حسین رهیاب (بلخی)
قانون انتخابات افغانستان یکی از جالبترین و البته ظالمانهترین قوانین دنیاست؛ زیرا این قانون گرچه ظاهر دموکراتیک دارد، اما به گونهی ماهرانه تنظیم شده است تا با دور نگهداشتن روشنفکران، دانشمندان و نخبگان کشور، منافع عناصر، افراد و جریانهای خاصی را تأمین کند. زیرا شرایطی که در این قانون برای ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری آمده است، برخلاف اصول مسلم دموکراسی و حقوق شهروندی است که براساس آن تمام مردم در برابر قانون یکساناند و تمام مردم از حق مساوی انتخاب شدن و انتخاب کردن برخوردارند. این در حالی است که براساس قانون انتخابات فقط اکثریت مردم حق دارند انتخاب کنند، ولی حق ندارند که انتخاب شوند.
شکی نیست که در تمام قوانین دنیا برای انتخاب شدن، شرایطی وجود دارند؛ اما این شرایط به گونهای نیستند که مخالف دموکراسی و حقوق شهروندی باشد؛ زیرا شرایط در تمام قوانین دنیا ناظر براین مسئله است که انتخاب شونده قدرت انجام وظایفی را که براساس رای مردم بر عهده میگیرد، داشته باشد؛ شرایط سنی، سواد، تحصیلات و توان انجام امور از جملهی اینهاست که باید وجود داشته باشند تا رای مردم و حقوق انتخاب کنندگان ضایع نشوند. اگر این شرایط در یک قانون انتخابات وجود نداشته باشد، درست است که تمام مردم حق انتخاب شدن پیدا میکنند؛ اما به احتمال قوی امور کشور از بین رفته و انتخاب شونده نمیتواند از حقوق ملت دفاع کند. با توجه به این مسئله، در دموکراتیکترین کشورهای دنیا نیز شرایطی برای انتخاب شونده وجود دارند و این شرایط گرچه باتوجه به وظایف و اختیارات افراد متفاوت میباشند، ولی روند آن براساس توان صحیح انجام وظایفی است که انتخاب کنندگان براساس قانون برعهدهی انتخاب شونده میگذارند.
قانون انتخابات افغانستان با وجود تلاش برای رعایت حقوق مردم، مردم را از سادهترین حقشان محروم کرده است. قانون انتخابات در یکی از مواد خود کاندیداهای ریاست جمهوری را ملزم کرده است که برای ثبت نام، یک میلیون افغانی را تأدیه کرده و کاپی صد هزار کارت رایدهی را به کمیسیون انتخابات عرضه کنند تا بتوانند فقط نامنویسی کنند. این مادهی قانون انتخابات مفاهیم زیادی دارد که سادهترین آنها را میتوان در چندعنوان زیر خلاصه کرد:
1- اختصاصی بودن ثبت نام برای افرادی که وابسته به طبقهی ممتاز جامعهاند
2- محروم بودن عموم مردم از حق ثبت نام
3- اختصاص یافتن حق ثبت نام به سرمایهداران و زورمداران
4- دور ماندن افراد شایسته از ثبت نام به دلیل عدم توان مالی و عدم توان جمعآوری کارت رایدهی
5- ایجاد زمینه برای فروش و… کارت رای
6- فراموش شدن شایستهسالاری
7- نادیده گرفتن حقوق مردم و…
در دنیا نمونههای فراوانی وجود دارند که شاید ایران به عنوان کشور همسایه نمونهی جالبی برای ملت افغانستان باشد. در این کشور قوانین خاصی برای انتخاب شوندگان وجود دارند؛ اما هیچکدام از این قوانین مالی نیست و کاری به کارت رای دهندگان ندارد. در این کشور همه میتوانند ثبت نام کنند و برای ثبت نام هیچقانونی وجود ندارد. هرکسی که شناسنامهی ایرانی داشته باشد، میتواند به محل ثبت نام مراجعه کند و ثبت نام کند. به همین دلیل است که در زمان نامنویسی انتخابات ریاست جمهوری این کشور، انسان میتواند شاهد جالبترین صحنهها باشد. در این ایام هرروز دهها نفر مراجعه کرده و ثبت نام میکنند. این صحنهها برای رسانهها خوراک جالبی است؛ چون در این ایام آدمهای جالبی برای ثبت نام مراجعه میکنند. کاری نداریم که بعد شورای نگهبان وارد عمل شده و با توجه به قوانین این کشور تعداد خاصی را گزینش میکند؛ اما نوع این ثبت نام راحت که خودش یکنوع حقوق شهروندی است، جالب است.
ثبت نام ریاست جمهوری ممکن است برای مردم مهم نباشد؛ چون در نهایت فقط یک نفر انتخاب میشود؛ اما اگر قرار بر حقوق شهروندی باشد، مسئلهی مهمی است. چرا چندنفر حق داشته باشند ثبت نام کنند؛ اما میلیونها انسان دیگر از همان حق ابتدایی محروم باشند؟ کدام قانون در کدام کشور متمدن ملت را این چنین از یک حق ساده محروم میکند؟
جالب و خندهدار است که بیش از یکهفته از زمان شروع ثبت نام گذشته است و در این مدت فقط یک نفر ثبت نام کرده است و بقیهی کاندیداهای احتمالی یا به دنبال جمعآوری یک میلیون افغانیاند، یا برای جمعآوری کارت رایدهی چانه میزنند. این چنین است که از این قانون به ظاهر دموکراتیک، بوی دیکتاتوری به مشام میآید!