ًقربان علی عرفانی

قربان‌علی عرفانی کی بود؟

کبیر دریاوش

هفتاد و یک سال قبل که شاید شمامه و صلصال برجسته‌ترین ویژگی سیمای بامیان بود، قربان‌علی عرفانی در منطقه‌ی «سیاه دره» ولسوالی یکاولنگ این ولایت به‌ دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش نزد شیخ موسی کلنی فرا گرفت و پس از مدتی، شامل نظام شد و به‌ مدت دو سال به‌عنوان سرباز ایفای وظیفه کرد.

طی دوران سربازی، برخی نیازهای علمی در زندگی آقای عرفانی شکوفا شد. او پس از «ترخیص» از نظام در سال 1346 هجری خورشیدی، به کشور عراق رفت و در حوزه علمیه نجف به تحصیل پرداخت. عرفانی در این حوزه درس‌های عالی را نزد آیت‌الله‌هایی چون خویی، روح‌الله خمینی (مؤسس جمهوری اسلامی ایران)، محمد باقر صدر و مصطفی خمینی فرا گرفت. وی در طی ده سال توانست تحصیلاتش را تا سطح عالی در این حوزه به انجام برساند.

آقای عرفانی در این حوزه، ضمن پردازش به تحصیل، مضامینی مانند «لمعه دمشقیه» و «حاشیه ملا عبدالله» را نیز تدریس کرد. وی هم‌چنین در این مدت برنامه‌های تمرین سخنرانی و نویسندگی را برگزار کرد؛ برنامه‌ای که در حوزه علمیه نجف تا آن زمان رواج نیافته بود و به‌عبارتی، تازگی خاصی داشت. او در این برنامه ضمن تمرین‌دهی طلبه‌های جوان به نویسندگی و سخنرانی، برخی مسایل سیاسی از وضعیت افغانستان را نیز برای آنان گوش‌زد کرد.

عرفانی با جمعی از طلبه‌های افغان در نجف، دست به فعالیت‌های سیاسی زد و در برخی مناسبت‌ها به‌نام «طلاب علوم اسلامی افغانستان» اطلاعیه نشر نمود. وی با همکارانش هم‌چنین اعلامیه‌ای را در حمایت از داوودخان به‌خاطر تأسیس نظام جمهوری در افغانستان منتشر کرد. علاوه بر این، عرفانی و دوستانش دسته‌ای سینه زنی را به‌نام «الجاریه الافغانیه-شباب الهزاره» در نجف ایجاد کرد که بعدها به‌عنوان یک حرکت سیاسی تلقی شد.

جهاد

پس از کودتای هفت ثور در سال 1357 هجری خورشیدی، عرفانی حوزه علمیه نجف را ترک گفت و به قم ایران رفت. او در قم با سيد‌حسين حسيني دره‌ صوفی، ضامن‌علي واحدي، عبدالعلي مزاري، ميرحسين صادقي ترکمنی (پرواني)، یوسف واعظی، عبدالحسین اخلاقی، خادم‌حسین ناطقی و عزیزالله شفق آشنا شد. آقای عرفانی در این آشنایی وارد حلقه‌ای شد که در سال 1358 هجری خورشیدی سازمان نصر را در افغانستان تشکیل داد؛ سازمانی که در زمان خود یکی از سازمان‌های مؤثر در سطح افغانستان بود و عمدتاً در مناطق مرکزی افغانستان حضور فرهنگی و نظامی فعال داشت.

آقای عرفانی در سال‌های 61 و 62 هجری خورشیدی که در ایران بود، دو بار به افغانستان عزیمت کرد و از جبهه‌های جنگ دیدار نمود. او ضمن تقویت مجاهدین و هم‌چنین تربیت جوانان برای جنگ در جبهه جهاد، در پایگاه‌های نظامی به تدریس اخلاق پرداخت؛ درس‌هایی که اکنون در قالب کتابی به‌نام «اخلاق اسلامی» به چاپ رسیده است. به گفته آقای امینی (شاگرد و داماد قربان‌علی عرفانی) وی در ابتدای فعالیت سازمان نصر، مسؤلیت بخش فرهنگی این سازمان و هم‌چنین مسؤلیت نشریه «پیام مستضعفین» را که ارگان نشراتی این سازمان بود، بر عهده داشت. پس از مدتی، کشیدگی‌هایی میان سازمان نصر، حرکت اسلامی، شورا و برخی احزاب سیاسی دیگر بوجود آمد. در این زمان حزب وحدت اسلامی افغانستان ایجاد شد که آقای عرفانی یکی از بنیان‌گذاران آن بود.

حزب وحدت در سال‌های 71 و 72 هجری خورشیدی، به دلیل نفوذ زیادی که در غرب کابل داشت، سهم برجسته در پیروزی مجاهدین ایفا کرد. علاوه بر این، مقاومت سه ساله غرب کابل به‌گونه مستقیم در محوریت این حزب شکل گرفت؛ مقاومتی که در اواخر ماه حوت سال 73، زمانی که آقای عرفانی در ایران بود، در نتیجه حمله‌های مشترک از سوی نیروهای گروه طالبان و دولت اسلامی برهان‌الدین ربانی درهم شکست و عبدالعلی مزاری، رهبر این مقاومت بدست نیروهای طالبان ابتدا اسیر و سپس کشته شد.

مقاومت

با سقوط مرکز سیاسی و سنگرهای نظامی حزب وحدت در غرب کابل پس از سه سال مقاومت بدست طالبان، آقای عرفانی به همراه برخی دیگر از اعضا و رهبران این حزب، بار دیگر از ایران به افغانستان بازگشت. طی جلسه‌ای که از سوی شورای مرکزی و شورای عالی نظارت حزب وحدت در شهر مزار شریف برگزار شد، او به‌عنوان معاون اول این حزب انتخاب گردید و تا خزان سال 77 در این سمت باقی ماند.

آقای عرفانی در اوایل بهار سال 1374 با محمد کریم خلیلی و برخی دیگر فرماندهان نظامی حزب وحدت از مزار شریف به بامیان رفت و پس از سقوط این ولایت، بامیان و اکثر مناطق شمال و مرکز کشور دیگر بار به ایران مهاجر شد. او در این دوره در ایران، دست به برخی فعالیت‌های فرهنگی در میان مهاجرین افغانی مقیم ایران زد و نشریه میثاق وحدت را بنیان گذاشت.

وی پس از مدتی ایران را به قصد افغانستان ترک گفت و در حلقه‌ی مقاومتی که توسط احمد شاه مسعود، برهان‌الدین ربانی و برخی دیگر فرماندهان جهادی در ولایت تخار به هدف مقاومت و جنگ علیه گروه طالبان تشکیل یافته بود، سهم گرفت و تا سقوط امارت طالبان در سنگر مقاومت باقی ماند.

پس از سال 2001 میلادی

پس از سال 2001 حزب وحدت دچار انشعاب شد؛ حزب وحدت ملی به رهبری آقای اکبری، حزب وحدت اسلامی به رهبری کریم خلیلی و حزب وحدت مردم افغانستان به رهبری محمد محقق. از آن پس آقای عرفانی اقدام به ایجاد حزب وحدت ملت افغانستان کرد. او در طی 13 سال اخیر از همین آدرس به تداوم فعالیت‌های سیاسی‌اش پرداخت.

آقای عرفانی در سال‌های اول حکومت کرزی به‌عنوان وزیر مشاور رییس جمهور، سپس به‌عنوان سناتور انتصابی از سوی آقای کرزی در مجلس سنا و در انتخابات اخیر به‌‌عنوان نماینده مردم کابل در ولسی جرگه فعالیت کرد.

گرایش فکری

آقای عرفانی یک روحانیِ بود که در زمینه‌های فرهنگی و سیاسی به فعالیت پرداخت. در واقع، او به‌عنوان یک روحانی سیاستمدار، طرفدار دخالت روحانیت در امور سیاسی بود؛ اندیشه‌ی که در سده‌ی معاصر در ایران توسط روح الله خمینی و در مصر توسط حسن البنا و سید محمد قطب در دنیای سیاست عملی ارائه شد. حامیان این اندیشه بر خلاف جریان سکولارها باور دارند که سیاست دین‌مداران، عین دیانت شان است و دیانت شان، عین سیاست شان.

آثار قلمی عرفانی
  • حزب وحدت اسلامی افغانستان از کنگره تا کنگره
  • دعا،‌ پیوند معنوی انسان با خدا
  • اسلام و راهکارهای مقابله با چالش‌ها
  • اخلاق اسلامی – سلسله درس‌های دوران جهاد
  • صبر از دیدگاه قرآن
  • تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان
  • امام و انقلاب اسلامی افغانستان
  • مسئولیت‌های دینی علما و روشن‌فکران
  • اسلام و راهکارهای مقابله با چالش‌ها
  • اسلام و حاکمیت جهانی

سرانجام آقای عرفانی به تاریخ 22 اکتوبر 2015 با هفتاد و یک سال زندگی بدرود حیات گفت. از آقای عرفانی 10 دختر و 2 پسر به‌جا مانده است که اغلب آنان باسواد می‌باشند و برخی از این میان، دوره ماستری را تکمیل کرده‌اند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *