حملات راکتی میان پاکستان و افغانستان، طی چند سال گذشته از موضوعات مناقشه برانگیز در روابط کابل- اسلام آباد بوده است. حملات راکتی از قلمرو پاکستان علیه افغانستان از سال 2010 به اینسو شدت گرفت و طی این مدت تلفات و خسارات زیادی در افغانستان به جا گذاشته است. گاهی دولت پاکستان نیز گزارشهایی را از انجام چنین حملات از قلمرو افغانستان به خاک پاکستان منتشر کرده و مدعی شده که با تلفات مالی و خسارات جانی به همراه بوده است. در تازهترین مورد از این رویداد، وزارت خارجه پاکستان روز دوشنبه هفته جاری سفیر افغانستان در اسلام آباد را احضار کرده و مدعی شده که در حمله راکتی از خاک افغانستان به پاکستان چهار سرباز پاکستانی کشته شده و چهارتن دیگر مجروح شده است. دولت پاکستان مدعی است که شورشیان وابسته به تحریک طالبان پاکستانی این حمله را از مناطق مرزی افغانستان سازماندهی کرده است.
اعتراضات و اتهامات دو جانبه نسبت به این حملات همواره میان دو کشور وجود داشته است. اما نوعیت برخورد با این مسئله متفاوت بوده است. دولت افغانستان مدعی است که نظامیان پاکستانی عملاً در انجام این حملات نقش دارند و به شکل هدفمند و مستمر بخشهای از افغانستان را در مناطق مرزی، مورد حمله قرار میدهند. اما پاکستان اعتراض دارد که این حملات توسط شورشیان از خاک افغانستان علیه آن کشور صورت میگیرد و دولت افغانستان نسبت به سرکوب این شورشگران اقدام نمیکند. پاکستان هم چنین حملات راکتی از خاک خود بر افغانستان را نیز به شورشیان نسبت داده و همواره ادعای دولت افغانستان در مورد دست داشتن نظامیان پاکستانی در این حملات را تکذیب کرده است.
اعتراض اخیر دولت پاکستان و احضار سفیر افغانستان، پس از آن صورت میگیرد که اخیراً دولت افغانستان نیز سفیر پاکستان را در پیوند به حملات راکتی از خاک آن کشور به افغانستان احضار کرده و برخی از مقامهای دولت افغانستان هشدار داده بود که در صورت عدم توقف این حملات، احتمال شکایت علیه پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد. حال با توجه به حساسیت روابط میان کابل و اسلام آباد، به نظر میرسد اقدام اخیر پاکستان و پروندهسازی آن کشور در این زمینه، به نحوی تلاش برای توجیه حملات چند سال گذشته از قلمرو پاکستان به افغانستان میباشد. در حال حاضر که روابط میان کابل و اسلام آباد شکننده و پرتنش میباشد، احتمال ارجاع این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد بیش از پیش جدیتر شده و پاکستان با ایجاد پروندههای این چنینی به دنبال آنست تا توجیهی برای وقوع این حملات در طی چند سال گذشته ایجاد کند. دولت پاکستان به خوبی میداند که طی چند سال گذشته موجی از حملات راکتی از خاک آن کشور، تلفات و خسارات زیادی را بر جا گذاشته و در صورتیکه این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد کشانده شود، ممکن است درد سرهای زیادی برای پاکستان به وجود آورد. پرونده سازی پاکستان در این زمینه و نسبت دادن این حملات به شورشیان، در آینده دست پاکستان را برای توجیه این حملات در مجامع بینالمللی بازتر کرده و میتواند به نفع آن کشور مورد استفاده قرار گیرد.
در حالی که شواهد بسیار وجود دارد که نظامیان پاکستانی عملاً در این حملات مشارکت دارند، اما آن کشور با پروندهسازیهای این چنینی، تمام مسئولیتهای آن را به عهده گروههای هراس افگن در دو طرف مرز انداخته و از قبول مسئولیت آن خود داری ورزیده است. در واقع، پاکستان با این کار یک گام جلوتر برای مدیریت این مسئله در روابط میان دو کشور و حتا فراتر از آن در سطح بینالمللی حرکت کرده است. در حالیکه افغانستان علیرغم وجود شواهد و قرائن فراوان مبنی بر دست داشتن نظامیان پاکستانی در حملات راکتی از خاک آن کشور بر افغانستان، به شکل منفعلانه عمل کرده و هیچ اقدام موثری طی چند سال گذشته انجام نداده است.