خیابان و رنج زنان

زهرا خلیلی

ظهر جمعه بود و آفتاب با تمام قدرتش می‌درخشید. خیابان‌ها غرق در سکوت بودند و من به تنهایی از کوچه‌ای می‌گذشتم. ناگهان با صدای بیگانه‌ای که از پشت سرم شنیدم، در جایم میخکوب شدم.

– «مقبولک صبر کن. کجا میری؟ برسانمت؟»

نگاهی انداختم، مردی با جسامت بزرگ و پیراهن‌تنبانی بر تن، داشت از پشت سرم می‌آمد. بر سرعتم افزودم و حرف‌هایش را نشنیده گرفتم. کمی تندتر قدم برداشتم، اما او نیز به همان میزان حرکتش را تندتر کرد. همانند سایه‌ای به دنبالم راه افتاده بود و برایم می‌گفت: «صبر کو جانم. خیر است کمی طرف مه هم سیل کو».

این جمله‌ها هر روز از زبان مردان خیابان‌آزار به دختران و زنان در خیابان‌ها حواله می‌شوند.

پدیده‌ی خیابان‌آزاری به مشکل بزرگی برای زنان افغانستان تبدیل شده است. این پدیده حتا مانع استفاده از فرصت‌های شغلی، تحصیلی و اجتماعی برای زنان نیز شده است. دختران زیادی از ترس خیابان‌آزاری و آبروی‌شان درس و تحصیل یا کار‌شان را ترک کرده و خانه‌نشین شده‌اند.

حوا از جمله‌ی دخترانی است که بارها مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او می‌گوید: «آزارهای خیابانی در جامعه‌ی ما برای مردان به یک عادت تبدیل شده است که بدون کدام تأمل، دست به این کار ناپسند می‌زنند».

به عقیده‌ی حوا، آزار و اذیت دختران فراتر از کوچه‌ها و جاده‌هاست. او می‌گوید، هیچ مکانی برای دختران امن نیست. دانشگاه‌ها، مکتب‌ها و حتا اداره‌ها نیز به محل‌های ناامن برای زنان تبدیل شده‌اند. به گفته‌ی او، این آزارها باعث شده تا بیش‌تر زنان و دختران افغانستان به دلیل حفظ آبروی خود از فعالیت و تحصیل بازبمانند. این پدیده مربوط به قشر خاصی هم نمی‌شود. مردهای متفاوت از قشرهای متفاوت اجتماعی در صدد آزار و اذیت دختران اند.

طاهره، بانوی دیگری‌ست که تقریباً همه‌روزه با چنین مشکلی مواجه است. گاهی تا مرز خشونت و فحش و درگیری نیز می‌انجامد. او می‌گوید: «خانواده‌ی من بارها از من خواسته تا دیگر به تحصیل ادامه ندهم؛ زیرا آنان به این عقیده هستند که این آزارها، نوعی آبروریزی برای خانواده است».

طاهره چندین بار قصد کرده تا دیگر به کارش ادامه ندهد؛ اما با هر بار فکر‌کردن و اندیشیدن، به این نتیجه رسیده که او گناهی نکرده تا دست از کارش بکشد. برای همین، مبارزه می‌کند و به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد.

او می‌گوید، ‌در موترهای خطی با برخورد مردان، در پیاده‌روها با حرف‌های افراد بیکار و حتا گاهی اتفاق افتاده در تاکسی نیز با نگاه‌ها و دادن شماره تماس‌ها مورد آزار و اذیت قرار گیرد. طاهره می‌افزاید، «وقتی در مینی‌بوس‌ها بالا شویم، مردان سعی دارند هرچه بیش‌تر با خانم‌ها نزدیک شوند تا بدن زنان را لمس کنند. این وضعیت آزاردهنده است. آدم حتا داخل مینی‌بوس آرامی ندارد».

در حالی که شمار زیادی از زنان در مقابل عرف‌ها و سنت‌های زن‌ستیزانه مبارزه می‌کنند تا بتوانند در جامعه سهم مؤثر داشته باشند؛ اما این مبارزات با موانع زیادی روبه‌رو اند. تقریباً همه‌ی زنان در افغانستان روزانه با انواع آزار و خشونت مواجه می‌شوند.

زینب واحدی، استاد دانشگاه، ریشه‌‌ی این آزارها را در پایین‌بودن سطح آگاهی جامعه‌، وحشت ‌و کاستی‌های دوران جنگ می‌داند. خانم واحدی راه‌های بیرون‌رفت از این چالش‌‌ را رشد فکری و آگاهی مردم می‌داند.

سعادت غزنوی، مشاور امور دینی معاون دوم رییس جمهور، آزار و اذیت زنان را نوعی خشونت و جرم پنداشته می‌گوید: «در اسلام هیچ‌جایی برای آزار و اذیت‌ منزل یا بیرون از منزل نیست و پی‌گیری این‌گونه‌ جرم‌ها وظیفه‌ی پولیس است».

او هم‌چنان سکوت زنان را نوعی مُهر تأیید بر کار خیابان‌آزاری دانست. به باور آقای سعادت، با سکوت زنان، جرأت عاملان خیابان‌آزاری برای انجام‌دادن این کار بیش‌تر می‌شود. او هم‌چنان یکی از وظایف عالمان دین و رسانه‌ها را آگاهی‌دادن به مردم می‌داند.

محمدکریم، پولیس حوزه‌ی سوم شهر کابل می‌گوید: «ما هنگامی که به این‌گونه موارد بر می‌خوریم، عاملان آن‌ را متوجه کار اشتباه‌شان می‌‎کنیم. پولیس برای از بین‌ بردن خیابان‌آزاری‌ها تلاش می‌کند». این در حالی‌ست که بسیاری از دختران باور دارند، پولیس افغانستان مسلکی نیست و هنوز افراد پولیس خودشان در قید سنت‌ها و باورهای ناپسند زندگی می‌کنند و حتا بعضی از پولیس‌ها دختران را آزار می‌دهند.

دختران افغانستان هر روز با این پدیده دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. با وجود اذیت و آزار زنان و دختران، اما زنان برای توان‌مندی‌شان تحصیل و کار کرده و در برابر این هنجارهای زن‌ستیزانه مبارزه می‌کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *