پیام عید قربان رهبر طالبان

بازتولید اقتدار ایدئولوژیک در سایه بحران‌های پنهان

نویسنده: کیامهر حیدری

اشاره:

در حالی‌ که افغانستان با یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های سیاسی، انسانی، اقتصادی و اجتماعی در تاریخ معاصر خود روبه‌رو است، هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان در پیام عید قربان سال ۱۴۰۴ (چهارشنبه، ۱۴ جوزا) روایتی تبلیغاتی و یک‌سویه از وضعیت کشور ارائه داد. او با ادعای برقراری «نظام شرعی» و «امنیت سراسری»، خواستار اطاعت کامل مردم از «امیر» شد و از مسئولان طالبان خواست در زمینه‌ی «دعوت به نظام شرعی» با شتاب بیشتری عمل کنند.

اما نگاهی به واقعیت‌های میدانی افغانستان، از جمله وضعیت بحرانی حقوق بشر، فقر شدید، محرومیت زنان از آموزش و کار، و اعمال سرکوب ساختاری علیه اقوام و اقلیت‌های قومی و مذهبی، نشان می‌دهد که روایت رسمی طالبان با زندگی واقعی مردم فاصله‌ای فاحش دارد.

این پیام در ظاهر لحنی مذهبی و اخلاقی دارد، اما در لایه‌های پنهان خود، بازتاب‌دهنده‌ی تداوم ساختارهای سرکوب‌گرانه، تحکیم نظم تک‌قومی، و تلاش برای بازسازی مشروعیت ازدست‌رفته‌ی طالبان است. در شرایطی که کشور با بحران مشروعیت، فروپاشی اقتصادی، فشارهای اجتماعی و تنوع‌ستیزی مواجه است، چنین پیام‌هایی بیش از آن‌که معنای دینی داشته باشند، ابزاری برای مهندسی افکار و تحکیم نظم ایدئولوژیک تلقی می‌شوند.

این نوشتار با تکیه بر مشاهدات و منابع معتبر داخلی و بین‌المللی، ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی پیام اخیر رهبر طالبان را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد چگونه این گروه در پوشش واژگان دینی، پروژه‌ای تمامیت‌خواه، تک‌قوم‌گرا و سرکوبگر و ضدانسانی را دنبال می‌کند.

۱. بعد ساختار قدرت: فرمان‌برداری مطلق به‌جای مشارکت مردمی

یکی از محوری‌ترین بخش‌های پیام عید قربان هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان تأکید صریح او بر «واجب بودن اطاعت از امیر» است. این فراخوان به اطاعت بی‌چون‌وچرا، مشروعیت سیاسی را نه از اراده‌ی مردم، بلکه از تفسیری انحصاری و ایدئولوژیک از شریعت استخراج می‌کند. چنین رویکردی، عملا هرگونه نهاد انتخابی، مشورتی یا مردمی را نفی می‌کند و بنیان‌گذار نظامی مطلقه و غیرپاسخ‌گو‌ است.

آخوندزاده در پیام خود، ساختار حکومت را به «پدر خانواده» تشبیه می‌کند؛ استعاره‌ای که از ذهنیتی پدرسالار، اقتدارگرا و پیشامدرن ریشه می‌گیرد؛ ذهنیتی که در آن، قدرت نه‌تنها تقسیم‌ناپذیر بلکه مقدس تلقی می‌شود. این نوع نگاه، مفاهیمی چون مشارکت سیاسی، شفافیت و نظارت عمومی را بی‌معنا می‌سازد و حاکمیت را به ابزاری برای سرکوب هر صدای متنوع و مخالف بدل می‌کند.

در کنار این، تأکید او بر «عدم مداخله‌ی نیروهای امنیتی در امور یک‌دیگر» نیز گویای شکاف‌های آشکار در درون ساختار طالبان است؛ شکاف‌هایی که به‌ویژه میان جناح‌های قندهار، شبکه حقانی، و فرماندهان محلی در مناطق شمال و شرق کشور دیده می‌شود. طی سال‌های اخیر، این اختلافات بارها به رسانه‌ها درز کرده و مشروعیت رهبری آخوندزاده را زیر سؤال برده است. نمونه‌ی بارز آن، کنار زده شدن یا تبعید برخی چهره‌های سرشناس مانند عباس استانکزی است که به‌دلیل مخالفت با تمرکز قدرت در دستان رهبر، از دایره قدرت کنار گذاشته و مجبور به فرار به خارج از کشور گردید.

با سقوط جمهوری، هرچند افغانستان از نهادهای دموکراتیک پایدار برخوردار نبود، اما نشانه‌هایی از مشارکت سیاسی و سازوکارهای مردمی در آن وجود داشت. اکنون، نظام فردمحور، قوم‌محور و سرکوب‌گر طالبان نه‌تنها صدای مخالفان و تنوع قومی را خاموش کرده، بلکه حت در درون خود نیز از تضادها و شکاف‌های جدی در امان نمانده است.

۲. بعد اجتماعی و فرهنگی: سرکوب ساختاری و مهندسی ایدئولوژیک جامعه

در پیام عید قربان هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان کوچک‌ترین اشاره‌ای به وضعیت زنان و دختران افغانستان نشده است؛ در حالی ‌که نیمی از جمعیت کشور به‌صورت سیستماتیک از آموزش، اشتغال، سفر و مشارکت اجتماعی محروم شده‌اند. این سکوت عامدانه، نشانه‌ای روشن از سیاست آگاهانه‌ی حذف زنان از فضای عمومی و مدنی است، رویکردی که در چارچوب یک ایدئولوژی تمامیت‌خواه شریعت‌محور پیگیری می‌شود.

طالبان با تأکید بر «دعوت مردم به نظام شرعی»، نهادهایی چون وزارت امر به معروف و نهی از منکر، وزارت معارف، تحصیلات عالی و شبکه‌های تبلیغاتی را به‌عنوان ابزارهایی برای ساختن جامعه‌ای مطیع، یک‌دست و کنترل‌شده به کار گرفته‌اند. در پیام اخیر، رهبر طالبان بار دیگر از این نهادها خواسته است تا همراه با علمای دین و متنفذان محلی، فعالیت‌های خود را در جهت «ترویج اعمال صالحه» و «اصلاح جامعه» با شدت بیشتری ادامه دهند.

این رویکرد، صرفا تبلیغ دینی نیست بلکه نوعی پروژه‌ی مهندسی ایدئولوژیک است که از طریق نظام آموزشی، رسانه‌ها و نهادهای مذهبی در پی کنترل روانی، فکری و فرهنگی جامعه است. فرهنگ در این چارچوب نه عرصه‌ای برای خلاقیت و گفت‌وگو، بلکه بستری برای تثبیت انقیاد، حذف تفاوت و سرکوب است.

ممنوعیت موسیقی، محدودسازی زبان‌ها و اقوام غیرپشتون، انسداد فضای کتاب و رسانه، حذف تاریخ‌های بدیل، محدودیت بر نشروپخش کتاب و ممنوعیت آثار بسیاری از نویسندگان و محققان داخلی، تخریب نمادهای فرهنگی و هویتی اقوام و اقلیت‌ها، فروش و غارت آثار تاریخی و تمدنی کشور همه بخشی از طرح گسترده‌تری برای پاک‌سازی فرهنگی و تحمیل یگانگی فکری‌ اند. در این فضا، هرگونه تنوع فرهنگی یا سبک زندگی که با الگوی بسته و ایدئولوژیک طالبان هم‌خوانی نداشته باشد، به‌عنوان انحراف یا تهدید تلقی شده و حذف می‌شود.

از سوی دیگر، تسلط طالبان بر نهادهای آموزشی از مدارس دینی تا دانشگاه‌ها، نشانه‌ای دیگر از تلاشی هدفمند برای بازتولید ذهنیت‌های مطیع و بی‌سؤال است. در این نظم، آگاهی تهدید محسوب می‌شود و پرسش‌گری برابر با فتنه تلقی می گردد.

اگرچه طالبان خود را مجری شریعت معرفی می‌کنند، اما قرائت آنان از دین، با اصول بنیادین اسلام همچون عدالت، کرامت، آزادی و رفع ظلم در تضاد است. پیام عید قربان نه‌تنها پاسخی به رنج‌های مردم، وضعیت زنان یا جنایات علیه اقوام و اقلیت‌های قومی و مذهبی نمی‌دهد، بلکه کوششی است برای مشروعیت‌بخشی به نظمی سرکوب‌گر، با نقاب «نظام شرعی» و زبانی مذهبی.

۳. بعد اقتصادی: فروپاشی معیشتی و فرافکنی ایدئولوژیک

در پیام عید قربان، هبت‌الله آخوندزاده نه‌تنها هیچ اشاره‌ای به بحران اقتصادی عمیق افغانستان نمی‌کند، بلکه از تجار و صنعت‌گران می‌خواهد که برای «خودکفایی» تلاش کنند. این درخواست در حالی مطرح می‌شود که کشور با یکی از شدیدترین فروپاشی‌های اقتصادی در دهه‌های اخیر مواجه است و نهادهای بین‌المللی هشدار داده‌اند که میلیون‌ها شهروند افغانستان به کمک‌های فوری بشردوستانه نیاز دارند.

طبق داده‌های دفتر هماهنگی کمک‌های بشری سازمان ملل (اوچا)، در سال ۲۰۲۴ بیش از ۲۳ میلیون شهروند افغانستان نیازمند حمایت فوری بوده‌اند. گزارش شبکه آی‌پی‌سی نیز نشان می‌دهد که بیش از ۱۱ میلیون نفر در وضعیت بحرانی یا اضطراری ناامنی غذایی قرار دارند، و یونیسف هشدار داده که نزدیک به ۳.۵ میلیون کودک این کشور با سوءتغذیه حاد مواجه‌ هستند.

در چنین شرایطی، تأکید طالبان بر «خودکفایی» بدون برنامه‌ریزی اقتصادی، دسترسی به منابع بین‌المللی، یا رفع تحریم‌ها، چیزی جز فرافکنی ایدئولوژیک و فرار از مسئولیت نیست. این اظهارات، تلاشی است برای پنهان‌کردن واقعیت‌های دردناک فقر گسترده، بیکاری مزمن، فرار مغزها، تحصیل‌کردگان و نخبگان از کشور، و فروپاشی زیرساخت‌های کلیدی اقتصادی کشور و همچنین اجرای طرح‌های قوم‌گرایانه مانند تصرف و غصب سرزمین‌های مردم بومی مناطق مختلف کشور با عناوین و ابزارهای گوناگون، همچنین واگذاری به مهاجران پاکستانی و حمایت از حضور کوچی‌های مسلح به مناطق مختلف کشور و از جمله مناطق مرکزی و شمالی می‌باشد.

تحریم‌های بین‌المللی، قطع کمک‌های توسعه‌ای، مسدودشدن دارایی‌های ملی و بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران، عملا اقتصاد افغانستان را به رکود کشانده است. در این میان، رهبر طالبان نه‌تنها از راه‌حل‌های عملی سخن نمی‌گوید، بلکه با نادیده‌گرفتن کامل فقر و رنج مردم، به روایت تبلیغاتی از «نعمت نظام شرعی» و «برکت امنیت» بسنده می‌کند. پیامی که به‌جای پرداختن به بحران نان، از مردم می‌خواهد در برابر ساختار موجود شکرگزاری کنند، نه‌تنها ناتوانی مدیریتی طالبان را آشکار می‌سازد، بلکه از شکاف عمیق میان حاکمان و واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی مردم در کشور حکایت دارد.

۴. مهندسی قومی، جابه‌جایی‌های اجباری و تغییر بافت جمعیتی

در پیام عید قربان، هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان از حمایت از مهاجران بازگشتی سخن گفته است. بااین‌حال، شواهد متعددی نشان می‌دهند که در پس این اظهارات، سیاست‌های سیستماتیکی برای جابه‌جایی اجباری اقوام غیرپشتون، به‌ویژه هزاره‌ها، تاجیک‌ها و ازبیک‌ها و اسکان برنامه‌ریزی‌شده‌ی اقوام خاص، عمدتا پشتون‌ها (پشتون‌های پاکستانی تحت عنوان مهاجران)، در مناطق غیرپشتون‌نشین مرکز، شمال و شمال‌شرق در جریان است.

گزارش‌های متعدد از سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های بین‌المللی در سه سال اخیر حاکی از آن است که طالبان در ولایت‌های مختلف افغانستان، از جمله دایکندی، ارزگان، بلخ، هلمند، قندهار، پنجشیر، بدخشان، فاریاب، سرپل، بغلان، اقدام به تخلیه اجباری باشندگان محلی، به‌ویژه از جامعه‌ی هزاره، تاجیک و ازبیک کرده‌اند. این تخلیه‌ها اغلب بدون ارائه‌ی مدارک قانونی و با تهدید به زور انجام شده‌اند. در بسیاری از موارد، زمین‌ها و خانه‌های مصادره‌شده به حامیان طالبان، عمدتا از قوم پشتون، واگذار شده‌اند.

این سیاست‌ها نه‌تنها به تخریب بافت اجتماعی و فرهنگی مناطق متنوع افغانستان منجر شده‌اند، بلکه تهدیدی جدی برای زندگی مسالمت‌آمیز اقوام و اقلیت‌های قومی و مذهبی در کشور محسوب می‌شوند. تغییر ترکیب جمعیتی نه‌تنها نمی‌تواند به نفع یک قوم خاص و حذف هویت‌های دیگر قرار گیرد، بلکه می‌تواند به افزایش تنش‌های قومی و بی‌ثباتی‌های بیشتر در آینده منجر شود.

بنابراین، در حالی‌ که طالبان در پیام‌های رسمی خود از بازگشت مهاجران و حمایت از آنان سخن می‌گویند، اقدامات عملی این گروه نشان‌دهنده‌ی سیاست‌های تبعیض‌آمیز و مهندسی قومی است که با اصول حقوق بشر و عدالت اجتماعی در تضاد است.

۵. بحران مشروعیت و ابزارسازی از شریعت

از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در آگست ۲۰۲۱، این گروه با بحرانی عمیق در زمینه‌ی مشروعیت سیاسی مواجه بوده است. برخلاف دهه‌ی ۱۹۹۰، امروز جامعه‌ی افغانستان نه‌تنها تحصیل‌کرده‌تر و متنوع‌تر است، بلکه نسبت به افراط‌گرایی دینی نیز مقاوم‌تر و آگاه‌تر شده است. به همین دلیل، بسیاری از مردم، به‌ویژه نسل جوان، طالبان را نه به‌عنوان نماینده‌ی دین، بلکه به‌عنوان یک ساختار تمامیت‌خواه، افراطی، یک‌جانبه‌نگر، قوم‌گرا و منزوی می‌نگرند.

در چنین فضایی، تأکید مکرر طالبان بر شریعت -آن‌هم در قرائتی سخت‌گیرانه و انحصاری- تلاشی است برای بازسازی نوعی مشروعیت از‌دست‌رفته که در گذشته با زور، ترس و انسداد اجتماعی تحمیل می‌شد. این ابزارسازی از دین، به‌جای پاسخ به نیازهای واقعی جامعه، بیشتر در خدمت تثبیت قدرت و کنترل اجتماعی است.

فراتر از مرزهای داخلی، طالبان از این تأکید ایدئولوژیک به‌عنوان ابزاری در عرصه‌ی دیپلماسی نیز استفاده می‌کنند. آنان می‌کوشند با خلق تصویری از «ثبات ارزشی» و «هویت دینی استوار»، خود را به‌عنوان یک واقعیت سیاسی تثبیت‌شده به جامعه‌ی جهانی تحمیل کرده و از این طریق، مشروعیت بین‌المللی -حتا اگر تاکتیکی و موقت- کسب کنند.

اما این تصویرسازی، برخلاف ظاهرش، نه به افزایش اعتماد داخلی منجر شده و نه تا کنون جامعه‌ی جهانی را به پذیرش رسمی واداشته است. آنچه باقی مانده، شکاف فزاینده میان مردم و حاکمان، و تلاش مستمر طالبان برای ترمیم چهره‌ای است که با واقعیت امروز افغانستان هم‌خوانی ندارد.

۶. استفاده‌ی ابزاری از مواضع بین‌المللی: فرافکنی با نام فلسطین

در بخشی از پیام عید قربان، هبت‌الله آخوندزاده حملات اسرائیل به غزه را محکوم کرده و از کشورهای اسلامی می‌خواهد که در برابر این «جنایت بزرگ» واکنش نشان دهند. اما این موضع‌گیری در حالی بیان می‌شود که خود طالبان در داخل افغانستان متهم به نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر، اجرای اعدام‌های فراقانونی، سرکوب زنان، کوچ‌های اجباری قومی و برقراری نظمی مبتنی بر «آپارتاید جنسیتی» و «قومی» هستند.

این نوع مواضع گزینشی بخشی از راهبرد تبلیغاتی طالبان برای جلب همدلی افکار عمومی در جهان اسلام است؛ تاکتیکی که می‌کوشد با تکیه بر پرونده فلسطین، بحران‌های داخلی افغانستان را پنهان کرده و مشروعیتی ایدئولوژیک برای رژیمی سرکوب‌گر فراهم آورد. طالبان در حالی از «رأفت اسلامی» و «عدالت برای مظلومان» سخن می‌گویند که در عمل، خود از اصلی‌ترین ناقضان اصول انسانی و اسلامی چون عدالت، کرامت و حقوق همگان‌ هستند.

این سیاست فرافکنانه نه‌تنها نشانه‌ای از دوگانگی آشکار در رفتار طالبان است، بلکه حاکی از تلاشی آگاهانه برای انحراف نگاه‌های بیرونی از واقعیت‌های تلخ داخل کشور به سمت مسائل بین‌المللی است- این روشی آشنا در کارنامه‌ی حکومت‌های اقتدارگرا است.

جمع‌بندی: پیام شرعی یا منشور اقتدارگرایی؟

پیام عید قربان هبت‌الله آخوندزاده، در ظاهر پیامی دینی و اخلاقی است، اما در واقعیت، سندی روشن از تداوم پروژه‌ی طالبان برای تحکیم نظم ایدئولوژیک، تثبیت اقتدار فردی، سرکوب اجتماعی و حذف ساختارهای مدنی است. تأکید بر اطاعت مطلق از «امیر»، سکوت عامدانه درباره‌ی عدم مشارکت زنان، فقر و مسأله‌ی اقوام و اقلیت‌ها، ترویج فرهنگی یکدست، تلاش برای مهندسی قومی، و استفاده‌ی ابزاری از مواضع جهانی، همگی نشان‌دهنده‌ی جهت‌گیری حکومتی است که نه به‌دنبال عدالت است و نه به‌دنبال رفاه یا وحدت ملی.

طالبان با زبان شریعت، مفاهیم دینی را به ابزاری سیاسی برای کنترل، سرکوب و فرافکنی بدل کرده‌اند. آنچه از پیام عید قربان رهبر این گروه برمی‌آید، نه دعوت به صلح، عدالت و کرامت انسانی، بلکه نقشه‌راهی برای بازتولید انحصار، بی‌عدالتی و حذف است. نظامی که از «نعمت امنیت» سخن می‌گوید، اما مردمش در ناامنی روانی، معیشتی و فرهنگی غوطه‌ور هستند؛ و رهبری که از «حقوق مظلومان» حرف می‌زند، اما خود در رأس ساختاری قرار دارد که میلیون‌ها انسان را از ابتدایی‌ترین حقوق‌شان محروم کرده است.

طالبان می‌کوشند با بهره‌برداری از مفاهیم دینی، چهره‌ای مقبول از حاکمیت خود ترسیم کنند، اما واقعیت‌هایی که در کوچه‌ها، خانه‌ها، و شهرها و روستاهای افغانستان جریان دارد، چیز دیگری می‌گوید. اکنون مسئولیت روشنفکران، نهادهای مدنی، رسانه‌ها، و جامعه‌ی جهانی، تنها نظاره‌گری نیست. مقاومت در برابر تحریف حقیقت، مستندسازی واقعیت‌ها و حمایت از صداهای خاموش‌شده، نه‌تنها یک وظیفه‌ی اخلاقی، بلکه ضرورتی حیاتی برای آینده‌ای عادلانه، متنوع و انسانی در افغانستان می تواند باشد.

منابع:

European Union Agency for Asylum. (2023). *Country guidance: Afghanistan 2023 – 3.6 Persons fearing forced recruitment*. https://euaa.europa.eu/country-guidance-afghanistan-2023/36-persons-fearing-forced-recruitment

Genocide Watch. (2023, October 13). Statement on forcible displacement and land confiscation of Hazaras by Taliban [Statement]. https://www.genocidewatch.com/single-post/statement-on-forcible-displacement-and-land-confiscation-of-hazaras-by-taliban

Hakimi, M. J. (2023). Relentless atrocities: The persecution of Hazaras. Michigan Journal of International Law, 44(2), [page numbers]. https://repository.law.umich.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=2142&context=mjil

House of Commons Canada. (2023). Enduring and overcoming: The struggle of the Hazaras in Afghanistan (Report of the Standing Committee on Foreign Affairs and International Development). Government of Canada. https://www.ourcommons.ca

Human Rights Watch. (2021, October 22). Afghanistan: Taliban forcibly evict minority Shia Hazaras, former civil servants targets of collective punishment, land-grabbing [News release]. Retrieved from https://www.hrw.org/news/2021/10/22/afghanistan-taliban-forcibly-evict-minority-shia

IPC. (2025, January 7). *Afghanistan: IPC acute malnutrition snapshot (June 2024 – May 2025)* [Infographic]. ReliefWeb. https://reliefweb.int/report/afghanistan/afghanistan-ipc-acute-malnutrition-snapshot-l-june-2024-may-2025

IPC. (2025, January 31). *Afghanistan: IPC acute malnutrition snapshot (June 2024 – May 2025)* [Infographic]. ReliefWeb. Retrieved from https://reliefweb.int/report/afghanistan/afghanistan-ipc-acute-malnutrition-snapshot-l-june-2024-may-2025 (Original work published January 7, 2025)

IPC. (2025, January 7). *Afghanistan: IPC acute food insecurity snapshot (September 2024 – March 2025)* [Infographic]. ReliefWeb. https://reliefweb.int/report/afghanistan/afghanistan-ipc-acute-food-insecurity-snapshot-l-september-2024-march-2025

OCHA. (2025, March 4). *Afghanistan: Humanitarian needs and response plan 2024, response overview (1 January – 31 December 2024)* [Infographic]. ReliefWeb. Retrieved from https://reliefweb.int/report/afghanistan/afghanistan-humanitarian-needs-and-response-plan-2024-response-overview-1-january-31-december-2024

U.S. Department of State. (2023). 2022 country reports on human rights practices: Afghanistan [Report]. https://www.state.gov/reports/2022-country-reports-on-human-rights-practices/afghanistan/

U.S. Department of State. (2023). 2022 country reports on human rights practices: Afghanistan [Report]. https://www.state.gov/reports/2022-country-reports-on-human-rights-practices/afghanistan/

U.S. Department of State. (2024, April). 2023 Report on International Religious Freedom: Afghanistan. Office of International Religious Freedom. Retrieved from https://www.state.gov/reports/2023-report-on-international-religious-freedom/afghanistan/

UNICEF. (n.d.). Malnutrition: Afghanistan’s silent emergency. Retrieved [insert date you accessed the source], from https://www.unicef.org/afghanistan/nutrition

Wikipedia contributors. (2023, Month Day). List of decrees by Hibatullah Akhundzada. Wikipedia. Retrieved [insert retrieval date], from https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_decrees_by_Hibatullah_Akhundzada