برکناری‌ها در ریاست امنیت ملی؛ گام دوم همکاری با آی اس آی؟

رحمت الله ارشاد

سه روز پیش تورن جنرال یما کرزی؛ معاون پالیسی و پلان امنیت ملی و دگر جنرال حسام‌‏‏الدین‏ حسام؛ معاون اول این اداره از وظایف شان برکنار شدند و اجمل عابدی سخن‌گوی قبلی رئیس جمهوری به جای آقای کرزی منصوب شد و نیز آوازه است که ادیب فهیم؛ پسر مارشال فهیم فقید، بجای آقای حسام منصوب می‌شود.

جابجایی افراد در یک حکومت، یک امر معمول است، اما چنین جابجایی‏ ها در دیگر ممالک با منطق روشن و محکم اداری انجام می‏شوند. بخصوص جابجایی در نهادهای امنیتی هر کشوری با دقت و احتیاط بسیار بالا صورت می‏گیرد.

تغییرات در رده ‏های بالای اردو و رهبری نهادهای استخباراتی کشورهای دیگر سیستم خاصی دارد و اگر گاهی افرادی در رده‏ های بالای اردو، پلیس و یا استخبارات یک کشور جا به جا و مقرر می‌شود، معمولا به سلسله مراتب همین ارگان‏ها رجوع می‌شود و افرادی که در رده‏ های پائین‏ تر هستند، به مقام‏های بالاتر ارتقا می‌کنند.

برای همین در پاکستان، جنرال ضیاالحق، جنرال پرویز مشرف، جنرال اشفاق کیانی و جنرال راحیل شریف، همه مسیر رشد مشخص و واحدی را پیمودند و مرحله به مرحله تا سطح فرماندهی ارتش رسیدند. رشد مرحله به مرحله این افراد، به آن‌ها کمک کرده است که بفهمند ارتش در پاکستان چیست و در چه سطحی است و چه نقشی دارد. این فهم از نهاد و سازمان و کارکرد آن،  جنرالان پاکستانی را کار کشته بار آورده اند.

اما، آیا تغییراتی که در رهبری امنیت ملی افغانستان آمده است از چنین منطق روشن پیروی کرده و اصل امنیتی در این تغییرات رعایت شده است؟ اول اجازه دهید، نگاهی بیاندازیم در رهبری امنیت ملی افغانستان که ستون فقرات نهادهای امنیتی این کشور است، در حدود یک سال گذشته چه اتفاق افتاده است.

1. چند ماه قبل داکتر یاسین ضیا؛ معاون ولایتی ریاست امنیت ملی، با لغو پُست معاونیت، خانه نشین شد. یاسین ضیا، کار در امنیت ملی را از زمان حکومت انتقالی شروع کرده بود، و برای سپری کردن آموزش‏های خاص در همین رشته به چند کشور مهم دنیا رفته بود. او در سال‏های گذشته کارش را از آمریت شروع کرد و تا سطح معاونیت در ریاست امنیت ملی رسید. و مرحله به مرحله تجربه اندوخت و حرفه‌ای شد. اداره را فهمید و کار سازمانی را بلد شد. اما در جریان چند ماه گذشته، پست معاونیتی که او رهبری اش را داشت از ساختار امنیت ملی لغو شد و او خانه نشین شد.

2. حسام‌‏الدین حسام، معاون اول امنیت ملی، از صاحب منصبان مسلکی بود و سابقه کار در ریاست کشف وزارت دفاع را دارد. هر چند که حسام الدین حسام به دستور مستقیم مقامات بلند پایه از ارگ از جانب افغانستان تفاهم‌نامه همکاری‌های امنیتی با پاکستان را امضا کرده است، اما او در شش- هفت سال گذشته در امنیت ملی به عنوان معاون اول کار کرده بود و هنگامی که اسدالله خالد رئیس امنیت ملی افغانستان در اثر حمله تروریستی مجروح شد و برای تداوی به آمریکا منتقل شد، آقای حسام ماه‌ها امنیت ملی افغانستان را رهبری کرد.

3. یما کرزی، لیسانس خود را در علوم سیاسی گرفته و در رشته استخبارات از آمریکا ماستری دارد. یما کرزی زمانی که تحصیلاتش را در آمریکا تمام کرد به افغانستان آمد. کرزی از سال 2004 کارش را به عنوان مشاور امرالله صالح با این اداره شروع کرد و مرحله به مرحله در بخش‌های مختلف ریاست امنیت ملی تا سطح معاونیت این اداره رسید. یما کرزی، در دوره پس از طالبان با هرسه رئیس امنیت ملی؛ یعنی امرالله صالح، اسدالله خالد و رحمت‏الله نبیل، کار کرده است و از سال 2004 تا کنون یعنی یازده سال تجربه کار در امنیت ملی را دارد. ضمن این‌که تحصیلات ماستری‏اش نیز در زمینه استخبارات از آمریکا است.

4. همایون رسا، یکی از معاونان دیگر این اداره در طول یک سال گذشته از جمله مقاماتی بود که حالا در امنیت ملی نیست. و با این حساب، چهار معاون مهم‏ترین نهاد امنیتی افغانستان در ظرف مدت کم‏تر از یک سال، از این اداره بیرون شده‏اند.

حالا، پس از چند ماه تشکیل حکومت وحدت ملی به رهبری اشرف غنی چهار مقام این اداره از این اداره بیرون شده اند. و از جانب دیگر این اداره فصل دشوار نبرد با دشمنان واقعی افغانستان را در پیش دارد. آیا برکناری‌های اخیر این اداره به صلاح مملکت و در راستای تغییر مثبت است؟ یا برنامه ی برای تطبیق سلیقه‌های شخصی و بازی‌های سیاسی است؟

در محافل سیاسی قصه این است که یما کرزی به دلیل این‌که معاون پالیسی بود، به متن کامل تفاهمنامه استخباراتی که بین افغانستان و پاکستان امضاء شد، دسترسی داشت. به حکم وظیفه آن را خوانده بود و جز به جز آن را می‏دانست و نیز گفته می‏شود او از مخالفان سرسخت امضای این توافق‏نامه بود.

نگاه به گذشته کاری معاونان امنیت ملی افغانستان نشان می‌دهد که آن‏ها یعنی یما کرزی، حسام‏ الدین حسام و یاسین ضیا، بازوان توان‌مند امنیت ملی افغانستان بوده اند و اگر امروز امنیت ملی افغانستان نام نیک دارد و توانسته است خود را برای سیاست‌مداران تثبیت و در نزد مردم محبوب کند، حاصل کار افراد با تجربه این ارگان بوده است. این نام نیک و کار درست و اداره محکمی به نام “ریاست امنیت ملی” در قدم اول محصول تلاش‌های امرالله صالح، اسدالله خالد و رحمت الله نبیل است و در قدم دوم این دستاوردی است که تک تک معاونان این اداره در 13 سال گذشته در آن نقش برجسته داشته است.

حالا آن‌چنان‌که در بالا نوشتم جابجایی افراد و تغییر چهره‏ها در هر نظامی معمول است، اما سوال این است که آیا چنین تغییرات گسترده‏ای با چنین سرعتی در استخبارات یک کشور که ستون فقرات یک مملکت است، قابل قبول است؟

بسیاری‌ها در نیّت پاک و وطن‌پرستی افرادی که در سال‏های گذشته امنیت ملی افغانستان را رهبری کردند، شک ندارند، اما فراموش نکنیم که امنیت ملی افغانستان همان «خاد» گذشته است که از بردن نامش لرزه براندام مردم می‏ افتاد. اما همان “خاد” سابق رفته رفته و با پشت کار و تلاش کسانی که سال‏های گذشته امنیت ملی را رهبری کردند، حالا به “امنیت ملی” بدل شده است. نهادی که با بردن نامش امنیت و آرامش به مردم باز می‏گردد. امنیت ملی در 14 سال گذشته، خشت خشت بنا شد و حالا تبدیل به دیوار محکم ثبات، امنیت وحفظ منافع ملی مردم افغانستان و بدل شده است.

کسانی که به‌جای معاونان برکنار شده امنیت ملی، گماشته خواهند شد، نیز بدون شک فرزندان همین آب و خاک اند. من در مورد نیّت و پاکی و وطن پرستی آن‏ها قضاوت نمی‏کنم، اما این سوال سخت جدی است که آیا این افراد تجربه و تخصص افراد قبلی را دارند؟ مثلاً آیا واقعا اجمل عابدی با گذشته کاری که بالاترین آن ریاست سخن‌گویی مقام ریاست جمهوری است، می‏تواند جایگزین خوبی برای یما کرزی؛ کسی که در زمینه امنیت و استخبارات تحصیل کرده و طی این سال‏ها تجربه آموخته است، باشد؟ آیا کسی که به‌جای حسام می‏آید، تجربه حسام در بخش امنیتی را دارد؟ آیا جای یاسین ضیا در امنیت ملی پر خواهد شد؟

در چنین وضعیتی که افغانستان بیش از هر زمانی در معرض تهدید است کارمندان امنیت ملی و شخص رحمت‏ الله نبیل به عنوان سکان‏دار امنیت ملی با افراد تازه‌کار و بی‏ تجربه چه خواهد کرد؟ رهبران سیاسی با شتاب و سرعت بی‏ پیشنه دست به تغییرات در بخش نهادهای امنیتی و مخصوصاً ریاست امنیت ملی زده‏ اند، سوال که مطرح می‏شود این است: آیا این تغییرات بجای بهبود بخشیدن به امنیت، نهاد امنیت ملی را آسیب نمی‏زند؟ آنچه واضح است این است که آوردن افراد بی‏ تجربه و بیگانه با امنیت و استخبارات، بنیاد امنیت ملی را که طی سیزده سال به سختی روی پا ایستاد شد، تضعیف خواهند کرد.

سخن آخر این‌که، این جابجایی‏ ها به خصوص برکناری یما کرزی که گفته می شود از مخالفان سرسخت امضای تفاهم‌نامه همکاری‌های امنیتی با پاکستان بوده است، درست زمانی انجام می‌شود که بحث بر سر امضای تفاهمنامه امنیتی با پاکستان هنوز در میان مردم زبان به زبان می‌شود و هنوز مردم افغانستان به وضاحت نمی‏دانند، آن‌چه امضاء شد چه بود؟

این نگرانی به خصوص زمانی عمیق‏تر می‏شود که نمایندگان مردم در پارلمان هم سرانجام از خیر پی‏گیری ماجرا گذشتند و کسانی که باید برای پاسخ دادن به پارلمان حاضر می‌شدند، نیامدند و ظاهراً استجواب آن‏ها از آجندای مجلس حذف شد. خیر باشد، یادمان خواهد ماند و اگر انتخابات پارلمانی برگزار شد، مردم و نمایندگان باهم حرف خواهند زد.

فعلا اما نگرانی اصلی این است که آیا تغییرات در امنیت ملی و به خصوص برکناری یما کرزی و حسام‌الدین حسام، معاون اول امنیت ملی، به امضای توافقنامه امنیتی مرتبط باشد.

تأکید نویسنده بر یما کرزی به این دلیل است که او معاون پالیسی امنیت ملی بود، او سیاست‏گذار و برنامه‏ ریز و طراح این ارگان بود. آیا برکناری او به این معنی است که از این پس سیاست امنیت ملی عوض خواهد شد؟ آیا کسی که مخالف توافق‏نامه استخباراتی با پاکستان باشد، نباید پالیسی امنیتی این کشور را بسازد؟

سخن پایانی این‌که، اگر تغییرات تا این حد گسترده، به منظور انجام تغییرات داخلی در امنیت ملی باشد، درست است. اما اگر این تغییرات گام دوم امضای توافق‌نامه بین افغانستان و پاکستان باشد، می‌توان گفت رهبران سیاسی افغانستان جفای بزرگی در حق مردم افغانستان کرده است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *