معرفی هنرِ قالین‌بافی افغانی

منبع: الجزیره

نویسنده: جاسم ماتر

برگردان: حمید مهدوی

شهرنشینی و تجاری‌سازی، بقایای هنر باستانی قبیله‌های افغانستان را تهدید می‌کند

عرف کهن قالین‌بافی در افغانستان، یکی از آخرین بقایای هنری است که از ماقبل تمدن باقی مانده است. قبایل چادرنشین افغانستان هنوز قالین‌ها را برای استفاده‌ی خودشان با دست می‌بافند و از الگوهایی که هزاران سال قدامت دارند، حفظ شده‌اند و نسل به نسل از مادر به دختر رسیده‌اند، استفاده می‌کنند. آن‌ها پشم گوسفند را می‌چینند، گیاه‌هایی را که به عنوان رنگ استفاده می‌شوند، جمع‌آوری می‌کنند و در روندی که ماه‌ها زمان می‌برد، با زحمت زیاد، قالین می‌بافند و آن را رنگ‌آمیزی می‌کنند.

ممکن است قالین‌بافی در کشورهایی چون آذربایجان، ایران و ترکیه زمانی امر معمول و آشنایی بوده باشد؛ اما اکنون کارخانه‌هایی که با هدف تجاری قالین می‌بافند، جانشین آن شده‌اند. قالین حدود 45 درصد صادرات افغانستان را تشکیل می‌دهد و ارزش صادرات آن به 231 میلیون دالر می‌رسد؛ اما بخش اندک آن را قالین‌های دست‌باف‌ قبایل تشکیل می‌دهند. قالیچه‌هایی که توسط چادرنشینان بافته می‌شوند، به هدف تأمین گرما یا تزئین، در کف خیمه‌های‌شان فرش می‌شوند یا بر دیوارهای خیمه‌ها آویزان می‌شوند. برخی از این قالیچه‌ها ممکن است به صورت ویژه به منظور هدیه دادن به عروس به عنوان جهیزیه ساخته شوند. اما نقش قالین‌‌ در زندگی روزمره‌، این‌جا پایان نمی‌یابد. «هتچلو»، دروازه‌ی آویزان خیمه، یک قالین بافته شده است. هم‌چنین قالین‌هایی که بر آن‌ها غذا می‌خورند و نماز می‌خوانند، نیز بافته می‌شوند.

با این حال، این قالیچه‌ها هرگز برای فروش بافته نمی‌شوند. وقتی که یک قالین به هدف دیگری بافته شود، قطعه‌ی جدیدی جاگزین آن می‌شود که قبایل برای تجارت به بازار می‌برند و این صرف همان قطعاتی است که کسانی چون ریاض بات، که می‌خواهند فرم هنری در حال مرگ را مشهور سازند، می‌توانند به آن‌ها دست یابند.

بات با طیف وسیعی از بافندگان قالین در کشمیر ارتباط دارد؛ اما او پی در پی به افغانستان سفر می‌کند تا از قبایل چادرنشین قالین بخرد؛ قبایلی که در بیش از 500 سال گذشته با دست قالین تولید کرده‌اند. محموله‌ی معمولی بات را 50 تا 60 عدد قالین تشکیل می‌دهند که فروش آن‌ها حدود چهار ماه زمان می‌برد. بات سالانه دوبار از قبایل قالین می‌خرد و ماه‌ها پیش با خانواده‌ها ارتباط برقرار می‌کند تا با ‌آن‌ها ملاقات کند. او در افغانستان گوسفند، برنج، غله، پارچه و دیگر اجناس را می‌خرد تا با قالین‌هایی که تاجران از خانواده‌های‌شان جمع‌آوری کرده‌اند، تبادله کند. بات از دکانش در دوحه، در قطر، به الجزیره گفت: «هدف اصلی من فروش قالین نیست. هدف من این است که ارزش یک قالین قبایلی را به جهان نشان دهم». «یک قالین قبایلی، تنها یک قالین نیست، بلکه یک میراث است».

تهدید تجاری‌سازی

تلاش برای ترویج میراث قالین قبایلی ممکن است در حفظ تولید منحصر به فرد این قالین‌ها کلیدی باشد. در حال حاضر، بافندگان چادرنشین قالین باید با کارخانه‌های تولید قالین در سراسر جهان رقابت کنند. عمری شوارتز، مدیر مجموعه‌ی نازمیال که یک شرکت مستقر در نیویارک است و با قالین‌های نفیس و تزئینی سروکار دارد، گفت که از نگاه تاریخی این به ضرر بافندگان تمام می‌شود. شوارتز از طریق تیلفون گفت: «یک‌و‌نیم سال یا بیش‌تر از آن زمان می‌گیرد تا بافندگان یک قطعه‌ی خوب را تولید کنند». «و فروشندگان می‌خواهند بدانند که یک منبع، با اندازه و نوع مشخص، به صورت منظم دارند». وی گفت که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند کارخانه بسازند و به صورت کتله‌ای قالین تولید کنند و بافندگان فقط قالین‌ها را گره بزنند. شوارتز گفت: «اکثر بافندگان در سراسر جهان امروزه در زمینه‌ی طرح حرفی برای گفتن ندارند. آن‌ها فقط کارگر هستند». قبایلی که در افغانستان قالین تولید می‌کنند؛ قالین‌هایی که بات می‌خرد، به‌زودی پدیده‌ی مشابهی را تجربه خواهند کرد. فرانسسکا ریچیا، پژوهشگر مستقلی که در زمینه‌ی تحول شهری و کارهای خلاقانه در کشورهای در حال جنگ تخصص دارد، گفت: «افغانستان برخی شهرها‌ دارد که با سرعت جهانی در حال رشد اند». فرانسسکا از طریق تیلفون از کابل گفت: «در مقایسه با شهرنشینی سنتی که تا حدودی به طور مساویانه پخش شده است، این رشد متفاوت است و بیش‌تر در اطراف تعداد محدودی از شهر‌های کلان متمرکز شده است. این رشد هم‌چنین از شرایط اضطراری انسان‌دوستانه‌ای که این کشور تجربه کرده است، نیز متأثر شده است». عامل دیگری که فرانسسکا گفت ممکن است مردم را به سوی شهرها بکشاند، نبود زیربنا در مناطق روستایی است. «تفاوت در افغانستان این است که در این کشور مناطقی وجود دارند که در جریان زمستان ارتباط‌شان با دیگر مناطق کاملا قطع می‌شود. اگر در مناطق روستایی زیربنا وجود می‌داشت، مردم نمی‌خواستند به شهر بروند». وی گفت که اقتصاد جهانی در حال حاضر شهرنشینی را به یک پدیده‌ی غیرقابل اجتناب؛ اما نه بدون هزینه، تبدیل ساخته است. «برای سطح پایین جامعه، شهرنشینی لزوما به معنای بهبود امکانات نیست و شهرها یک سیستم بسیار متفاوت از آنی را دارند که روستانشینان به آن عادت دارند».

بات گفت: «شهرنشینی زندگی قبایلی را می‌کشد». «وقتی مردم در خانه‌های شهری زندگی می‌کنند، آن‌ها جای کافی برای نگهداری 500 گوسفند و بافندگی مناسب ندارند و هم‌چنین دسترسی به گیاهان مناسب برای ساختن رنگ‌های طبیعی نیز برای آن‌ها میسر نیست». شهرنشینی و تجاری‌سازی قبلا نیز در بسیاری از نقاط جهان به دست‌بافی و تولید منحصر به فرد قالین پایان بخشیده است. شوارتز گفت: «در قرن نزدهم، هر روستا روش متمایزی برای تولید قالین داشت». «شما می‌توانستید بگویید، یک قالین مربوط به کدام روستا است و این روستانشینان به تولید قالین به این روش برای 300 تا 400 سال ادامه دادند. قالین‌های منحصر به فرد‌ کنونی، تقریبا به شکل انحصاری برای بازارهایی که اجناس قیمی در آن‌ها به فروش می‌رسند، به شکل کارمزد تولید می‌شوند».

شوارتز گفت: «برای اولین بار در تاریخ، خریداران [در ایالات متحده و اروپا] [بافتن] قالین را به عنوان شکلی از هنر می‌شناسند». «امیدوارم افراد بیش‌تری از زمان استفاده کنند‌ و از آن‌ها به شکلی قدردانی کنند که از یک نقاشی استادانه قدردانی می‌کنند».