با نزدیک شدن زمان خروج امریکا از افغانستان، مردم مناطق نا‌امن خانه‌های‌شان را ترک می‌کند

منبع: وال‌استریت ژورنال

برگردان: اقبال غرجی

هزاران افغان خانه‌های‌شان را برای پناه‌گزینی در پناه‌گاه‌های کابل و اطراف آن ترک می‌کنند. بسیاری از آن‌ها امیداور گرفتن پناهندگی در استرا‌لیا و جاهای دیگر می‌باشند.

وزیره، خانم 37 ساله، مادر شش فرزند است. او ‌سال گذشته خانه و باغ سیب‌شان را در منطقه‌ی قبیله‌نشین ولایت وردک ترک کرد و همراه با تمام اعضای خوانواده‌اش در یک اتاق در گوشه‌ای از کابل پایتخت افغانستان برای ادامه‌ی زندگی پناه گزید.

این خانم می‌گوید: «ما به جز این که به کابل بیاییم، گزینه‌ی دیگری نداشتیم». طالبان به زور ما را مجبور می‌کرد ‌برای‌شان غذا آماده بسازیم، اما اگر این کار را می‌کردیم، از طرف دولت تهدید می‌شدیم. ما در وسط این قضیه گیر مانده بودیم.

به گفته‌ی سازمان ملل، وزیره مثل اکثر افغان‌ها، یکی از 12000 بی‌جا شده از ولایت میدان-وردک می‌باشد که در اطراف کابل برای خود خانه گرفته است. منبع می‌افزاید که بیش‌تر از 590000 افغان در اواخر ماه آگست از اثر تهدید طالبان و جنگ از خانه‌های‌شان بی‌جا شده‌اند، که این رقم بیان‌گر 21 درصد افزایش را نسبت به ماه جنوری سال جاری و چهار برابر افزایش را در مقایسه با سال 2006 که آغاز مجدد شورش طالبان خوانده می‌شود، نشان می‌دهد.

مقام‌های سازمان ملل متحد از گسترش خشونت‌ها و خروج نیروی‌های خارجی به رهبری ایالت متحده‌ی امریکا در سال آینده، نگران است.

نظر به بر‌رسی‌های سازمان ملل، در سال گذشته حدود 38000 افغان به خاطر به دست آوردن پناهندگی، بیش‌تر از هر‌کشور دیگر، به کشورهای صنعتی خودشان را رسانده‌اند؛ چیزی که بالا‌ترین رقم را بعد از حمله‌ی نظامی ایالت متحده در افغانستان پس از سال 2001 نشان می‌دهد. کسانی که می‌خواهند افغانستان را به صورت جمعی (خانواده) ترک کنند، اولین توقف آن‌ها ایران ‌یا پاکستان می‌باشد. کسانی که ثروت‌مند ‌یا خوش‌چانس‌اند، به اروپا ‌یا استرلیا می‌روند که فعلا رفتن توسط قایق به استرلیا هم تقریباً غیر‌ممکن شده است.

ریچارد دانزیگر، رییس سازمان‌های مهاجرت وابسته به سازمان ملل متحد در افغانستان در‌باره‌ی کمک و اسکان مجدد پناهندگان می‌گوید: «این یاس و نا‌امیدی، باور نکردنی است».

پیش‌نویس گزارش محرمانه‌ی مقدماتی توسط کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان و مرور مجدد آن توسط وال‌استریت ژورنال، بیان‌گر سناریویی است که در سال آینده حدود 200000 افغان به کشور‌های پاکستان و ایران فرار خواهند کرد.

ایدان اولیری، رییس دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان برای هم‌آهنگی انسان دوستانه می‌گوید: «اگر وضعیت به روند کنونی ادامه پیدا کند، منجر به یک میلیون آواره در جریان دو یا سه سال آینده خواهد شد».

مشکل بی‌جا‌شد‌گان و پناهندگان افغانستان به سه دهه جنگ بر می‌گردد. تعداد آواره‌های افغان‌ و پناه‌جویان برای اولین‌بار در سال 2001 به اوج خود رسیده بود؛ زمانی که حکومت طالبان سر‌نگون شد. پس از آن دامنه‌ی مهاجرت‌ها و بی‌جا‌شد‌گان در جریان چند‌سال اول حکومت رییس جمهور کرزی که حمایت ایالت متحده‌ی امریکا را به همراه داشت، کاهش یافت. اما از سال 2007 به این‌سو که شورش‌ها افزایش یافته‌اند، روند مهاجرت هم به‌سرعت در حال صعود است.

نیروهای افغان تلفات‌شان را در مبارزه با شورشیان طالب در سال جاری به ثبت می‌رسانند. بسیاری افغان‌ها از وضعیت امنیتی سال آینده و وخامت آن که با خروج تمامی نیروهای امریکا از افغانستان و انتخابات برای گزینش جانشین حامد کرزی هم‌زمان است، نگران‌اند.

جماهیر انوری، وزیر مهاجران افغانستان که خانواده‌ی خودش در مرز‌های بین ترکیه و سویدن می‌باشد، می‌گوید: «‌افزایش مهاجرت‌ها برای ما نگران کننده است».

در مواجهه با جزر و مد رو به افزایش بی‌جا‌شد‌گان، دولت افغانستان اخیرا قانونی را ترتیب داده است که برای کمک به اسکان مجدد آن‌ها در داخل کشور می‌باشد و جهت تصویب در انتظار کابینه است.

یک مقام ایالت متحده‌ی امریکا که با موضوع آشنایی دارد، گفت: «ما نگران سطوح بی‌جا‌شد‌گان داخلی می‌باشیم…‌ ارائه‌ی کمک‌های بشر‌دوستانه به این جمعیت آواره، از جمله‌ی اولویت‌ها می‌باشد، اما به خاطر سطح بالایی از نا‌امنی، این روند چالش بر‌انگیز است».

بسیاری از افغان‌ها زمانی که از قریه‌های‌شان فرار می‌کنند، دلیل عمده‌ی‌شان را در‌گیری‌های بیش از حد بین طالبان و دولت می‌خوانند و همه‌ی امکانات‌شان را رها می‌کنند و به جای دیگری پناه می‌برند. وضعیت به‌ویژه در ولسوالی سید‌آباد که بر سر شاهراه مهم ‌کابل-قندها موقعیت دارد، نگران کننده است.

سید‌آباد دقیقا ساحه‌ای است که وزیره، مادر شش فرزند از آن‌جا فرار نموده است. خانه و باغ او از مبارزات سنگین و پایدار، خسارت دیده است. او می‌گوید: «ما ترسیده بودیم». طالبان برای ما گفته بودند، اگر به کابل برویم، فرصت برگشتن دوباره را نداریم.

بعضی از بی‌جا‌شد‌گان می‌گویند، خشونت‌ها در آن‌جا به اندازه‌ای زیادند که در سال 1979 در زمان حملات روسیه به افغانستان، این‌گونه نبود. پیر‌مرد هفتاد ساله‌ای که بزرگ قوم خویش است، به کابل فرار نموده است. او می‌گوید: «من در جریان دهه‌های جنگ در همان‌جا زندگی کردم و هرگز خانه‌ام را ترک نکردم»، در صورتی که در آن‌جا امنیت وجود داشته باشد، برای یک ساعت دیگر هم در این‌جا زندگی نمی‌‌کنم».

چند چشم‌انداز خوب‌ برای ساکنان پناه‌گاهای آوارگان و سکونت‌گاه‌های غیر‌رسمی در کابل و سایر شهرهای نسبتاً امن افغانستان وجود دارد. بسیاری‌ها در صدد بیرون شدن از کشوراند.

پاکستان و ایران دو کشور اصلی برای مهاجرت به اروپا و استرلیا می‌باشند. نظر به معلومات سازمان ملل متحد، بخش عمده‌ای از مهاجران افغان هدف رسیدن به اروپای غربی را دارند. در سال گذشته حدود 7500 افغان در آلمان، 4750 نفر در سویدن و 4400 نفر در ترکیه درخواست پناهندگی داده‌اند. تنها 204 افغان برای پناهندگی در امریکا درخواست داده‌اند.

بسیاری از پناه‌جویان استرالیا را یک کشور مناسب از هر‌جنبه برای پناه‌گزینی انتخاب می‌کنند. به قول دولت استرالیا، تعداد پناهندگان افغان در سال گذشته به 4256 نفر رسیده است که این رقم افزایش چشم‌گیری را نشان می‌دهد. این در حالی است که در سال 2008 تنها 118 نفر در آن کشور درخواست پناهندگی داده بودند.

علی شاه 60 ساله که از ولسوالی مقر ولایت عزنی است، می‌گوید: «در روستای ما مردم عمدتاً از استرالیا صحبت می‌کنند: که از قریه‌ی ما، کی رسیده است؟ چه کسی از استرلیا پول فرستاده است؟ چگونه مسیری است؟».

سال گذشته آقای علی شاه همراه با 10 عضو خانواده‌اش از خانه فرار نمود‌‌. «مقر جای امن نیست». او می‌گوید: «طالبان حکومت خود را اجرا می‌کنند. آن‌ها باز‌رس همه‌چیز‌اند و اداره‌ی عدلی را به دست دارند». علی شاه فعلا بی‌کار است و در ولسوالی‌های مختلف زندگی می‌کند. صابر، پسر 25 ساله‌ی وی در بهار امسال افغانستان را به مقصد رسیدن به استرلیا ترک نموده است.

سفر به استرالیا به صورت اغلب با قاچاق‌چیان در کابل آغاز می‌شود. در این میان، کسی با استفاده از نام مستعار‌ هادی به خبر‌نگار ما گفته است که در بدل هر ویزا از کابل تا اندونیزیا، 10500 دالر امریکایی اخذ می‌کند. وی می‌گوید، 5000 هزار دالر هزینه‌ی دیگر برای رسیدن از اندونیزیا تا استرلیا که سفر قایق می‌باشد نیز لازم است. از این گفته‌ها این‌گونه استنباط می‌شود که این روند قاچاق‌بری یک تجارت کوچک به استاندارد افغانی آن می‌باشد.

به شمول پسر آقای شاه، اکثر مردمی که به استرلیا سفر می‌کنند، مربوط به قوم اقلیت هزاره می‌باشند که مورد آزار و اذیت طالبان قرار گرفته‌اند‌ و این مردم بیش‌تر از هر‌قوم دیگر از دوباره به قدرت رسیدن طالبان بعد از خروج امریکا متضرر می‌شوند.

محمد محقق، یکی از رهبران هزاره که در انتخابات سال آینده نامزد پست معاونت یکی از نامزدان ریاست جمهوری است، می‌گوید: «تمام مردم نگران‌اند که بعد از 2014 چه اتفاقی می‌افتد». او در ماه جون از یک سو قصد جان به سلامت برد. او می‌گوید: «وضعیت امنیتی در همه‌جا در حال وخیم شدن است».

حیات‌الله سعادت 28 سال دارد. او که به زبان انگلیسی بلدیت دارد، از رشته‌ی مدیریت یکی از دانشگاه‌های هند فارغ شده است. حیات‌الله امید‌وار است که تا بهار آینده توسط قایق خود را به استرلیا برساند. او می‌گوید: «من به هدف کمک به افغانستان، از هندوستان بر‌گشتم‌ و سپس امید‌هایی که داشتم، به یأس مبدل شدند. هیچ‌کسی در‌باره‌ی در‌آمد و زندگی‌‌اش‌ مطمئن نیست».

سفر به استرالیا به طور معمول از طریق پاکستان یا هند، سپس مالیزیا و اندونیزیا صورت می‌گیرد. این پناه‌جویان مسیر اندونیزیا و استرالیا را توسط قایق‌های ماهی‌گیری می‌پیمایند که متأسفانه به خاطر کیفیت بد قایق‌ها، هر از گاهی تعدادی از پناه‌جویان در این آب به کام مرگ می‌روند.

بعد از این که دولت استرلیا سیاست خود را در قبال مهاجرت تغیر داد، بسیاری از پناهند‌گان هم‌اکنون در مالیزیا و اندونیزیا گیر مانده‌اند. نخست‌وزیر تونی ابوت که در ماه سپتامبر از ائتلاف محافظه‌کاران انتخاب شد، وعده سپرده است که با استفاده از نیرو‌های دریایی استرلیا، قایق‌های مهاجرین را به زور به آب‌‌های کشور‌های دیگر می‌فرستد. نخست‌وزیر پیشین استرالیا، کوین راد، سیاستی را پیش‌ گرفته بود که پناه‌جویان را به خاطر بررسی دوسیه‌ی‌شان به کشورهای فقیری مثل پاپوآ‌گینه‌ی نو بفرستد و در آن‌جا دوسیه‌ی‌شان بررسی و شهروند آن کشور شوند.

در نتیجه، در اندونیزیا جزیره‌ی سولاوسی، که زمانی نقطه‌ی شروعی برای عبور از دریا به استرلیا بود، عاری از مهاجران افغان می‌شود. حدود 80 پناهنده فعلا در هوتل مهکوتا در سولاوسی شهرک ماکاسار زندگی می‌کنند، که یکی از خواب‌گاه‌های افغان‌ها می‌باشد. سازمان بین‌المللی مهاجرات هزینه‌ی این خواب‌گاه را پرداخت می‌کند.

صابر شاه، پسر شیرینی‌پز بی‌جا شده از ولسوالی مقر، به هوتل مهکوتا رسیده است، زمانی که او کابل را ترک کرد، یک دست‌کول کوچک با یک جفت شلوار جین، یک لباس سنتی افغانی، یک ریش‌تراش و تیلفون همراه با خود گرفت. بعد از پرداخت نصف هزینه‌ (هشت هزار دالر امریکایی) به قاچاق‌بر، توسط ویزای جعلی دانشجویی در اوایل ماه می به مالیزیا پرواز کرد.

او می‌گوید: «ترس از طالبان وجود دارد، تقریبا هر‌ روز ترجمان هزاره و معلم مکتب توسط طالبان کشته می‌شود».

او از مالیزیا به جزیره‌ی سوماترای اندونیزیا همراه با 20 افغان دیگر در یک قایق ماهی‌گیری چوبی سفر کرده است. وی عبور از این آب توسط قایق را بسیار پچیده توصیف می‌کند. چند‌ماه می‌شود که صابر در هوتل مهکوتا منتظر اسکان مجدد در استرالیا ‌یا کدام کشور دیگر می‌باشد. او وقت خود را صرف خواندن انگلیسی و کار در یک سالون ورزشی می‌کند.

جواد حیدری 29 ساله، باشنده‌ی هوتل متذکره می‌گوید‌ که موتر دسته دوم و موتر تویوتا لنکروزر خویش را فروخته است که پول 36000 دالر را تکمیل کند تا قاچاق‌بران وی را همراه با خانم و دو پسرش به استرالیا ببرند.

یک مقام پیشین گمرگ می‌گوید که وی بعد از این که از طرف طالبان اخطار‌نامه دریافت کرد، از افغانستان فرار نمود. اخیرا وی از یک اتاق چرکین هوتل از اندونیزیا گفته است: «من از هر‌‌طریق ممکن استفاده می‌کنم تا به استرلیا برسم».

در آن نزدیکی، زنان افغان تخمی را که از سازمان‌های امداد‌رسان بین‌المللی دریافت می‌کردند، می‌پزیدند. گروهی از دختران در بالکن باریک مصروف بازی با عروسک‌های باربی بودند. سمرین، یکی از این دختر‌‌ها در هوتل مهکوتا می‌باشد. نور احمد، پدر وی منحیث یک پناه‌جو در ماه جون بعد از دو سال توقیف در اندونیزیا و دو تلاش نا‌موفق، که توسط قایق می‌خواست خود را به استرلیا برساند، وارد استرلیا شد.

نور احمد یک شهروند هزاره‌ی افغانستان از ولایت غزنی می‌باشد که از خانه‌ی جدید خود در دان دینوگ-‌ملبورن که دومین شهر بزرگ استرالیا می‌باشد، چشم‌دید خود را به خاطر می‌آورد و می‌گوید: «پس از دوازده روز در بحر، قایق ما با طوفان مواجه شد، همه ترسیده بودند، هیچ‌امیدی به زنده ماندن کسی نمانده بود».

همسر وی زیبا احمد 24 ساله‌ و دختر‌ش سمرین هفت ماه پیش می‌خواستند به وی بپیوندند، اما در برزخ هوتلی در اندونیزیا باقی ماندند. هر‌بار که سمرین هواپیما را در هوا می‌بیند، از مادرش سوال می‌کند که آیا آن هواپیما وی را پهلوی پدرش می‌برد؟

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *