وقتی رییسجمهور گفت که سخنان رییس اجراییه مطابق به موازین دولتداری نیست، هیچ کدام از ما متوجه عمق و اهمیت این موضوع نشدیم و کما فیالسابق از کنار قضیه خوش و خندان رد شدیم. البته تقصیر ما نیست. این رد شدن از کنار قضایا و برگشتن دیرهنگام به آن دیگر از خصوصیات ملی ما شده و چارهیی جز قبول آن نداریم. وقتی که راکت و هاوان برداشته بودیم و شهر پشت شهر ویران میکردیم، سرخوشانه از کنار و یرانهها میگذشتیم. خوب که دور شدیم، یادمان آمد که احتمالا کار خوبی نکردهایم و برگشتیم و با ناباوری گفتیم «وای، این را ما کردهایم؟». بههر حال.
موازین دولتداری در افغانستان اینهایند و ما هم انتظار داریم مسئولان محترم آنها را رعایت کنند:
1- بازی را سر بازار نکشیم. من فلانی را سفیر ساختم، خوب، تو هم یک نفر را سفیر بساز. چرا بدخویی میکنی؟
2- بهخدا به قرآن من هم افغانی برداشتهام. وزیر مالیه گفته که این ماه دالر و یورو نداریم. شما بهجای پنجاه میلیون افغانی بفرمایید پنجاهوپنج میلیون افغانی بگیرید تا در تورم نقص نکنید. من رییسجمهور هستم و شما رییس اجراییه. چرا سر چیزهای کوچک برادریمان را خراب میکنید؟
3- قرار ما این بود که کسی به کار کسی دیگر کار نداشته باشد. من در ارگ باشم و شما در سپیدار. یادم هست که شما گفته بودید یک الماری مخصوص نکتاییهایتان کار دارید که خریدید دیگر. اگر جایتان آرام نیست، بگویید. یک جای دیگر برایتان پیدا کنیم. ولی لطفا بهانه نگیرید. خودتان فرموده بودید که هر چهار ماه یک بار همدیگر را ببینیم. حالا شکایت دارید که سه ماه شده ملاقات نکردهایم. شما جنتری دارید؟
4- گفتهاید که مردم از این پس بعد دیگری از شخصیت شما را خواهند دید. شما فکر میکنید من بعد دیگر ندارم؟ بهخدا من به مراتب از شما بدمعاشتر و بدخویترام. من میگویم دیگر ابعاد خود را به همدیگر نشان ندهیم و به همین چیزهایی که خدای مهربان به ما داده شکر کنیم. موازین را گرفتی؟