زور در هر حکومتی مهمترین مسئله است. در خیلی از حکومتها، قانون بهترین زور است و طرحهای مطلوب و مدلل حکومتداری، برترین زورها! اما در بعضی از حکومتها قانون نه تنها زور نیست که ضعف نیز پنداشته میشود. از طرح ناب و ایدههای مطلوب اصلاً خبری نیست و تا دلت بخواهد کارشکنی و دور زدن قانون است.
دیروز یکی دو ساعت بیکار بودم، دلم بود انگلیسی بخوانم اما ترجیح دادم به سبک روسای حکومتی به تماشای سریال ترکی بپردازم. میان کانالهای تلویزیونی شیرجه میرفتم که برابر شدم به حضور عبدالعلی محمدی مشاور حقوقی رییس جمهور در پارلمان کشور. هرچند آقای محمدی را فعلاً معلق نگهداشته تا ویتامین D بدنش را تکمیل کند اما نمایندگان مجلس او را به مجلس فراخوانده بودند تا به سوالهای شان در مورد افتضاحی به نام تصفیهی کابلبانک پاسخ بگوید.
نمایندگان با این فرض که مشاور حقوقی رییس جمهور کارهای غیرقانونی کرده او را به پارلمان خواسته بود اما آقای محمدی اصرار داشت و استدلال میکرد که هیچ کاری غیرقانونی نکرده. آقای محمدی در بخشی از سخنانش گفت که دو روز بعد از رسانهای شدن افتتاح شهرک هوشمند و حضور خلیلالله فیروزی در برنامهی افتتاح آن، یکی از نزدیکان رییس جمهور اشرف غنی به وی ابلاغ کرده که ما فیصله نمودیم و طبق فیصله ما، شما باید استعفا کنید. بعد که آقای محمدی از او پرسیده به چه دلیلی باید استعفا کنم؟ در جواب به او گفته شده که زور ما به دیگران نمیرسد!
میبینید به همین سادگی است. رییس جمهور با غوغاسالاری به بحران کابلبانک پرداخت و خیلی زود تسلیم کارها و باندهای مافیایی شد. آقای فیروزی با حکم رییس جمهور برای تداوی از زندان بیرون شد و سر از افتتاح شهرک هوشمند به ارزش 900 میلیون دالر درآورد. بعد که این افتضاح و کار غیرقانونی شان برای مردم آشکار شد، خیلی زود قرارداد اعمار شهرک هوشمند را لغو کرد. حالا هم مجموعهی ریاست جمهوری و عاملان این افتضاح، تلاش دارند تمام بار ملامتی را به دوش مشاوری که نه حزبی پشت سرش ایستاده و نه رهبری، بیاندازد و خود شان آب خنکی بهصورت زده و آرامش اجتماعی بخرند.
در همین حال بنیاد آسیا اعلام کرده میزان رضایت مردم از حکومت و امید شان به آینده به شدت کاهش یافته، باید هم کاهش بیابد. وقتی قویترین آدرس حکومت یعنی ریاست جمهوری، مجموعاً دست گرفتار یک افتضاح میشوند و بعد از میان مجموع مهرههای درشت به مشاوری گیر میدهند که از لحاظ قدرت ضعیفترین است، باید هم توقع داشت که مردم نسبت به آیندهی شان نگران باشند. چرا؟ چون متاسفانه قدرت در انحصار حکومت است و آیندهی که قرار است رقم بخورد، بستگی به عملکرد دم و دستگاه قدرت (حکومت) دارد. جریانهای مستقل و مردمی، بسیار محدود و ناتوان اند و کاری از دست شان ساخته نیست.
این مسئلهی «زور ما به دیگران نمیرسد، بناءً ناچاریم شما را بخوریم» تنها در سطح ریاست جمهوری نیست. در تمام ادارات دولتی این مسئله بهصورت گسترده و بیشرمانهاش جریان دارد. از یکطرف بستهای دولتی را میان هم تقسیم میکنند از طرف دیگر پیوسته در تلاش اند که بار ملامتی کارهای خلاف و غیرقانونی خویش را به دوش کسانی که ضعیف و کمزور اند، بیاندازند.
در اینجا قصد این نیست که از آقای محمدی دفاع کنم، بلکه او دارد تاوان سرسپردهگیهای بیش از حدش را میپردازد. او که باری عبدالرحمانی را آرزو کرده بود تا کارها به سامان شود، اینک عبدالرحمانهای همکارش دارد کارها و آیندهی خودش را به سامان میکنند. بلکه من هم در تلاشم تا بفهمم که آن فرد نزدیک به رییس جمهور که به آقای محمدی گفته «زور ما به دیگران نمیرسد»، منظورش از دیگران کیست؟ عمر زاخیلوال و احمد ضیاء مسعود؟ وزیر شهرسازی؟ رییس جمهور؟ چه کسی یا کسانی دیگری؟
در این میان آنکه فرد مورد نظر به نظر میرسد آقای زاخیلوال و احمدضیا مسعود است. آقای زاخیلوال بهعنوان وزیر مالیه و یکی از بازیگران اصلی بحران کابلبانک و افتضاحات بعد از شروع تصفیهی کابلبانک، حالا یکی از مورد اعتمادترین فرد رییس جمهور است که سمت مشاوریت اقتصادی رییس جمهور را نیز دارد. زور اشرف غنی به هرکسی برسد، به آقای زاخیلوال نمیرسد، همانگونه که به فاروق وردک نرسید. احمدضیا مسعود بهدلیل حضور سیاسیاش تحت عنوان نمایندهی خاص رییس جمهور در امور حکومتداری خوب و معاونیت سوم ریاست جمهوری، نیز از گزند پاچهگیریها مصئون است. به همین دلیل است که گروه ریاست جمهوری، سپیدکاری سیاهکاریهای خویش را در استعفا یا تبدیلی مشاور حقوقی رییس جمهور میبینند و محکم از پاچهاش گرفته. به گفته محمدی، چون زیر بار استعفا و تبدیل وظیفه نرفتم، حکم تعلیق وظیفهام را امضاء کرده.
به نظر شما پاچهی محمدی و دندانهای تیز ریاست جمهوری افتضاح کابلبانک را حل خواهد کرد؟ حالا شما در سطوح دیگر در نظر بگیرید که بزرگان مملکت با قانون و سرنوشت کشور چهگونه برخورد میکنند و بعد چهگونه روی چیز شان خاک میاندازند. به قول یکی از رفقا، چشمان تان را درست باز بگیرید که حکومت بهتر به چشمان تان خاک بزند، حکومت را اذیت نکنید!