنعت‌ قالین شده است.

خانم پدرام می‌گوید در صورتی که مشکلات آنان رفع شود آنان می‌توانند با گسترش فعالیت‌های‌شان زمینه‌ی کاری را برای زنان بیشتر نیز فراهم سازند. او می‌افزاید: «اگر مشکلات مواد خام حل شود و مراکز قیچی و شست‌وشوی معیاری در کشور ایجاد شود، ما می‌توانیم به بیش از هزار زن فرصت کار را مساعد بسازیم.»

در همین حال اسدالله، یکی از بازرگانان قالین در بلخ از کاهش بازار فروش شکایت می‌کند و می‌گوید نبود بازار سبب شده تا نیمی از کارگاه‌های قالین‌بافی در این ولایت دست از فعالیت بردارند یا تولیدات شان را کاهش دهند.

این بازرگان می‌گوید: «تولیدات زیاد بود اما تقاضا وجود نداشت. به همین دلیل ما مجبور شدیم تولیدات خود را کاهش دهیم. نه بازار فروش داخلی وجود دارد نه خارجی. پس ما به کدام انگیزه تولیدات خود را کاهش ندهیم؟»

حبیب‌الله، یکی دیگر از تولیدکنند‌گان قالین در ولایت بلخ حکومت را بر بی‌مهری و عدم حمایت از صنعت‌کاران قالین متهم کرده و بلندبودن هزینه‌ی برق و نرخ مواد خام را از چالش‌های دیگر سد راه این صنعت کهن کشور بیان می‌کند.

حبیب‌الله می‌گوید در صورتی که حکومت از تولیدکنند‌گان قالین پشتیبانی نکند، در آینده‌‌ی نزدیک تعداد زیادی از کارگاه‌های تولید قالین مسدود و کارمندان‎شان بیکار خواهند شد.

قالین از افغانستان نام از پاکستان

برخی از تولیدکنند‌گان و بازرگانان قالین می‌گویند هرچند هنر قالین‌بافی در کشور به‌ویژه شمال، از شهرت جهانی برخوردار بوده و قالین تولیدشده در کشور بازار خوبی داشته، اما در سال‌های پسین قالین افغانستان به‌نام پاکستان به بازارهای جهانی صادر شده است.

مریم پدرام، مسئول مالی و اداری شرکت تولیدی «تاشگذر» می‌گوید در سال‌های اخیر به علت نبود یک مرکز معیاری قیچی و شست‌وشوی در کشور، بیشتر قالین‌های وطنی به پاکستان منتقل و پس از پروسس به‌نام پاکستان به بازارهای جهانی عرضه می‏شود.

مریم افزود: «قالین‌های وطنی که با تار بافته می‎شود بازار خوبی در جهان دارد اما به‌دلیل این‌که ما مرکز پروسس نداریم مجبور هستیم به پاکستان صادر کنیم. بعد از پروسس بدبختانه به‌نام پاکستان به بیرون صادر می‏شود.»

گمانه‌زنی‌های مبنی بر قاچاق قالین افغانستان و صادرات آن به‌‍نام پاکستان در گذشته نیز میان صنعت‌کاران وجود داشته و بازرگانان قالین همواره ابراز نگرانی کرده‌اند.

پیش از این عبدالستار بیک‌زاده، رییس پیشین اتحادیه قالین‌بافان شمال کشور نیز گفته بود که قالین افغانستان به بهانه‌ی پروسس به پاکستان انتقال پیدا می‌کند و پس از آن از آدرس این کشور به بازارهای جهانی عرضه می‎شود که این روند صدمه‌ی جبران‌ناپذیری را بر پیکر این صنعت زده است.

آقای بیک‌زاده گفت: «زحمت قالین‌ را ما افغانستانی‌ها می‌کشیم اما برای این‌که ما امکانات نداریم به دست خود قالین تولیدشده را به پاکستان روان می‌کنیم تا آن کشور به‌نام خود به دنیا معرفی کند.»

در عین حال مسئولان در وزارت صنعت و تجارت نیز آنچه که سوءاستفاده از قالین افغانستان به‌نام پاکستان گفته می‌شود را تأیید می‌کنند.

نبود یک مرکز معیاری پروسس قالین در کشور سبب شده تا قالین افغانستان به‌نام پاکستان به دنیا عرضه شود.

نورالدین عزیزی، سرپرست وزارت صنعت و تجارت تحت کنترل طالبان ادعا کرده است که قالین افغانستان پس از انتقال به کشورهای ایران، پاکستان، ترکیه و ازبیکستان و پروسس در این کشورها از آدرس آنان به بازار عرضه می‎شود. آقای عزیزی گفته است که گشایش دهلیز هوایی و ایجاد مراکز پروسس قالین در داخل کشور جلو این روند را خواهند گرفت.

از سوی هم، در تازه‌ترین مورد وزارت اقتصاد طالبان گفته است که از صنعت قالین حمایت می‌کند و در نظر دارد تا تسهیلات بیشتری را در بخش تولید این محصول تجارتی فراهم سازد.

عبدالطیف نظری، معین مسلکی وزارت اقتصاد طالبان می‌گوید این گروه تلاش دارد با استفاده از تولیدات داخلی به‌جای تولیدات بیرونی و اعطای قرضه‌های کوچک از سوی بانک‌های خصوصی، تولیدکنندگان این محصول تجارتی را حمایت و پشتیبانی کند.

افغانستان از بزرگ‌ترین کشورهای تولیدکننده‌ی قالین در آسیای میانه است که براساس آمارهای رسمی یواس‌آی‌دی، سالانه ۲۱ لک متر مربع قالین تولیدات عمومی افغانستان است و از این میان ولایت‌های شمال کشور با تولیدات ۱۵ لک‌ متر مربع بیشترین تولیدکننده در کشور است.

قبل از تسلط طالبان و زمانی که دهلیز هوایی برای انتقال قالین افغانستان به بیرون از کشور باز بود، براساس آمارهای رسمی سالانه نزدیک به یک میلیون متر مکعب قالین به بیرون از کشور صادر می‎‌شد اما پس از تسلط طالبان و با بسته‌شدن دهلیز هوایی، اکنون آمار دقیقی از میزان صادرات قالین وجود ندارد. با این همه بیشترین صادرات قالین در سال‌های اخیر به کشورهای چون پاکستان، ترکیه، ایران، کشورهای اروپایی و امریکا بوده است.