شهریار فرهمند
طالبان مسلح روز گذشته دهها مسافر را در ولایت پکتیا ربودند. جنگجویان مسلح این گروه در منطقهای موسوم به بدمکنده در ولسوالی سید کرم ولایت پکتیا مسیر عمومی راه این ولایت را بسته، دهها موتر را توقف داده و گفته میشود از میان آنها 60 تن را با خود بردهاند.
این دومین مورد آدمربایی گروهی در سه ماه اخیر میباشد. پیش از این در ماه حوت سال گذشته گروهی از مردان مسلح ناشناس با توقف یک موتر بس مسافربری، 31 مسافر را با خود بردند. دولت برای رهایی این افراد تلاشهای سیاسی، نظامی و استخباراتی زیادی کرد. در نهایت، هفتهی گذشته پس از هفتهها مذاکره و گفتوگو با ربایندگان، دولت موفق شد 19 تن از ربودهشدهها را آزاد کند. دولت 19 تن از ربودهشدهها را در بدل رهایی نزدیک به سی تن از اعضای تحریک اسلامی ازبکستان از زندانهای امنیت ملی رها کرد. گفته میشود دولت افغانستان برای رهایی 31 مسافر ربودهشده، شماری از خواستههای آنها را برآورده کرده و به نحوی به این گروه باج داده است.
نحوهی معاملهی دولت افغانستان بر سر رهایی 31 مسافر ربودهشده هرچند که منجر به آزادی بخش عمدهای از 311 مسافر ربوده شد و اشک شوق بر سیمای مردم افغانستان و خانوادههای آنها جاری کرد؛ اما نگرانی از تبدیلشدن گروگانگیری به یک استراتژی نظامی و سیاسی نیز همزمان با آن خلق گردید. خیلیها این عملکرد حکومت وحدت ملی را مورد انتقاد جدی قرار دادند. این گمانه وجود دارد که پس از به ثمر نشستن نخستین اقدام باجگیرانه و گروگانگیری سازمانیافتهی تروریستان، آنها برای دستیافتن به اهداف و تحمیل خواستههای خود بر دولت افغانستان، از مردم ملکی به شکل گروگان در برابر دولت استفاده کنند. با توجه به ناامنیهای گسترده و حضور قوی آنها در شاهراهها و نقاط دوردست کشور، تروریستان و تمام شبکهها و گروههای تروریستی در افغانستان در اکثر نقاط افغانستان توانایی گروگانگیری را دارند.
رویداد روز گذشته در ولایت پکتیا این نگرانی را به واقعیت تبدیل کرد و ادعای تبدیلشدن گروگانگیری به فرهنگ و استراتژی جنگی را عملی کرد. گروه طالبان آشکارا از جادهها و مسیرهای رفتوآمد مردم را به گروگان گرفته تا خواستهای غیرمشروع و غیرقانونیاش را بر دولت افغانستان تحمیل کند. دولت افغانستان در خصوص حمایت از جان شهروندان کشور در موارد اینچنینی که رسانهها و افکار عمومی نیز بر آن تمرکز میکنند، آسیبپذیر و از نظر عملی با محدودیتها و ملاحظات زیادی همراه است. از یک طرف مسئولیت حمایت از جان و زندگی شهروندان را داراست و بایستی امنیت زندگی، کار و سرمایهی آنها را تأمین کند؛ اما از سوی دیگر، با گروهی دستوپنجه نرم میکند که برای رسیدن به اهداف و تحمیل خواستهایش از هیچ چیزی دریغ نمیورزد.
دولت افغانستان در ابتدا نباید به خواست تروریستان مبنی بر رهایی اعضایش و نیز دادن پول به این گروه تن میداد. طالبان در حال حاضر از نظر نظامی توانایی نبرد رویاروی و جبههای با نیروهای امنیتی افغانستان را ندارند و مجبورند که از شیوهها و تاکتیکهایی چون حملات انتحاری، گروگانگیری و استفاده از زندگی و جان مردم به شکل سپر انسانی در برابر دولت استفاده کنند.
دولت افغانستان باید در این مورد به گونهی جدی و با تمام توان ایستاد شود. نگذارد با سستی و نرمش آنها، تروریستان چیرهتر شده و هر روز از این ابزار کثیف در برابر دولت افغانستان استفاده کنند. با اقدام جدی و عاجل میتوان پناهگاهها و مخفیگاههای آنها را پیدا کرد.