فیسبوک، ایکس و یوتیوب پلتفرمهای اجتماعی اند که طالبان بیشترین بهره را برای مدیریت افکار عامه در جنگ تیلیغاتی-روانی از آنها میگیرند. بر بنیاد یافتههای اطلاعات روز، طالبان در برخی ولایتها تا پنج هزار افغانی معاش ماهوار برای جوانانی میپردازند که به نفع این گروه در شبکههای اجتماعی (فیسبوک و توییتر) فعالیت میکنند. ما همچنان مستند ساختهایم که طالبان با راهاندازی کانالهای یوتیوب و ساختن ویدیوهای تبلیغاتی، در صدد مدیریت اذهان عامه هستند.
طالبان و افکار عامه
ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه در اواخر قرن هژدهم میلادی گفته بود: «حکومت را میتوان با زور سرنیزه بدست آورد؛ اما برای حفظ آن ناچار باید به افکار عمومی تکیه کرد.» این مقولهی معروف که همزمان با شکلگیری نظم نوین جهانی گفته و پردازش داده شد، یکی از سادهترین تعریفهایی است که میتوان از افکار عمومی داشت. در جای دیگر، گینزبرگ، از اندیشمندان بزرگ حوزهی روابط اجتماعی در مورد چیستی افکار عامه میگوید: «افکار عامه مجموعه آرا و داوریهایی را میگویند که در جامعهای بهگونهای خاص شکل گرفته و از ثباتی معین برخوردار است و حاصل عملکرد بسیاری از اذهان میباشد.»
رسانههای اجتماعی بهدلیل اینکه گنجایش هماهنگی و سمتدهی افکار عامه را در سطح تودههای بزرگ و در زمان کم دارند، مورد توجه است. طالبان که به ظاهر گروهی عقبگرا و مخالف تکنالوژی و رسانهها پنداشته میشود، با آگاهی از اهمیت شبکههای اجتماعی در سمتدهی افکار عامه و سرنوشت حاکمیت خود، امروز بیشترین بهره را از این شبکهها میبرد. درحالیکه حاکمیت طالبان بر افغانستان با پرسشهای جدی روبهرو است و آنان زیر فشار جدی افکار عامه و فضای حاکم رسانهای قرار دارند، میتوان گفت طالبان در شدیدترین مراحل یک جنگ روانی قرار دارند. طالبان با استفاده از شبکههای اجتماعی چون ایکس، یوتیوب و فیسبوک در تلاش هستند تا از یکسو افکار عامه را مدیریت و از سوی دیگر تبلیغاتی علیه خود در این شبکهها را دفع کنند.

نشریات طالبان در هر کدام این شبکهها، مخاطبان بهخصوص خود را دارد. رستم روشنگر، کارشناس ارشد امور رسانهها در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید که طالبان با استفاده از شبکههای اجتماعی اهداف مشخصی را دنبال میکنند. بهگفتهی آقای روشنگر، محتوای تبلیغات طالبان در شبکههای اجتماعی دو محور دارد: دفاع از دین و نمایش حکومتداری قدرتمند و خوب.
او افزود: «اهداف طالبان دو محور اساسی دارد. نخستین محور تبلیغات طالبان در رسانههای اجتماعی دینی است. طالبان برای مردم خودشان را مدافعان دین معرفی میکنند. مثلا، زمانی که طالبان مرتکب موارد نقض حقوق بشر، از جمله محکمههای صحرایی، سنگسارها، شلاقزدن متهمان و… میشوند و کشورهای جهان و سازمانهای مدافع حقوق بشر به آن واکنش نشان میدهند، در استفادهی داخلی طالبان آن را اینگونه بازتاب میدهند که ما احکام دین را تطبیق میکنیم و کافران مانع آن میشوند. محور دوم نمایش حکومتداری خوب است. طالبان پروژههای توسعهای را حتا برای بار دوم افتتاح میکنند و در تلاش این اند که نشان دهند به آبادی کشور فکر میکنند.»
بهباور آقای روشنگر، طالبان تا اکنون در میدان جنگ تبلیغاتی نسبت به مخالفان موفقتر بودهاند و دلیل آن هم عدم هماهنگی و نبود یک رویکرد منظم تبلیغاتی در حوزهی مخالفان طالبان است.
انستیتوت صلح امریکا در ۲۵ اسد ۱۴۰۲ خورشیدی در گزارشی گفت که طالبان پس از سال ۲۰۰۱ رویکرد خود نسبت به رسانهها را تغییر دادهاند. تحلیلگر این انستیتوت خاطرنشان ساخته بود که نگاه ابزاری طالبان نسبت به رسانهها سبب شده است تا این گروه پس از دستیابی دوباره به قدرت، رسانهها را بهگونهی کلی از فعالیت باز ندارد، بلکه با وضع محدودیت و کنترل بیشتر، تلاش کند از حضور رسانهها به نفع گسترش مشروعیت و تقویت روایت خود سود ببرد.
بر بنیاد پژوهش این انستیتوت، پس از محبوبشدن رسانههای اجتماعی در سالهای پس از ۲۰۰۹، طالبان از شبکههای اجتماعی چون فیسبوک، ایکس، یوتیوب و تلگرام برای پخش و نشر پیامها و تبلیغات شان استفاده را آغاز کردند.
تلگرام
تلگرام از نخستین رسانههای اجتماعی بود که طالبان به آن دسترسی یافتند و استفاده از آن را آغاز کردند. کانالهای تلگرامی را برای نشر اخبار و فعالیتهای خود ساختند و به این شیوه با رسانهها و خبرنگاران داخلی و خارجی رابطه برقرار کردند. گرچند تلگرام یکی از شبکههای پرکاربرد از سوی طالبان قبل از قدرتگیری این گروه بود؛ اما در حال حاضر استفادهی زیاد ندارد و کانالهای محدودی اند که هنوز هم فعالیت میکنند. کاربران و مدیران کانالهای تلگرامی طالبان را معمولا اعضای اطلاعاتی طالبان تشکیل میدهند و در گسترهی بسیار کمتر از گذشته در این شبکه فعالیت دارند.
ایکس (توییتر سابق)
گرچند از ایجاد این پلتفرم حدود هفده سال میگذرد، اما این شبکه در میان مردم افغانستان کاربرد زیادی نداشت، تا اینکه در سال ۲۰۱۸ مذاکرات میان امریکا و طالبان در دوحه قطر آغاز شد. از زمان آغاز نخستین دور مذاکرات، افراد مذاکرهکنندهی طالبان و امریکا جزئیات دربارهی گفتوگوهایشان را در پستهای کوتاه در ایکس ارائه کردند و افراد طالبان پس از نخستین دور مذاکرات صدها حساب مستعار ساختند. ورود طالبان به ایکس و کارزارهای تبلیغاتی آنان همزمان بود با جریان مذاکرات دوحه. مخاطبان طالبان در ایکس رهبران کشورها، شخصیتهای سیاسی داخلی و خارجی، رسانههای ملی و بینالمللی بودند. طالبان با استفاده از ایکس فعالیتهای خود را بازتاب میدادند و در صدد اقناع جوامع سیاسی برای حمایت از خودشان بودند. میتوان گفت که طالبان با استفاده از ایکس میخواستند برای دنیا بگویند که «ما حقیقت انکارناپذیر و پاییدنی افغانستان هستیم و تنها راه برای شما کنارآمدن با ما است».
در حال حاضر حسابهایی که در ایکس به نفع طالبان کار میکنند را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
- رهبران طالبان و سخنگویان این گروه؛
- حامیان خارجنشین و افراد ردهپایین طالبان؛
- حسابهای نهادهای دولتی و رسانهای در ایکس که میراث حکومت گذشته برای طالبان اند.
رهبران طالبان و سخنگویان این گروه با حسابهای قوی در ایکس، مطالب خود را به خورد صدها هزار کاربر افغانستانی و خارجی میدهند. اطلاعات روز ۲۰ حساب ایکس طالبان را بررسی کرده که حدود سه میلیون دنبالکننده دارند. این بیست حساب چهرههای سرشناس، رهبران و سخنگویان طالبان را شامل میشود. رهبران طالب در ایکس حضور فعال دارند و هر حساب همه روزه بهگونهی اوسط تا سه مطلب در این پلتفرم منتشر میکند.

انس حقانی که از اعضای برجستهی طالبان است، هنگام رونمایی شرکت متا از پلتفرم «تریدز»، در تمجید ایکس به زبان انگلیسی نوشته بود: «توییتر (ایکس) دو مزیت مهم نسبت به شبکههای اجتماعی دیگر دارد. نخست آزادی بیان و دوم هم ماهیت و اعتبار توییتر است. توییتر مانند متا نابردباری ندارد، پلتفرمهای دیگر نمیتوانند جایگزین توییتر شوند.»

میتوان گفت که طالبان از ایکس استفادهی سیاسی میکنند؛ زیرا این شبکه هیچ گونه محدودیتی در قبال طالبان اعمال نکرده است. رهبران و سخنگویان طالبان ضمن انتشار اخبار مربوط به دستآوردها، موضعگیریهای سیاسی و شعارهای اغواکنندهی خود را نیز در همین شبکه به خورد مردم و مخاطبان میدهند. سخنگویان طالبان خبر منتشر میکنند و رهبران این گروه مسائل مهم افغانستان و موقفگیریهای حکومت شان را برای مردم و دنیا مخابره میکنند. رهبران طالبان در ایکس طوری نشان میدهند که در افغانستان همه چیز رو به راه است و موجودیت مشکلات و مخالفتهای شدید مردمی را اغماض میکنند.
بخش دیگر از حسابها در ایکس را افراد ردهپایین و حامیان خارجنشین این گروه شکل میدهند. شمار دقیق این دسته حسابها مشخص نیست. شاید هزاران و شاید دهها هزار حساب ایجاد شده و به هدف حمایت از طالبان فعالیت میکنند. کار گردانندگان این دسته حسابها بازنشر پیامهایی است که رهبران طالب منتشر میکنند. گذاشتن دیدگاههای موافق و سرکوب نوشتاری مخالفان در بخش دیدگاهها از فعالیتهای دیگری است که این دسته از طالبان انجام میدهند؛ اما تنها این نیست. این دسته از حامیان طالبان، مطالب مخالف طالبان را مورد حمله قرار میدهند، دشنامنویسی و اهانت میکنند، اختلافات سمتی را دامن میزنند و همچنان نقاط ضعف مخالفان را برجسته ساخته و زمینهی کشمکشهای مجازی را میان گروههای مختلف مخالف طالبان فراهم میسازند. بیشتر حسابهای این دسته با نامهای مستعار است.
دستهی سوم حسابهای معتبری است که از نهادهای دولتی یا رسانهای دولت پیشین به طالبان به میراث ماندهاند.
وزارت داخله، وزارت دفاع، وزارت اطلاعات و فرهنگ، وزارت عدلیه، ارگ، وزارت سرحدات، رادیو-تلویزیون ملی پشتو و فارسی و خبرگزاری باختر از حسابهای قوی و پرطرفدار دولت پیشین بودند که اکنون در کنترل طالبان قرار دارند.
این حسابها در ایکس که همه روزه بهگونهی متوسط تا پنج مطلب به نشر میرسانند، حدود دو میلیون دنبالکننده در ایکس دارند.

یوتیوب
یوتیوب که از شبکههای اجتماعی پر طرفدار و پلتفرم نشر و بازنشر ویدیو است، پس از ایکس دومین شبکهای است که طالبان از آن بیشترین بهره را میبرند. رویکرد طالبان در استفاده از این شبکهی اجتماعی متفاوتتر از ایکس است. مخاطب بیشتر پیامهای طالبان در یوتیوب مردم افغانستان هستند. طالبان حتا قبل از رویکارآمدنشان در کانالهای یوتیوب فعالیت داشتند؛ اما در گسترهی خیلی محدود. یعنی مطالب و ویدیوهای طالبان در میان سیلی از ویدیوها و مطالب بارگذاریشده در یوتیوب پنهان شده و مورد توجه قرار نمیگرفتند. پس از قدرتگیری مجدد طالبان در افغانستان، این گروه دست به ایجاد کانالهای قوی یوتیوب زده و هزینههای زیادی را در این بخش متقبل شده است. در حال حاضر بیش از ۲۳ کانال یوتیوب پرطرفدار از سوی طالبان مدیریت میشوند. در هر کدام این کانالها بهگونهی اوسط پنج کارمند کار میکنند که از سوی طالبان معاش ماهیانه برایشان داده میشود. گرداننده، تصویربردار و ویرایشگر تصویر و صدا از کارکنان اصلی این کانالها محسوب میشوند.
محتوای پیامهای طالبان در یوتیوب را میتوان به پنج دسته تقسیمبندی کرد:
- نمایش قدرت نظامی طالبان؛
- بد جلوهدادن سیاستگران و مقامهای دولت پیشین؛
- تخریب شخصیتی مخالفان نظامی/فکری طالبان؛
- تبلیغات برای بازتاب پروژههای عمرانی طالبان؛
- به تصویرکشیدن امنیت و آرامش در افغانستان.
در بخش نخست که نمایش قدرت نظامی طالبان است، کانالهای یوتیوب تلاش میکنند تا رژههای نظامی ارتش طالبان را بازتاب دهند. یا مثلا در مورد مقایسهی قدرت نظامی طالبان با کشورهای همسایه و جهان ویدیو بسازند. در بخش دیگر تبلیغات یوتیوبی که همان بد جلوهدادن سیاستگران و مقامهای دولت پیشین است نیز طالبان با استفاده از کانالهای یوتیوب میکوشند تا زندگیهای تجملی این سیاستگران در گذشته را به دید عموم بگذارند. طالبان میخواهند با نشاندادن قصرهای مجلل مقامهای دولت پیشین به مردم بگویند که دولت پیشین غرق در فساد بود و ما ناجیان شما از دست حکام پیشین هستیم.
تزریق این باور در اذهان مردم برای طالبان دو نفع کلان دارد: نخست اینکه میزان بیزاری مردم از فساد در دولت پیشین را بیشتر میسازد و میان مردم و سیاستگران دولت پیشین که به نحوی اکنون در صف مخالف طالبان ایستادهاند فاصله ایجاد میکند و دوم اینکه طالبان را حکومتی صادق و دلسوز جلوه میدهد که به درد مردم افغانستان از مشکلات دولت پیشین شریک بودهاند.
احمد نوید کاوش که از سالها به اینسو در رسانههای مختلف افغانستان کار کرده است میگوید که دسترسی یوتیوبران حامی طالبان به مکانهای خاص و تحت محافظت به قدری زیاد است که خبرنگاران رسانههای رسمی حتا در زمان دولت پیشین به این اندازه دست باز در پوشش این مسائل نداشتند.
کاوش میگوید: «یوتیوبران طالب به مکانهایی میروند که بهترین خبرنگاران رسانههای رسمی حتا موفق به رفتن در آنجا تا هنوز نشدهاند. این نشان میدهد که طالبان اهمیت زیادی به شبکههای اجتماعی، بهویژه یوتیوب میدهند.»
حشمت (مستعار)، خبرنگار افغانستانی که اکنون در یکی از کشورهای همسایه بهسر میبرد میگوید که یکی از مسئولان استخباراتی طالبان بهنام جواد ثارگر به وی پیشنهاد کار در یکی از کانالهای یوتیوب شان را در ازای معاش ماهوار ۱۰ هزار افغانی داد که از سوی وی رد شده است. حشمت که بهدلایل امنیتی نمیخواهد نامش در گزارش گرفته شود، میگوید که این مسئول طالبان سرکوب رسانههای آزاد و تخریب شخصیتهای ضد طالب را بهعنوان پیششرط اجرای قرارداد کاری به وی بیان کرده است.
حشمت میگوید: «جواد ثارگر که در بخش رسانههای استخبارات طالبان کار میکند برای من پیشنهاد کار در بخش کانالهای یوتیوب خود را داد. ما داشتیم صحبتهای مقدماتی را انجام میدادیم. او گفت که سرکوب رسانههای آزاد در محتویات مورد نشر کانال و تخریب شخصیتها و جریانهای ضد طالبان اولویت کار آنان است. او گفت که ما باید به جهان تصویر خوبی از امارت و افغانستان کنونی ارائه دهیم و در بدل این کار برای من معاش ماهوار ۱۰ هزار افغانی را نیز پیشنهاد کرد. من پیشنهاد وی را قبول نکردم و از آن روز به بعد دیگر وی را ندیدم تا اینکه به اینجا آمدم.»
از سوی دیگر، طالبان در یوتیوب تلاش میکنند تا پروژههای عمرانیای را که به مرحلهی اجرا میگذارند بازنشر و پروموت کنند و به این شیوه عطش آن بخشی از مردم را که دغدغهی عمران و بازسازی افغانستان را دارند فرو بنشانند. در بسیاری از موارد، طالبان پروژههای افتتاحشده در دولت پیشین را دوباره افتتاح کردهاند تا خوراک تبلیغاتی خود را تأمین کنند. کانال آبیاری قوشتپه نمونهی بارز این کار طالبان است. یا مثلا ساخت موتری در افغانستان که از سوی کانالها و رسانههای هوادار طالبان خیلی انعکاس داده شد. در واقع طالبان با این کار میخواهند تصویر یک افغانستان در حال توسعه و رشد را به نمایش بگذارند که از برکت حاکمیت آنان بهسوی آبادانی و توسعه روان است.
بخش آخر تبلیغات طالبان در یوتیوب، نمایش تأمینبودن امنیت سراسری در کشور است. طالبان با استفاده از یوتیوب تلاش میکنند که برای مردم افغانستان بگویند که امنیت در نقاط مختلف کشور تأمین است و همه چیز امن و امان است.
نورالله ولیزاده، آگاه مسائل سیاسی در این مورد میگوید: «طالبان با نمایش تأمینبودن امنیت تلاش میکنند تا افکار عامه را بهگونهی آرام نگه دارند. در واقع این کار طالبان یک اقدام بازدارنده است. طالبان تلاش میکنند مردم را به آرامش فرا بخوانند. برای مردم بفهمانند که همه چیز رو به راه است و آنان قرار است برای سالهای زیاد بر مردم افغانستان حاکمیت کنند و بهتر است که مردم دنبال کار و زندگی روزمرهی خود باشند. این برای طالبان خیلی حیاتی است. افغانستان آهسته آهسته به جرقههایی نزدیک میشود که احتمال دارد روزی آتش بزرگی را شکل دهند و برای جلوگیری از این آتش، طالبان بیشترین بهره را از شبکههای اجتماعی، بهویژه یوتیوب میبرند.»
بهدلیل پایانبودن میزان سواد در میان مردم افغانستان، بیشتر مردم مخاطب رسانههای تصویری هستند، درحالیکه رسانههای تصویری در افغانستان از آزادی برخوردار نیستند و نیازهای اطلاعاتی مردم از این رسانهها تأمین نمیشود؛ به ناچار مردم به اینترنت روی میآورند.
یوتیوبران طالب و کارکنان کانالهای یوتیوب طالبان هم هیچ خط و نشانی را نمیشناسند و هیچ مرز و قانونی نیست که برای فعالیتهای آنان محدودیت اعمال کند. بسیاری از یوتیوبران به همراه افراد مسلح طالبان برای ساختن گزارشهای ویدیویی به محل میروند و در بسیاری موارد، بدون اجازه از مردم تصویر گرفته و به نشر میرسانند. پلتفرم یوتیوب هم برای فعالیتهای طالبان محدودیتی اعمال نکرده و یوتیوبران هرچه دل شان خواست، انجام میدهند و منتشر میکنند.
مثلا، یکی از کانالهای یوتیوب طالبان که بهنام «میهن» فعالیت میکند در یکی از ویدیوهای خود به زندگی شخصی «سید همایون سادات»، رییس پیشین تلویزیون خورشید پرداخته است. در تیزر تبلیغاتی این ویدیو سه تصویر گنجانده شده است. تصویر خانهای که ادعا میشود از آقای همایون است، تصویر خود آقای همایون و تصویر «کرشمه عزیزی»، یکی از گردانندگان تلویزیون خورشید. با این کار تلاش میکنند که در نخستین نگاه مخاطب را به بازدید از ویدیو تشویق کنند و مخاطب به گمان اینکه در درون این ویدیو شاید معلومات و مستندات دقیقی وجود داشته باشد که ثابتکنندهی ادعای طالبان باشد، ویدیو را میبیند. تهیهکننده و ویرایشگر این برنامه که بهطور نمونه معرفی شد، شاید هیچگاه چیزی از داشتن حق حریم خصوصی انسانها نمیدانند و شاید میدانند و چون قانونی در سد راه کار شان قرار ندارد، به هر کاری که دل شان خواست دست میزنند.

گفتنی است که یوتیوب از شبکههای اجتماعی درآمدزا است و در ازای بازدید، برای مالکان کانالها پول پرداخت میشود. بخش زیادی از هزینههای کارکنان این کانالها را طالبان از پول جمعشده در حسابهایشان پرداخت میکنند.
فیسبوک
فیسبوک که زیرمجموعهی شرکت فناوری متا است، محدودیتهای شدیدی را علیه فعالیتهای طالبان وضع کرده است. این شرکت در ۲۶ اسد سال ۱۴۰۰ خورشیدی اعلام کرد که طالبان را یک «سازمان تروریستی» میداند و انتشار هرگونه محتوا از سوی این گروه یا در حمایت از آن در این پلتفرم اجتماعی ممنوع است. بهگفتهی این شرکت اینترنتی، تیمی از کارشناسان افغانستانی را مأمور رصد و حذف محتوای مرتبط با طالبان در فیسبوک کرده است. فیسبوک حتا علامتهای آبی حسابهای شناختهشدهی دولت پیشین را بهدلیل اینکه بدست طالبان افتادند، از آنان گرفت.
گرچند طالبان پیش از قدرتگیری مجدد در افغانستان، بیشترین استفاده را از این شبکهی اجتماعی میکردند؛ اما پس از قدرتگیری این گروه و وضع محدودیت علیه شان، از فیسبوک به ایکس کوچیدند. در حال حاضر تنها حسابهای رسمی نهادهای دولت پیشین که دنبالکنندگان زیادی دارند از فیسبوک برای نشر اخبار دستآوردهایشان استفاده میکنند و بس. رهبران طالبان در فیسبوک حضور ندارند و حتا نوشتن نام مکمل طالبان در فیسبوک برای حسابهای تأیید ناشده، خطرآفرین میشود.
اما در بخش دیگر فیسبوک که ویدیوها است، طالبان با استفاده از صفحات مستعار، ویدیوهای دستآوردهایشان را نشر و بازنشر میکنند و تلاش میکنند که مخاطبان این شبکه را نیز به نحوی در کنترل داشته باشند. ویدیوهایی که این صفحات منتشر میکنند بیشتر تهیهشده از سوی کانالهای یوتیوبی است.
گفتنی است که فیسبوک از شبکههای پرطرفدار و رایج در افغانستان است که اکثر استفادهکنندگان اینترنت، در این شبکه حساب کاربری دارند.
حسابهای جعلی
این دسته از حسابها که در ایکس و فیسبوک مروج و مورد استفادهی طالبان است، به هدف بازتاب فعالیتهای طالبان و عادیسازی حاکمیت این گروه بر افغانستان فعالیت میکنند. این دسته از حسابها بیشتر در ولایتهای غیرپشتوننشین مورد استفاده قرار میگیرند.
دستکم سه منبع در ولایتهای پروان، کاپیسا و پنجشیر به روزنامه اطلاعات روز تأیید کردند که طالبان در این سه ولایت به ۹۰ جوان معاش ماهوار پرداخت میکنند تا در شبکههای اجتماعی به نفع این گروه تبلیغ کنند. بر بنیاد اطلاعات منابع موثق، طالبان برای این هدف از جوانان بیکار استفاده میکنند. گردانندگی یک حساب فیسبوک و یک حساب ایکس شرط طالبان برای پرداخت معاش ماهیانه به این جوانان است.
بر اساس یافتههای روزنامه اطلاعات روز، ۵۰ نفر در پنجشیر، ۲۰ نفر در پروان و ۲۰ نفر در ولایت کاپیسا با داشتن حداقل یک یک حساب در پلتفرمهای فیسبوک و توییتر در بدل پول به نفع طالبان تبلیغات میکنند.
برای این شمار از گردانندگان شبکههای اجتماعی معاش ماهیانه پنج هزار افغانی از سوی طالبان در نظر گرفته شده که از سوی رؤسای اطلاعات و فرهنگ ولایتها بهگونهی ماهیانه پرداخت میشود.
یکی از باشندگان ولایت پنجشیر که در ازای فعالیت در فیسبوک و توییتر به نفع طالبان از سوی ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت معاش ماهیانه دریافت میکند، به روزنامه اطلاعات روز در اینباره گفت: «پیش از رویکارآمدن طالبان من یک کار و غریبی داشتم؛ اما پس از رویکارآمدن حکومت این گروه من کار خود را از دست دادم. مسئولیت یک خانوادهی شش نفری که برادران و خواهران کوچکم هستند را من به دوش دارم. وقتی که بیکار باشی، سرپرست خانواده باشی و مسئولیت داشته باشی، برای برادران و خواهران کوچکتر از خود هر کار میکنی. من مدتی هیچ کاری نداشتم و روزهای خیلی بدی را سپری کردیم؛ گرسنگی کشیدیم و رنج زیادی را خانوادهام متقبل شد. یک روز با رییس اطلاعات و فرهنگ سرخوردم و او برایم پیشنهاد کرد که اگر یک فیسبوک و یک توییتر را گردانندگی کنم و به نفع آنان تبلیغات کنم، برایم یک مقدار کمکهزینهی ماهیانه انجام خواهند داد. من که ناچار و درمانده شده بودم، قبول کردم. حالا دو حساب مستعار در توییتر و فیسبوک با تخلص پنجشیری دارم. امیدوارم خدا مرا ببخشد.»
این حسابها پیامهای رهبران طالبان را بازنشر میکنند، از تصمیمات سختگیرانهی این گروه اعلام حمایت میکنند، مخالفان طالبان را نقد و تکفیر میکنند و در نشریات خود طوری نشان میدهند که مردم از طالبان و شیوهی حکومتداری آنان راضی هستند.
اطلاعات روز نمیتواند آمار مشخصی از حسابهای جعلی در پلتفرمهای توییتر و فیسبوک که به نفع طالبان تبلیغ میکنند را ارائه دهد. اما میتوان گفت که صدها حساب جعلی در حال حاضر به نفع طالبان تبلیغ میکنند.

طالبان که با گذشت دو سال از حاکمیت شان هنوز مشروعیت داخلی و خارجی را با خود ندارند، در تلاش اقناع افکار عامه برای پذیرفتهشدن حاکمیت شان هستند و به این درک رسیدهاند که مشروعیت جهانی بدون داشتن مشروعیت مردمی برای دوام حاکمیت شان کارساز نیست. شبکههای اجتماعی، بهویژه فیسبوک، ایکس و یوتیوب بهدلیل تأثیرگزاری زیادی که بالای مردم دارند، از این جهت مورد توجه و استفادهی طالبان قرار دارند.
گفتنی است که گروهها و افرادی که در شبکههای اجتماعی در مخالفت با طالبان مینویسند و نشرات دارند هم کم نیست؛ اما بهدلیل اینکه گروهها و اقشار مخالف طالبان از همسویی لازم برخوردار نیستند، تبلیغات آنان چندان کارساز واقع نمیشود.