مثلث مرگ‌بار افغانستان، پاکستان و هند – بخش چهارم

11 سپتامبر همه‌چیز را تغییر داد
جنرال پرویز مشرف، فرمانده ارتش که با راه‌اندازی یک کودتای نظامی در سال 1999 حکومت نواز شریف را برانداخته بود، به‌زودی با تهدیدهای امریکایی‌ها تحت فشار قرار گرفت تا به شکل واضح با امریکایی‌ها هم‌پیمان شود. پرویز مشرف بعدا در دفتر خاطراتش نوشته بود: «ما در شرف اعلان یک حکومت تروریستی قرار داشتیم».
حمایت مشرف از ایالات متحده‌ی امریکا، سیاست خارجی ده ساله‌ی پاکستان را وارونه ساخت. او از «جنگ جهانی علیه دهشت‌افگنی»‌‌ جورج بوش حمایت کرد، رسما رابطه‌اش با طالبان را گسست و خواهان دست‌گیری اعضای گروه القاعده شد. نظر به آماری که خود او ارائه کرده، در سال 2007 از جمله‌ی 672 تن از اعضای گروه القاعده را که از پاکستان جمع‌آوری کرده بودند، 369 تن آن‌ها را به امریکایی‌ها واگذار کردند. این کار مشرف پاکستان را از بمباردمان امریکایی‌ها نجات داد، تهدیدی که مشرف آن را به ریچارد ارمیتج، معاون وزارت خارجه‌ی ایالات متحده‌ی امریکا نسبت می‌دهد.
«… صرف چند‌ماه بعد از حمله‌ی 11 سپتامبر، آی.اس.آی به تمام رهبران طالبان پناه می‌داد…»
پاکستان با ایجاد تغییرات در سیاست خارجی‌اش و از دست دادن نفوذش در افغانستان بهای سنگینی پرداخت. این در حالی بود که هند با به قدرت رسیدن حامد کرزی بعد از حمله‌ی یازدهم سپتامبر در اوج نفوذش در افغانستان قرار داشت. در سال‌های بعد هند با برقراری ارتباط نزدیک با افغانستان، از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را برد.
کمک‌ها و برنامه‌های بازسازی هند در افغانستان به اندازه‌‌ای سخاوت‌مندانه بود که به‌زودی این کشور را به بزرگ‌ترین کمک کننده‌ی افغانستان تبدیل کرد. این کمک‌ها در عین حال بسیار محتاطانه بودند و توانستند عنوان بهترین کمک‌های برنامه‌ریزی شده و هدف‌مند را به خود اختصاص دهند.
هند هم‌چنین جاده‌هایی را که افغانستان را با ایران وصل می‌کنند، بازسازی کرد و بدین ترتیب افغانستان به بندر چابهار در خلیج فارس وصل شد. هدف این کار کاهش وابستگی افغانستان به بندر کراچی در پاکستان خوانده شده است. هند هم‌چنین در زمینه‌ی ایجاد تأسیسات برق و ایجاد تسهیلات صحی برای کودکان و معیوبان کمک کرده و 400 بس و 200 مینی بس به افغانستان و یک فروند هواپیما به شرکت آریانا هدیه کرده است. هند هم‌چنین در زمینه‌ی کندن چاه‌ها، اجرای پروژه‌های تخلیه‌ی فاضلاب و استفاده از برق نوری برای روشن ساختن روستاها افغانستان را کمک رسانده، در‌حالی که کارمندان مخابرات این کشور در 11 ولایت افغانستان شبکه‌های ارتباطی دیجیتالی ایجاد کرده است.
این در حالی است که دانشگاه‌های هند سالانه به یک هزار دانشجوی افغان بورس تحصیلی می‌دهند. هند هم‌چنین در بازسازی ساختمان پارلمان افغانستان با هزینه‌ی 25 میلیون دالر نقش اساسی ایفا کرده است.
این‌ها همه باعث شدند تا هند در افغانستان از محبوبیت بالایی برخوردار شود: نظر سنجی‌ای که درسال 2009 از سوی «ABC و BBC» انجام شده بود، نشان می‌دهد که 74 درصد مردم افغانستان در مورد هند نظر مساعد دارند. ‌در حالی که صرف 8 درصد مردم افغانستان در مورد پاکستان نظر مثبت داده بودند.
گرچند فشار ایالات متحده‌ی امریکا باعث شد تا هند از فرستادن نیروهایش به افغانستان و تأمین تجهیزات نظامی به حکومت این کشور منصرف شود، اما با آن‌هم نگرانی پاکستان نسبت به نفوذ روز‌افزون هند در منطقه آشکار است و به‌ویژه از قنسول‌گری‌های این کشور در افغانستان که پاکستان معتقد است از آن برای تحریک شورشیان در بلوچستان استفاده می‌شود، هراس دارد.
سرقنسول پیشین هند در قندهار در گفت‌وگویی با من، شخصا پذیرفت که با رهبران بلوچ در قنسول‌گری هند در قندهار ملاقات کرده است، اما او ادعا کرد که نظر به هدایت‌های سفیر، به آنان و‌علیه پاکستان هیچ‌کمکی نکرده است. او هم‌چنین گفت که کارمندان «RAW» در میان سایر کارمندان قنسول‌گری‌ها در قندهار و جلال‌آباد حضور داشت.
این که مأموران اطلاعاتی هند در چنین مأموریت‌های حساس حضور داشته باشند، زیاد جای تعجب نیست، اما در مورد این که RAW‌ (شبکه‌ی استخباراتی هند) در پاسخ به جنگ پنهانی پاکستان علیه منافع هند در افغانستان اقدام متقابل کرده باشد، هیچ‌مدرکی وجود ندارد. شبکه‌ی استخباراتی امریکا پیوسته ادعاهای پاکستان در مورد هند را پی‌گیری کرده است، اما هیچ‌گاه شواهدی که بیان‌گر حمایت هند از تجزیه‌‌طلبان بلوچ باشد را نیافته است.
با این وجود، رویکرد بعد از 11 سپتامبر جنرال مشرف در مورد طالبان، زیاد دوام نکرد. با و جود تعهدات آقای مشرف در زمینه‌ی مخالفت با طالبان، ISI از سال 2002 به بعد طالبان به را به‌شدت مورد حمایت قرار داد. علاوه بر‌آن، بعد از حمله‌ی موفقانه‌ی امریکا در سال 2001 در افغانستان، سرعتی که با آن ایالات متحده‌ی امریکا علایقش در افغانستان را از دست می‌داد، ارتش پاکستان را متقاعد ساخت که ایالات متحده‌ی امریکا در مورد تعهدات درازمدتش به رژیم آقای کرزی، جدی نبوده است.
پاکستانی‌ها امیدوار بودند که به‌مجردی که توجه ایالات متحده‌ی امریکا به جای دیگری متمرکز شود، آن‌ها می‌توانند بار دیگر با استفاده از طالبان، رژیم طرف‌دار پاکستان را در کابل به قدرت برسانند. بدین ترتیب، صرف چند‌ماه بعد از حمله‌ی یازدهم سپتامبر، ISI به رهبران طالبان که از افغانستان فراری شده بودند، پناه می‌داد. ملا عمر در یک خانه‌ی امن مربوط‌ به ISI در کویته نگه‌داری می‌شد، در حالی ملیشه‌های او در پشتون‌آباد‌– روستای دورافتاده‌‌ای در حومه‌ی شهر کویته‌– اقامت داشتند.
گلبدین حکمت‌یار‌– رهبر حزب اسلامی که از حمایت پاکستان برخوردار بود‌– از تبعید در ایران رهایی یافته و آزادانه در پشاور فعالیت می‌کرد، در حالی که جلال‌الدین حقانی، یکی از افراطی‌ترین فرمان‌دهان طالب در مخفی‌گاهی که توسط ISI در وزیرستان شمالی در اختیارش قرار داده شده بود، به سر می‌برد. گفته می‌شود‌‌ وقتی که او مریض شده بود، در شفاخانه‌‌ای در پاکستان مداوا شد.
ISI‌ برای حفظ ارتباطش با چنین گروه‌ها، خارج از رادار شبکه‌های اطلاعاتی غربی، سازمان مخفی‌ دیگری را ایجاد کرد که اعضای آن را آموزگاران پیشین‌ISI و افسران پشتون باز‌نشسته‌ی ارتش پاکستان تشکیل می‌دادند و آن‌ها به مسلح ساختن، آموزش و حمایت طالبان در اردوگاهی در نزدیکی‌های شهر کویته پرداختند.
در سال 2004 کامیون‌های ارتش پاکستان در‌ حالی‌ که جنگ‌جویان طالب را در مرزهای افغانستان منتقل می‌کردند و چند روز آن‌ها را دوباره از مرز افغانستان به اردوگاه می‌بردند، دیده شده‌اند. افسران ارتش امریکا در بگرام با نظارت از طریق بی‌سیم، چند فرمانده طالب را در حالی که با افسران ارتش پاکستان در مرز افغانستان در مورد عبور بی‌خطر آن‌ها از مرزها جلسه داشته‌اند، دیده‌اند.
در سال 2005 جنگ‌جویان طالب با حمایت پنهانی پاکستان حملات تمام‌عیار را بر نیروهای ناتو در افغانستان راه‌اندازی می‌کردند. از آن زمان تاکنون طالبان، به‌ویژه در ولایات جنوب افغانستان، به پیروزهای زیادی دست یافته‌اند.‌ در سال 2006 طالبان در بسیاری مناطق پشتون‌نشین حضور 70 درصدی داشت، در بسیاری از ولسوالی‌های سمت جنوب عشر جمع‌آوری می‌کردند و قوانین شریعت را اجرا می‌کردند.
هر روز دایره‌ی نفوذ آن‌ها توسعه می‌یافت. نظر به گزارشی که در سال 2009 از سوی وزارت دفاع امریکا به نشر رسید، حکومت کرزی از جمله‌ی 121 ولسوالی استراتژیک، صرف کنترول 29 ولسوالی را در اختیار داشت. در سال 2011 طالبان 12244 حمله را راه‌اندازی کرده بودند و تعداد حملات آن‌ها نظر به سال 2006 پنج برابر افزایش یافته بود.
با این وجود، اگر نماینده‌های پاکستان در افغانستان به پیروزی‌های غیر‌منتظره‌ای در میدان نبرد دست یافته بودند، اما آقای کرزی هم با تدابیر استادانه‌اش در مورد کشورهای همسایه و در جبهه‌ی سیاست به پیروزهای شگفت‌انگیزی دست یافته بود.
در ماه جولای سال 2010 با وجود هشدارهای هند و ایالات متحده‌ی امریکا، آقای کرزی تلاش کرد ‌با طالبان بر سر میز مذاکره بنشیند. آقای کرزی در تلاشی به منظور آغاز گفت‌وگوهای صلح با طالبان، امر‌الله صالح، رییس پیشین امنیت ملی که از حمایت قوی‌ هند برخوردار بود و مخالفت شدیدی با پاکستان داشت را از مقامش برکنار کرد. طالبان و حامیان پاکستانی آن امرالله صالح را که زیر سایه‌ی احمد شاه مسعود بزرگ شده و به شهرت رسیده‌ است‌ را دشمن سرسخت‌شان می‌دانستند.
بروس رایدل، مشاور باراک اوباما در امور افغانستان و پاکستان گفت: «تصمیم کرزی در مورد برکنار کردن امرالله صالح مرا بیش از هر چیز‌ دیگری نگران ساخته است، چون برکناری صالح به معنای آن است که آقای کرزی از همین اکنون برای سال‌های پس از امریکا در افغانستان آمادگی می‌گیرد».
برای اندک زمانی به نظر می‌رسید که نزدیکی آقای کرزی با پاکستان ثمر‌بخش خواهد بود. جنرال احمد شجاع پشه، رییس ISI‌ و جنرال کیانی، رییس ارتش پاکستان بارها بین کابل و پایگاه‌های ارتش این کشور در راولپندی رفت و آمد کردند. احتمالا آن‌ها می‌خواستند بین آقای کرزی و شبکه‌ی حقانی وساطت کنند تا در بدل ادامه‌ی حضور کرزی در راس قدرت، فرصت‌های بیش‌تری برای گروه‌های تحت حمایت پاکستان در جنوب افغانستان داده شود. حتا گفته می‌شد که پاکستان با آموزش نیروهای اردوی ملی افغانستان موافقت کرده است.
سرانجام، مصالحه و آشتی پاکستان و افغانستان بیش از یک سال دوام نکرد. روابط آقای کرزی و کیانی دوباره تیره شد و در جریان سفر من موهان سینگ، ‌نخست‌وزیر هند در افغانستان، افغانستان و هند پیمان همکاری امضا کردند و متعهد شدند که در زمینه‌ی امنیت ملی همکاری‌های نزدیک‌تری داشته باشند. هند تعهد کرد که اسلحه‌ی سبک در اختیار افغانستان قرار داده و نیروهای افغانستان را در زمینه‌ی ضد‌شورش آموزش می‌دهد.
در ماه جولای سال 2012 ایالات متحده‌ی امریکا در برابر آن‌چه که آن را امریکایی‌ها صریحا هم‌پیمان خاین می‌خواندند، شکل تهاجمی اختیار کردند. لیون پانیتا، وزیر دفاع ایالات متحده‌ی امریکا با به دست آوردن شواهد بیش‌تر در مورد اغماض پاکستانی‌ها نسبت به را‌ه‌اندازی حملات بر منافع آمریکا در افغانستان و میزبانی (عمدی یا غیر‌عمدی) از اسامه بن لادن عکس‌العمل نشان داد و گفت: «کاسه‌ی صبر ایالات متحده‌ی امریکا در مورد پاکستان لبریز شده است» و مهم‌تر از همه، او برای نخستین‌بار از آموزش نیروهای امنیتی افغانستان در هند حمایت کرد.
این امر باعث شد تا ترس و عدم اطمینان پاکستان نسبت به هند بیش‌تر شده و روابط این کشور با ایالات متحده‌ی امریکا، به‌ویژه زمانی که اعتراض‌ها در پاکستان در مورد حملات هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در قلمرو پاکستان اوج گرفته بود، تیره‌تر شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *