هشتم مارچ روز جهانی زنان است. این روز روز وداع با گذشتهای است که در آن زنان به عنوان انسانهای برابر با مردان دانسته نمیشدند؛ گذشتهای که در آن کار زنان کار محسوب نمیشد، به آزادی فردی و عاملیت انسانی زنان ارزش داده نمیشد و مشارکت زنان در تصمیمگیریهای مهم خانوادگی و کشوری یکی از تابوهای اجتماعی بود. هشتم مارچ روز بریدن از تاریخی است که در آن وجود و حضور و بدن زن مایهی شرم دانسته میشد. اما طالبان در افغانستان نه تنها با این گذشتهی تاریک قطع رابطه نکردهاند که احیای این سنت زنستیزانه را سرلوحهی حکومت خود قرار دادهاند. همین نفهمیدن، همین وارونهپیمایی در قرن بیستویکم، است که در هشتم مارچ برای طالبان باید بسیار شرمآور باشد.
طالبان خود را پاسبانان شرم و حیا میدانند و برای محکوم کردن شهروندان افغانستان پیوسته از این دو کلمه استفاده میکنند. میگویند «شرم نمیکنید، حیا ندارید؟» به ویژه، بخش مهمی از سیاست سرکوب طالبان علیه زنان نیز با همین دو مفهومِ شرم و حیا همراه است. ادعا میکنند که بیرون آمدن زنان از خانه برای تحصیل یا کار یا فعالیتهای دیگر اجتماعی بیحیایی و بیشرمی است. ممنوع بودن بسیاری از فعالیتهای زنان در حکومت خود را همچون پاسداری از حیا معرفی میکنند و جلوگیری از بیشرمی. رهبر طالبان حتا صدای زنان را «عورت» خوانده است. عورت یعنی آن چیز یا اندامی که باید پوشانیده شود. چرا باید پوشانیده شود؟ برای این که دیده شدن این اندامها ناپسند (یعنی مایهی شرم) است. ملا هبتالله سیاست سرکوب خود در برابر زنان را بر همین مفهوم «ناپسندیدگی وجود زنان» گذاشته، تا آنجا که حتا صدای زنان را نیز زایلکنندهی حیا و موجب شرم، یعنی بخشی از عورت، دانسته است. در زبان فارسی، بخشی از بدن که محل اندامهای تناسلی است «شرمگاه» خوانده میشود. در نظر رهبر طالبان کل وجود زن، به شمول صدایش، شامل این شرمگاه است.
بدیهی است که وجود روزی به نام «روز جهانی زنان» در تقویم به صورت خودکار بیعدالتی در حق زنان را محو نکرده است. اما مردمان کشورهایی که این روز را تجلیل میکنند، عزم خود را برای عبور از دوران شرمبار بیعدالتی در برابر زنان نشان میدهند و گسستن از آن گذشتهی شرمبار تاریخی را لازم و ضروری میدانند. روزگاری بود که اکثر مردمان دنیا از سر نادانی و خشکمغزی رفتار عادلانه در برابر زنان را نشانهی ضعف و انحراف و مایهی شرم میدانستند. اما کشورهای مختلف یکی یکی از این تاریکی و نادانی بیرون آمدند و دریافتند که یک شرم بزرگ تاریخی را در گذشته وارونه میفهمیدهاند. مردمان جهان دریافتند که قایل شدن به برابری مردان و زنان نشانهی ضعف و مایهی شرم نیست؛ ماندن در چنبرهی این نابرابری است که شرمآور است. آنان دریافتند که در بخش بزرگی از تاریخ خود به مسیر خطا میرفتهاند. به همین خاطر، کوشیدند که هرچه سریعتر از این مسیر بیرون بجهند و راه اخلاقیتر و عادلانهتر برابری را در پیش گیرند.
هشتم مارچ باید برای طالبان روزی بسیار شرمبار باشد، چون طالبان هنوز گرفتار همان جهل ویرانگری هستند که در قرون گذشته بخش بزرگی از جهان مردسالار گرفتارش بود. این شرمآور است که در جهان جزیرهای از جهالت باشد به نام «افغانستان» که در آن هنوز زن حق ندارد درس بخواند، برای کار از خانه بیرون برود و در تصمیمگیریها مشارکت بورزد. شرمآور است که در این عصر وجود و حضور و بدن و صدای نیمی از جمعیت یک کشور به عنوان «عورت» تعریف شود.