سیوهفت روز میشود که از سرنوشت مسافران ربودهشده خبری نیست. از همان روزهایی که این مسافران توسط افراد نقابپوش ربوده شدند، گفته میشد که ربایندگان وابسته به داعش اند و طالبان در گروگانگیری دست ندارند. اما آخرین اطلاعات میرسانند که ربایندگان طالبان هستند. طالبان سیویک مسافر را به این دلیل گروگان گرفتهاند که آنها گروگان گرفتهاند که با افراد زندانی گروه حرکت اسلامی ترکستان شرقی مربوط به ایالت سینکیانگ چین تبادله کنند. این گروه علیه دولت چین مبارزه میکند و تعدادی از اعضایش در افغانستان زندانی هستند. گفته میشود که تا کنون دولت افغانستان افراد دیگری از این گروه را که در صفوف طالبان بوده و بازداشت شدهاند، به دولت چین سپرده است.
دولت پس از گذشت چند روز از این گروگانگیری، برای آزادی مسافران عملیات نظامیای را در ولایت زابل سازماندهی کرد و گفتند که در این حمله نزدیک به پنجاه تن از افراد وابسته به داعش را کشتهاند. این عملیات بعد از گذشت دو روز متوقف شد. اما از سرنوشت مسافران ربودهشده خبری نشد و معلوم نشد که دولت چرا یکباره عملیات را متوقف کرد و بعد از آن، هیچ تلاش و اقدام نظامی و غیرنظامیای برای رهایی مسافران نکرد و رهبران حکومت نیز نسبت به این موضوع، سکوت کردند.
هدف گروگانگیری از سوی طالبان هرچه باشد، یک عمل غیرانسانی بوده و هیچگونه توجیهی برای به گروگان گرفتن این مسافران وجود ندارد. مسافران افراد عادی اند که از مسافرت به وطن بازگشتهاند و در مسیر بازگشت به خانههایشان ربوده شدهاند. اینکه چرا طالبان مسافران هزاره را گروگان گرفتهاند، میتواند دو دلیل داشته باشد:
دلیل نخست میتواند این باشد که این گروه به این دلیل مسافران هزاره را برای گروگانگیری انتخاب کرده که برای آنها این عمل در بین افراد و هوادارانشان توجیهپذیر بوده است و تا زمان رسیدن به هدفشان، میتوانند آنها در بند نگهدارند و اگر به هدفشان هم نرسیدند، بهسادگی بتوانند آنها را به قتل برسانند؛ همانگونه که پیش از این، طالبان در زمان حاکمیتشان هزاران مسافر هزاره را در ولایت زابل در کندهپشت ولسوالی شاهجوی آن ولایت، بدون هیچگونه دلیلی، کشتند و در طول سیزده سال در مواردی این کار را تکرار کردهاند.
اگر طالبان کسان دیگری را از قوم دیگری به گروگان میگرفتند، امکان این وجود داشت که با فشارهایی از طرف هوادارانشان برای رهایی گروگانها مواجه شوند و نمیتوانستند آنها را نگهدارند.
دلیل دیگرش این است که طالبان میخواهند با این عمل، هم بتوانند برای رهایی افراد مطلوبشان از زندان بهره برند و هم از آب گلآلود ماهی بگیرند. اگر به خواستشان نرسند، گروگانها را رها نکرده و اعتراضها و نارضایتیها را علیه حکومت بر میانگیزند و فضای اجتماعی را برای حمایت از دولت مکدر میسازند.
تا کنون مردمان هر قوم نسبت به این گروگانگیری واکنش شدید نشان دادهاند و اعتراضهای گستردهای را در سراسر کشور برانگیخته است. اما دولت در این زمینه سکوت کرده و به جز از راهاندازی عملیات نظامی در ولایت زابل، اقدام دیگری نکرده است. اما چیزی که دولت و رهبران سیاسی باید مدنظر بگیرند، این است که رهایی این مسافران ربودهشده از مسئولیتهای مهم آنهاست و باید نسبت به رهایی آنها غفلت و سهلانگاری نکنند.
گرچند دولت گیرمانده که اگر به این خواست طالبان تمکین کند، سنت گروگانگیری افراد ملکی پا میگیرد میگیرد؛ اما اگر گزینه تنها این باشد که برای رهایی مسافران فکر نشود و تا آخرین مرحله این مسافران در اختیار طالبان باقی بمانند و خطر جان آنها حتمی شود، منطقی نیست که جان این شهروندان قربانی شود. دولت باید به سرنوشت و آزادی گروگانها بیاندیشد و اگر راه دیگری برای رهایی این مسافران نتیجهبخش نیست، سرنوشت و آزادی شهروندانش را مهم بشمارد و گزینهی آزادی و حفظ جان آنها را ترجیح دهد.