در روزهای گذشته صدها کارگر به مناسبت اول می، روز جهانی کارگر تظاهرات کردند و از دولت خواستند که برای آنها زمینهی کار و اشتغال را فراهم کند. براساس آمار اتحادیهی کارگران افغانستان، از دوازده میلیون نفر واجد شرایط کار در افغانستان، شصت درصد آنها بیکار هستند.
اشتغال مهمترین دغدغهی جوانان کشور است و اشتغالزایی از اولویتهای مهم حکومت افغانستان و جامعهی جهانی در ده سال گذشته بوده که مانند تمام اولویتهای دیگر، تا کنون ناکام بوده است. کمتر خانوادهای را میتوان سراغ گرفت که نگران آیندهی شغلی فرزندان خود نباشد یا کمتر جوانی را میتوان یافت که دغدغهی کاریابی و تأمین معیشت، چون خورهای هر لحظه ذهن و جان او را نخورد. دولت افغانستان در سالیان گذشته کمترین توجه را به ایجاد اشتغال برای جوانان داشته است.
افغانستان در دهههای گذشته یکی از کشورهای صادرکنندهی کارگر به کشورهای همسایه و جهان بوده است. اما این روند هیچگاه نظاممند نبوده و کارگران از سوی دولت متبوع خود هیچنوع حمایتی را دریافت نمیکردند. سرازیرشدن سیل کارگران غیرقانونی به کشورهای همسایه، دست آن کشورها را در تعامل با کارگران افغانستان باز گذاشته و آنان را بدون هیچ حمایت قانونی و اجتماعی، با کمترین میزان دستمزد به کار گرفتهاند. افزون بر آن، از کارگران و مهاجران بیپناه افغانستان به عنوان ابزار فشار در تعاملات سیاسیشان بر حکومت افغانستان نیز استفاده کردهاند. متأسفانه تا کنون حکومت افغانستان هیچگونه برنامهی عملیاتی و استراتژی دقیقی برای حل این معضل نداشته است. بیشتر کارها و تلاشها به صورت سطحی و پروژهای انجام شده و تصامیم و ارادهها در این خصوص نیز در روزمرگیهای سیاست و حکومتداری افغانستان محو و نابود شدهاند.
در سالیان گذشته انبوهی از جوانان تحصیلکرده از دانشگاهها و مؤسسات تحصیلات عالی فارغ شدهاند؛ در حالی که دورنمای روشنی برای اشتغال آنان وجود ندارد. نبود فرصت شغلی مناسب برای این جوانان، چارهای جز پرداختن به شغلهای ناهماهنگ با تخصص علمیشان، روآوردن به شغلهای کاذب و اشتغال در شغلهای غیرقانونی برایشان نگذاشته است.
بیکاری زمینههای بروز ناهنجاریهای اجتماعیای همچون اعتیاد، قتل، دزدی، ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی و زمینهی هر گونه جرایم سازمانیافته را فراهم کرده و در افغانستان که کشوری با شرایط سیاسی و امنیتی ویژه است، گروههای مخالف مسلح از فرصت استفاده کرده و بسیاری از جوانان را در بدل پول به سوی خود جذب میکنند. بر بنیاد تحقیقاتی که صورت گرفته، بخش عمدهای از سربازان طالبان و مخالفان مسلح دولت را جوانانی سرخورده و عقدهای از نبود کار، اشتغال و پول تشکیل میدهند. امسال داعش و دیگر گروههای تروریستی فعال در منطقه نیز بیکاری جوانان را هدف قرار دادهاند. آنها با استفاده از بیکاری، جوانان را در بدل پرداخت معاش در صفوف جنگیشان جذب کرده و در فعالیتهای نظامی و تروریستیشان از این افراد کار میگیرند.
جوانان افغانستان یکی از گروههای عمدهی جوانان مهاجر جویای کار جهان را تشکیل میدهند. مهاجرت اجباری جوانان به خارج از کشور، علاوه بر آنکه آثار روانی منفیای چون افسردگی را نصیب آنان و خانوادههایشان میکند، گاهی حتا حیات آنان را نیز با خطر مواجه کرده و باعث میشود که آنها برای یافتن کار و پیداکردن لقمهنانی برای خانوادههایشان، دل به دریا زده و راهی ناکجاآبادها شوند.
باید گفت که سیاستهای دولت در زمینهی اشتغالزایی بهشدت ناکام و نارسا بوده و جز تشدید معضل بیکاری و متراکمشدن جمعیت بیکاران، تحول دیگری را در این زمینه شاهد نبودهایم. وزارت کار و امور اجتماعی باید استراتژی عملیاتی و واقعبینانهای را تدوین کرده و تلاش کند تا با اشتغالزایی در داخل کشور، این مشکل برای همیشه حل شود.