سنت راهزنی و بستر فرهنگی داعش و دزدی
در دوران کودکی، هنگامی که صنف دوم یا سوم بودم، روزی هیاهویی در نزدیکی مکتب ما برخاست. تعدادی به دنبال یک موتر چکله به راه افتاده بودند و در حالی که شعار میدادند، به سوی قرارگاه دو حزب جهادی نهضت اسلامی و جبههی متحد اسلامی میرفتند.
آن جمعیت بهزودی قرارگاههای آن دو حزب را چور کرده، با شعارها و موتر چکلهیشان، به سوی بازار برگشتند. بعدا، وقتی زنگ رخصت زده شد، ما همه به جای خانه، به بازار رفتیم. در بازار، همان موتر چکله را دیدیم. تعداد زیادی در اطرافش جمع بودند. هرکس از دور و بر آن بالا میرفت و داخلش را نگاه میکرد. من هم با هزار زحمت بالا رفتم و درون بادیاش را نگاه کردم. چه دیدم؟ چهار مرد مرده را دیدم با صورتها و دستوپای سیاه. ریش یکی از جنازهها، چون تکهچوبی خشک و سخت شده بود. چهرههای ترسناکشان، وحشتزدهام کرد. اولین بار بود که مرده میدیدم. از موتر پایین شدم و شروع کردم به دویدن به سوی خانه.
این چهار مرد مسافر در راه بازگشت از پاکستان، در زابل (شاید هم گیلان، دقیقا یادم نیست) به دست راهزنان کشته شده بودند. برخی از اعضای شاخهی هزارگی حزب اسلامی، از فرصت استفاده کرده، با استفاده از نارضایتی مردم از ناامنی راهها در مناطق پشتوننشین و خاموشی احزاب جهادی، قرارگاه آن دو حزب را چور کردند. آن دو حزب با سازمان نصر اسلامی و سپاه پاسداران اسلامی متحد شدند و علیه آن شاخهی حزب اسلامی، اعلام جهاد کردند. جنگی به راه افتاد که زندگی بسیاری را تباه کرد.
این اولین تجربهی من از کشتهشدن مسافران هزاره در مناطق همجوار پشتوننشین بود. بعدا، داستان کشتهشدن، ربودن و دزدیدن مسافران هزاره به دست راهزنان هموطن پشتون، بارها و بارها تکرار شد. شکار مسافران هزاره در مناطق پشتوننشین جنوب، داستان آشنایی است که مخصوصا ساکنان ولسوالیهای جنوبی هزارهجات با آن بهخوبی آشنایند. این راهزنی، قبل از طالبان و داعش و تروریستهای دیگر وجود داشت. گرچند در زمان طالبان، راهزنیها در زابل، سرانجام به قتل عام منظم مسافران هزاره در کندی پشت زابل انجامید؛ اما راهزنی در این مناطق را طالب به وجود نیاورد.
راهزنی در مناطقی مثل زابل، یک امر فرهنگی است. حتا نفوذ فوری پدیدههایی مثل داعش در مناطقی مثل زابل را میتوان با سنت قطاعالطریقی در آن، توضیح داد. خیلیها در مورد خشونت و بربریت در فرهنگ و سنتهای فرهنگی قبایل، مخصوصا غلزیها نوشتهاند. داخلی و خاجی. زابل، یکی از مهمترین مناطق جنوبی است که در آن غلزیها اکثریت را دارند. زابل کمتر اتفاق میافتد که از راهزنی، خشونت و قطاعالطریقی، خالی باشد. راهزنی در جاهایی مثل زابل، سنت است و ریشه در فرهنگ دارد.