در چهل ماه حاکمیت طالبان در افغانستان، مدارا با گروههای مذهبی و عقیدتی غیرحنفی به کمترین حد خود رسیده است. اقلیتهای مذهبی در افغانستان اکثرا مورد انکار قرار گرفته و در مورد آنها اطلاعات و معلومات موثق و کافی وجود ندارد. براساس آخرین گزارش سالانهی آزادی مذهبی بینالمللی، تعداد محدودی از پیروان مذهب احمدیه، پیروان بودیسم، پیروان مسیحیت، هندوها و سیکها در افغانستان زندگی میکنند (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی، ۲۰۲۴، ص ۳). علاوه بر اینها، پیروان طریقتهای مختلف تصوف و پیروان بهایی هم در افغانستان زندگی میکنند. در مورد جمعیت این جوامع، آمار دقیق وجود ندارد.
نویسنده در ماههای گذشته به شرایط زندگی هزارههای شیعه، هندوها و سیکها به تفصیل پرداخته است. در این نوشته، تلاش شده شرایط زندگی سه اقلیت مذهبی-عقیدتی دیگر مورد بررسی قرار بگیرد: پیروان طریقههای صوفیه، احمدیهها و بهاییها. بدبختانه اطلاعات در مورد شرایط زندگی این اقلیتها محدود و ناچیز است و در وضعیت کنونی، دسترسی به اعضای این جوامع، بهدلیل تهدید و تخویف از سوی رژیم حاکم و فضای اختناقآلود برخاسته از آن، بهشدت محدود و حتا ناممکن است. گزارش حاضر، که سعی میکند تصویر کلی از شرایط زندگی این گروههای اجتماعی ترسیم کند، با استناد به یافتههای گزارشهای منتشرشده از سوی نهادهای دیگر، از جمله سازمانهای رسانهای، سازمانهای حقوق بشری و فعالان حقوق بشری تهیه شده است.
لازم به یادآوری است که بسیاری از نهادهای مسئول که در مورد وضعیت حقوق بشر در افغانستان گزارش مینویسند، به این سه گروه اجتماعی نمیپردازند. بهعنوان مثال، در گزارشهای «وضعیت حقوق بشر» که تقریبا بهصورت ربعوار از سوی یوناما منتشر میشود، معمولا هیچ نامی از این گروهها برده نمیشود. گزارشهای دیگر، نظیر گزارشهای ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی ملل متحد برای نظارت بر حقوق بشر در افغانستان، بهصورت گذرا از این گروهها نام برده و در مورد نقض حقوق بشری این گروهها ابراز نگرانی کرده است، ولی جزئیات لازم و کافی در این مورد ثبت و مستند نکرده است. تنها موردی که جزئیات و تفصیلات بیشتر در مورد شرایط زندگی و نقش حقوق بشری این سه گروه اجتماعی در آن دیده میشود، گزارشهای سالانهی وزارت خارجهی امریکا است. این گزارشها هم، علاوه بر اینکه از لحاظ فنی بیطرفی لازم را ندارند و از سوی بخشی از یک دولت مشخص ترتیب و نشر میشوند، موارد نقض حقوق بشری اعضای این اقلیتهای عقیدتی را در حد کفایت ثبت و مستند نکردهاند و جای چنین کاری خالی است.
پیشینهی پیروان طریقتهای صوفیه در افغانستان و شرایط زندگی آنان تحت حاکمیت طالبان
در مورد اینکه از لحاظ تاریخی دقیقا از چه زمانی تصوف وارد جغرافیای افغانستان کنونی شد، میان مؤرخان این حوزه اتفاق نظر وجود ندارد. ولی مسلم است که قلمرو افغانستان امروزی از لحاظ تاریخی، تمدنی و فرهنگی بخشی از جغرافیای وسیعی بوده است که از قرن سوم تا ششم هجری، تصوف در آن بالیده است. براساس دیدگاه برخی از پژوهشگران این حوزه، از نیمهی قرن پنجم تا اواخر قرن ششم هجری قمری، یعنی اندکی قبل از حملهی مغول به آسیای میانه و خراسان، تصوف به چهار طریقه عمدهی قادریه، نقشبندیه، چشتیه و سهروردیه تقسیم شده است (صفیالله امینزاده، ۱۳۸۹، قسمت اول و دوم). در مورد اینکه امروز در افغانستان طریقههای مختلف صوفیه چه تعداد پیرو دارند، اطلاعات دقیق ناچیز است. جاناتان لی، یکی از تاریخنگاران برجسته در مورد افغانستان، میگوید سه طریقهی نقشبندیه، قادریه و چشتیه در افغانستان پیرو دارند (لی، ۲۰۱۸، صص ۳۶-۳۸). اما صفیالله امینزاده، از پژوهشگران این حوزه، میگوید تمام این طریقتهای چهارگانه در افغانستان پیرو دارند؛ هرچند پیروان طریقت سهروردیه بسیار اندک است (صفیالله امینزاده، ۱۳۸۹، قسمت دوم).
تصوف بهدلیل رویکرد کاملا متفاوت به دین و برداشت دگرگونه از رابطهی فرد با خداوند، با رویکردهای رقیب از همان ابتدا گلاویز بوده است. نمونههای بیشماری از این رویارویی را میتوان در ادبیات و تاریخ دنیای اسلام، از جمله ادبیات و تاریخ فارسی دری، مشاهده و ملاحظه کرد. بارزترین ستیز را تصوف با اهل شریعت داشته است، قشری که از قضا، اغلب رابطهی حسنه و نزدیک با قدرتهای حاکم داشت. طی حدود ده قرن، متشرعان خون صوفیان بیشماری را مباح خوانده و بر زمین ریختهاند. دو مثال برجستهی خشونت علیه اهل تصوف و عرفان، اعدام منصور حلاج در قرن چهارم قمری و شیخ شهابالدین سهروردی در قرن ششم قمری است.
در افغانستان اما رهبران دو طریقت عمدهی صوفیه، یعنی نقشبندیه و قادریه، با قدرت حاکم و خانوادهی شاهی رابطهی نزدیک برقرار کردند؛ مشخصا در قرن بیستم تا سقوط نظام سلطنتی در افغانستان. از دوران جهاد، که بنیادگرایی اسلامی گسترش یافت، نحلههای مشخص سلفی، از جمله وهابیون، تبلیغ و خشونت علیه پیروان صوفیه را ترویج و تکثیر کردند. مطابق خوانش آنان، پیروان طریقتهای صوفیه و شیعیان، در صف دشمنان قریب قرار گرفتند که باید از میان برداشته شوند تا اهل دارالاسلام برای جهاد با دارالکفر آماده شوند. در زمان حاکمیت اول طالبان نیز، با وجود اینکه گفته میشود تعدادی از رهبران آنان در اوایل اهل تصوف بودند، سختگیری و دشمنی با اهل تصوف گسترش یافت. برگزاری مجالس ذکر آنان، بهخصوص پیروان طریقت چشتیه که از موسیقی نیز استفاده میکنند، محدود شده بود (صفیالله امینزاده، ۱۳۹۰، قسمت چهارم).
در دوران جمهوریت نیز، با گسترش ناامنی، برگزاری مراسم مذهبی و عقیدتی پیروان تصوف محدود شده بود. اولینبار در شانزدهم حوت ۱۳۹۳ (۷ مارچ ۲۰۱۵) یک حملهی تروریستی خونبار بر خانقاه بهادرآغا در منطقهی کمپنی شهر کابل انجام شد که ۱۱ کشته و پنج زخمی بر جای گذاشت. حملههای انفرادی دیگر نیز، در سالهای بعد از آن، در رسانهها گزارش شده است. بهعنوان نمونه، در تابستان ۱۳۹۴، یک جوان ۲۸ ساله که نقیبالله نام داشت و اهل تصوف بود، پس از بازگشت از خانقاه در ولسوالی سیدخیل پروان به قتل رسید. تحت چنین شرایطی، برگزاری جلسات ذکر در خانقاهها محدود شده بود و با ترس و بیم انجام میشد.
از زمان به قدرت رسیدن مجدد طالبان، این شرایط به مراتب خونبارتر و پیچیدهتر شده است. یوناما در یکی از گزارشهای خود آورده است که از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ تا ۳۰ می ۲۰۲۳، چهار حمله بر عبادتگاههای اهل تصوف به وقوع پیوسته که در نتیجهی آن ۱۰۳ نفر کشته و ۲۲۸ نفر دیگر زخمی شدهاند. نویسندهی این گزارش توانسته در این بازهی زمانی، سه حمله را شناسایی و راستیآزمایی کند. علاوه بر آن سه حمله، یک حملهی خونین دیگر بهتاریخ اول قوس سال جاری بر زیارت سید پاچاآغا، که خانقاه طریقهی چشتیه در ولسوالی نهرین بغلان است، به وقوع پیوست. در نتیجهی این حمله، ۱۱ صوفی کشته شدند. براساس گزارش رسانهها، طالبان قبلا به مراجعان این خانقاه اخطار داده بودند که مجلس ذکر برگزار نکنند.
منبع | عامل | تلفات | نوع حمله | محل حمله | تاریخ حمله |
بیبیسی فارسی، اینجا. | داعش (براساس گزارشهای دیگر) | ۱۰ کشته (گزارشهای دیگر بعدا تعداد کشتهشدهها را ۱۱ نفر اعلام کردند) | حملهی مسلحانه | زیارت سید پاچاآغا، نهرین بغلان (پیروان طریقهی چشتیه) | ۲۱ نومبر ۲۰۲۴ (۱ قوس ۱۴۰۳) |
بیبیسی فارسی، اینجا. | نامعلوم | در این حملهی انتحاری ۲۱ نفر کشته و ۳۳ نفر دیگر زخمی شدند. در میان کشتهشدگان، امیرمحمد کابلی که به فرقه صوفی نزدیک بود | انفجار/بمبگذاری | مسجد صدیقیه، کابل | ۱۸ آگست ۲۰۲۲ (۲۷ اسد ۱۴۰۱) |
بیبیسی فارسی، اینجا. | (براساس گزارش رادیو آزادی، داعش به عهده گرفته) | مطابق گزارشهای رسمی طالبان، ۳۳ کشته، ۴۳ زخمی | انفجار/بمبگذاری | حمله بر نماز جمعه در مسجد مولوی سکندر، عبادتگاه صوفیان، ولسوالی امام صاحب، ولایت قندوز | ۲۲ اپریل ۲۰۲۲ (۲ ثور ۱۴۰۱) |
دویچهویله فارسی، اینجا؛ بیبیسی فارسی، اینجا. | داعش (براساس گزارش یوناما) | ۱۰بر اساس گزار رسمی طالبان، کشته و۱۵ زخمی؛ خبرگزاری رویترز ۶۶ کشته و ۷۸ زخمی گزارش داد | حمله انتحاری | حمله بر خانقاه صوفیان در جوار مسجد خلیفه صاحب، سهراهی علاءالدین، کابل (پیروان نقشبندیه) | ۲۹ اپریل ۲۰۲۲ (۹ ثور ۱۴۰۱) |
بیبیسی فارسی، اینجا. | نامعلوم | ۱۱ کشته، ۵ زخمی | حملهی مسلحانه | حمله بر خانقاه بهادرآغا، منطقهی کمپنی، کابل | ۷ مارچ ۲۰۱۵ (۱۶ حوت ۱۳۹۳) |
شرایط زندگی پیروان مذهب احمدیه در چهل ماه گذشته
مذهب احمدیه یا قادیانی یکی از جنبشهای آخرالزمانی در اسلام است که در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی در هند تحت استعمار بریتانیا ظهور کرد. اولین رهبر این آیین، خودش را بهعنوان مجدد قرن چهاردهم معرفی کرد. از همان دهههای اول ظهور این مذهب، در افغانستان پیروانی داشته است. اما از همان آوان، این فرقه «ضاله» و «گمراه» خوانده شده است. مطابق مادهی ۱۲۳ قانون جزای مصوب سال ۱۹۲۴-۱۹۲۵ اماناللهخان، پیروان مذاهب غیرقانونی اسلامی، از جمله زندیقیها و قادیانیها باید کشته شوند (وارتان گریگوریان، ۱۹۶۹، ص ۲۵۰). بر همین اساس، در ۲۵ آگست سال ۱۹۲۵، یک نفر از پیروان احمدیه سنگسار شد (همان؛ پانوشت). از آن زمان تا حال، تقریبا در هیچ نظامی در افغانستان، این مذهب رسمیت نداشته است.
در مورد تعداد پیروان مذهب احمدیه در افغانستان کنونی، آمار موثقی وجود ندارد. براساس گزارش سال ۲۰۲۰ آزادی مذهبی بینالمللی، که از قول اعضای این جامعه یاد شده، تعداد آنان در افغانستان در سال ۲۰۱۷ حدود ۶۰۰ نفر برآورد شده بود ولی سه سال بعد، در سال ۲۰۲۰، به ۴۵۰ نفر کاهش یافته بود (ص ۴). پیروان این آیین اغلب در کابل زندگی میکنند (همان). در گزارشهای سالهای بعدی، شمار آنان «چندصد نفر» ذکر شده است. آنان حتا قبل از مسلط شدن طالبان بر افغانستان، بهدلیل ناامنی و هراس از آزارواذیت و تبعیض، آیینها و مناسک اعتقادی خود را بهصورت خفیه و در اماکن خصوصی یا جاهای فاشنشده برگزار میکردند (همان، ص ۲). براساس گفتههای پیروان این طریقه، حکومت جمهوریت هم آنان را «مرتد» میدانست و به آنان اجازهی بنای مکان مذهبی و عبادی داده نشده بود (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی، ۲۰۲۱، ص ۲۰). آنان در زمان نظام جمهوریت هم، از ترس آزارواذیت، نمیتوانستند کسی را به آیین خود دعوت کنند (همان، ص ۲۱).
با تسلط مجدد طالبان بر افغانستان، شرایط برای آنان تنگتر و خطرناکتر شد. در همان چند ماه اول تسلط طالبان، حدود ۱۰۰ نفر از پیروان این آیین، افغانستان را ترک کردند (همان، صص ۲۱-۲۲). در نوامبر و دسامبر ۲۰۲۱، طالبان ۲۸ نفر از پیروان این آیین را، که کودکان صغیر را هم شامل میشد، به اتهام همکاری با داعش بازداشت کردند (همان، ص ۱۱). طالبان تا آخر سال ۲۰۲۱، ۱۰ نفر آنان را رها کردند ولی بقیه تا ماه جون سال ۲۰۲۲ در بند ماندند (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی، ۲۰۲۲). طالبان آنان را به شرطی آزاد کردند که از آیین و اعتقادات خود «توبه» کنند (همان و گزارش ۲۰۲۱، ص ۱۱). در جریان سال ۲۰۲۲ میلادی نیز صدها نفر از پیروان این مذهب، افغانستان را ترک کردند (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی ۲۰۲۲). پیروان مذهب احمدیه میگویند طالبان بهصورت پیوسته به شیوههای مختلف، از جمله پیامهای تیلفونی، آنان را تهدید میکنند ولی آنان بهدلیل هراس از واکنش و برخورد شدید طالبان، این تهدیدات را همگانی نمیکنند (همان).
وضعیت زندگی بهاییها در «امارت اسلامی»
آیین بهایی نیز یکی از جنبشهای آخرالزمانی است که در قرن نوزدهم در ایران ظهور کرد. از آن زمان تا اکنون، پیام این آیین به کشورهای مختلف رسیده و پیروانی جذب کرده است. از اوایل قرن بیستم، این آیین در افغانستان نیز پیروانی جذب کرد. گفته میشود دکتر عطاءاللهخان، یکی از اشراف افغانستانی، از نخستین کسانی بوده که در اوایل قرن بیستم، به این دین گروید (بهناز حسینی، ۲۰۲۱).
در مورد بهاییهای افغانستان نیز اطلاعات ناچیز است. یکی از پژوهشگران در این زمینه، قبل از به قدرت رسیدن طالبان مدعی شده بود که حدود ۱۳ هزار پیرو آیین بهایی در افغانستان وجود دارد (بهناز حسینی، ۲۰۲۱). در سال ۲۰۰۷، دادگاه عالی افغانستان حکم کرده بود که آیین بهایی نمونهی کفرگویی و ارتداد است (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی، ۲۰۲۲). در ماه می سال ۲۰۱۵، ریاست عمومی فتوا و شرعیات افغانستان نیز پیروان این آیین را فرقهی «مرتد و کفرآمیز» اعلام کرد (بهناز حسینی، ۲۰۲۱).
اعضای این جامعهی مذهبی کوچک، اکثرا در کابل زندگی میکنند و تعداد انگشتشماری نیز در قندهار سکونت دارند (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی، ۲۰۲۰، ص ۴). پیروان این آیین بهصورت مداوم در هراس زندگی میکنند، مناسک و عبادات خود را پنهانی انجام میدهند و میکوشند هویت مذهبی خود را به دیگران افشا نکنند (گزارش آزادی مذهبی بینالمللی، ۲۰۲۳).
جمعبندی و دورنمای آینده
در نظام کنونی، هیچ مبنایی برای آزادی دینی و عقیدتی وجود ندارد. در خوانش طالبانی از شریعت، مدارا در برابر عقاید دیگر، خلاف حکم شریعت دانسته میشود و این حکم شامل حال مذاهب شیعی و طریقتهای صوفیه هم میشود. مذاهب احمدیه و بهایی، که در نظامهای قبلی در افغانستان نیز رسمیت نداشتند، شامل مقولهی «ارتداد» و «ضلالت» میشوند. طالبان، خود را مسئول میدانند که این آیینها را به کلی نابود کنند.
در عمل نیز، پیروان این آیینها در نظام «امارت اسلامی» مناسک مذهبی خود را با هراس و در خفیه برگزار میکنند. قانون امر به معروف و نهی از منکر طالبان که اخیرا نافذ شده است، امکان انجام مناسک و حفظ این عقاید را شدیدا محدود و حتا ناممکن میکند. ممنوعیت موسیقی و رقص، بهعنوان مثال، انجام مجالس ذکر برخی از طریقههای صوفیه، از جمله چشتیه را ناممکن میکند. فقرهی اول مادهی هفدهم این قانون، نشر مطالبی را که از نظر طالبان «خلاف شریعت و مذهب» باشد، ممنوع قرار داده است. مادهی هجدهم، «تجار، کسبهکاران و دهقانان» را به ادای نماز با جماعت در اوقات معین در مسجد مکلف میکند. فقرهی دوم همین ماده، آنان را به پرداخت به موقع زکات، عشر و سایر مکلفیتها ملزم میکند. در فقرهی ۲۳ مادهی بیستودوم، محتسب را مکلف کرده است که بهعنوان منع منکرات خاص، افراد را از «انجام و ترویج بدعات مستقبحات مشخص شده در کتابهای معتبر فقه حنفی» منع کند. تمام این موارد، و موارد دیگر، بهصورت آشکارا علیه معتقدات و باورهای این آیینهای سهگانه قرار دارند و فضا را برای انجام مناسک و حفظ و ترویج این باورها، تنگ و خطرناک میسازد.
از اینرو، دورنمای آینده با تأسف تاریک است. فعالان حقوق بشر، دادخواهان و نهادهای مسئول که در زمینهی مستندسازی نقش حقوق بشر در افغانستان فعالیت دارند، بهخصوص گزارشگر ویژهی نظارت بر حقوق بشر در افغانستان و یوناما، باید در قسمت مستندسازی و گزارش نقض حقوق بشری این گروههای اجتماعی و فرهنگی اهتمام بیشتر به خرج دهند. در عین حال، نقش حقوق بشری این گروهها باید بخش جداییناپذیر دادخواهی علیه نقض حقوق بشر در افغانستان قرار گرفته و برای پاسخگوسازی ناقضان آن، تلاش شود.
منابع و گزارشهای استفادهشده:
- بهناز حسینی، «مذاکرات صلح؛ اقلیتهای دینی در افغانستان»، بیبیسی فارسی، ۱۰ مرداد ۱۴۰۰. اینجا در دسترس است.
- جاناتان ال. لی، تاریخ افغانستان از ۱۲۶۰ میلادی تا اکنون، ۲۰۱۸، لندن: انتشارات ریکشن بوکس.
- ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی ملل متحد برای نظارت بر حقوق بشر در افغانستان، «وضعیت حقوق بشر در افغانستان»، نهم سپتامبر ۲۰۲۲، اینجا در دسترس است.
- ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی ملل متحد برای نظارت بر حقوق بشر در افغانستان، «وضعیت حقوق بشر در افغانستان»، نهم فبروری ۲۰۲۳، اینجا در دسترس است.
- ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی ملل متحد برای نظارت بر حقوق بشر در افغانستان، «وضعیت حقوق بشر در افغانستان»، ۲۳ فبروری ۲۰۲۴، اینجا در دسترس است.
- ریچارد بنت، گزارشگر ویژه ملل متحد برای نظارت بر حقوق بشر در افغانستان، «وضعیت زنان و دختران در افغانستان»، ۱۵ جون ۲۰۲۳، اینجا در دسترس است.
- ریچارد بنت، گزارشگر ویژه ملل متحد برای نظارت بر حقوق بشر در افغانستان، «وضعیت حقوق بشر در افغانستان»، ۳۰ آگست ۲۰۲۴، اینجا در دسترس است.
- صفیالله امینزاده، سلسله نوشتارهایی با عنوان «تصوف اسلامی در افغانستان» که در چهار قسمت، از ۴ اسفند ۱۳۸۹ تا ۱۰ فروردین ۱۳۹۰، در وبسایت بیبیسی فارسی منتشر شده است. این چهار قسمت اینجا، اینجا، اینجا و اینجا در دسترس است.
- وارتن گریگوریان، ظهور افغانستان مدرن، ۱۹۶۹، کالیفورنیا: انتشارات دانشگاه استنفورد.
- وزارت خارجهی ایالات متحده امریکا، «آزادی مذهبی در افغانستان تحت کنترول طالبان»، آگست ۲۰۲۴، اینجا در دسترس است.
- وزارت خارجهی ایالات متحده امریکا، «گزارش آزادی مذهبی بینالمللی سال ۲۰۲۳: افغانستان»، اینجا در دسترس است.
- وزارت خارجهی ایالات متحده امریکا، «گزارش آزادی مذهبی بینالمللی سال ۲۰۲۲: افغانستان»، اینجا در دسترس است.
- وزارت خارجهی ایالات متحده امریکا، «گزارش آزادی مذهبی بینالمللی سال ۲۰۲۱: افغانستان»، اینجا در دسترس است.
- وزارت خارجهی ایالات متحده امریکا، «گزارش آزادی مذهبی بینالمللی سال ۲۰۲۰: افغانستان»، اینجا در دسترس است.
- وزارت عدلیه، «قانون امر به معروف و نهی عن المنکر»، ۱۴۰۳، جریدهی رسمی، نمبر مسلسل ۱۴۵۲، اینجا در دسترس است.
- یوناما، «گزارش پیرامون تأثر مواد منفجره تعبیه شده بالای افراد ملکی»: ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ تا ۳۰ می ۲۰۲۳. اینجا در دسترس است.