از زمان پیروزی شگفتانگیزش در 8 نوامبر، دونالد ترامپ وقتش را صرف انتقاد از نقدِ جدیدترین رستورانتاش توسط مجلهی «وانیتی فیر» و تاسف خوردن به حال بازیگران «همیلتون» بهخاطر «بیادبی» در برابر معاونش کرده است، در حالیکه در مورد برنامهاش برای جنگ افغانستان کمتر حرف زده است.
در عین زمان، افغانستان همچنان در هرجومرج فرو میرود و غیرنظامیان افغانستان بار خشونت را بردوش میکشند. وقتی رییسجمهور اوباما در 20 ماه جنوری ریاستجمهوری را ترک میکند، ایالات متحده تقریبا 9800 سرباز در این کشور خواهد داشت، طولانیترین جنگ امریکا به حکومت ترامپ واگذار خواهد شد. این امر باعث شده است بسیاری از ناظران، مقامهای افغان و رهبران منطقه به این فکر کنند که ترامپ چه کار خواهد کرد.
در زمانی که افغانستان احتمالا در متزلزلترین حالت از سال 2001 بدینسو است – طالبان اکنون بیش از هر زمانی از آغاز جنگ مناطق بیشتری را کنترل میکنند و 20 گروه از 98 گروه تروریستییی که توسط وزارت خارجهی ایالات متحدهی امریکابهعنوان سازمانهای تروریستی طبقهبندی شده است اکنون در این کشور فعالیت دارند – جامعهی جهانی به حالت معلق واگذارده شده است تا منتظر بماند و ببیند.
افراد امیدوار در حکومت افغانستان باور دارند که ترامپ افغانستان را ترک نخواهد کرد. حمیدالله محب، سفیر افغانستان در ایالات متحده که در ماه دسامبر در کنفرانس «بنیاد میراث» صحبت میکرد، اظهار داشت: «دلیل و منطق درگیر بودن ایالات متحده در افغانستان امروزه به همان اندازه فوری است که در 11 سپتامبر [2001] بود» و اضافه کرد که «چیزهایی که من شنیدم هیچ کدام نشان نمیدهند که ترامپ این سیاست را ادامه نخواهد داد».
در جاهای دیگر، افغانها اظهار خوشبینی کردهاند که انتظار میرود زلمی خلیلزاد، متولد افغانستان و سفیر پیشین ایالات متحده در افغانستان، بهعنوان مشاور سیاست خارجی در حکومت ترامپ نقش بازی کند. خلیلزاد یک منتقد کلان پاکستان و سیاست ایالات متحده در قبال اسلامآباد بوده است که قرار ادعاها طالبان افغانستان را بهعنوان یک سپر علیه منافع هند در افغانستان تامین مالی میکند. این فرستادهی پیشین ایالات متحده در کمیتهی امور خارجی مجلس در ماه جولای استدلال کرد: «انعطافپذیری طالبان میتواند بیش از همه به تصمیم استراتژیک ارتش و سازمان استخباراتی پاکستان در تامین پناهگاه و حمایت از این گروهها نسبت داده شود».
آیا ترامپ در مورد پاکستان اقدام خواهد کرد؟
به گفتهی توماس روتیگ، یکی از بنیانگذاران شبکهی تحلیلگران افغانستان، واشنگتن «تا اینجای کار بزرگترین هزینهکنندهی بر نیروهای مسلح و حکومت افغانستان است. بدون حمایت مالی ایالات متحده، تصور بقای دولت [افغانستان]، بهشکل فعلی، دشوار است». ترامپ در سال 2012 در سخنانش در یوتیوب در مورد افغانستان اعلان کرد: «پول باید در کشور خود ما به مصرف برسد، ما باید کشور خود را دوباره بسازیم». او در ادامه گفت که ایالات متحده باید از افغانستان خارج شود، جایی که «ما میلیاردها و میلیاردها دالر را ضایع کردهایم».
اگر ترامپ تصمیم بگیرد که افغانستان یک اولویت نیست، این کار دستاوردهای محدودی که در 15 سال گذشته بهدست آمدهاند را با خطر مواجه خواهد ساخت. ترامپ در ماه جنوری 2012 در مورد دیدگاههایش در مورد پاکستان تویت کرد، «رک و راست باشیم: پاکستان دوست ما نیست. ما به آنها میلیاردها و میلیاردها دالر دادهایم و چه بهدست آوردهایم؟ خیانت و بیاحترامی و بسیار بدتر از آن». بسیاری از مقامهای سیاسی افغان و امریکا که با دیدگاه خلیلزاد در مورد نفوذ زیانبار و مخرب پاکستان در افغانستان موافق هستند امیدوار بودند که ترامپ موضع سختی در قبال اسلامآباد بگیرد. با اینحال، اندکی بعد از انتخاب او، یک تماس تلفنی بین این رییسجمهور منتخب و نواز شریف، نخستوزیر پاکستان، موضع متفاوت در قبال اسلامآباد را نشان داد و ترامپ شریف را یک «مرد فوقالعاده» خواند و پاکستان و مردمش را ستایش کرد.
در حالیکه ایالات متحده اساسا در چند ماه گذشته در حالت انتظار بود، روسیه و چین در خلا داخل شدند و به دنبال شکلدهی آیندهی افغانستان به نفع خود هستند. در اواخر سال 2016، مقامهای روسی، چینی و پاکستنای در مسکو دیدار کردند تا اوضاع رو به وخامت در افغانستان را مورد بررسی قرار بدهند. نشست مسکو روی کار با طالبان علیه دولت اسلامی تمرکز کرد و بیانیهی آن خواستار یک «رویکرد انعطافپذیر برای حذف نام افغانها [یعین، چهرههای طالبان] از فهرست تحریمهای سازمان ملل متحد» شد تا گفتوگوهای صلحآمیز تقویت شوند.
نشست مسکو به دنبال یک الگوی درگیری رو به رشد روسیه در افغانستان برگزار میگردد. در واقع، در ماههای اخیر گزارشهایی مبنی بر تماس بین مسکو طالبان نشر شدهاند. به گفتهی برخی از کارشناسان، روسیه باور دارد که سیاستهای ایالات متحده در افغانستان ناکام ماندهاند و اکنون برای مداخله و بازی یک نقش بزرگتر برنامهریزی میکند. میکایل کوگلمن، معاون مدیر برنامهی آسیا در مرکز وودرو ویلسون، اخیرا اظهار داشت: «روسیه شاید چند دهه قبل وادار به فرار از افغانستان شده است، اما اکنون ظاهرا مشتاق ورود قوی و دوباره به صحنه است». مهمترین نگرانی مسکو پناهگاه امنِ بالقوه برای دولت اسلامی در افغانستان، در نزدیکی حوزهی نفوذ سنتی روسیه در آسیای میانه است.
لفاظی انزواگرای ترامپ در جریان مبارزات انتخابات به هراسها دامن زده است که او کاملا سربازان امریکایی را از افغانستان خواهد کشید که نتیجهی آن تقریبا بهصورت قطع فروپاشی حکومت افغانستان خواهد بود. بیثباتی در افغانستان بسیار فراتر از مشکلی برای ایالات متحده و منطقه است. افغانهایی که از خشونت در کشورشان فرار میکنند، دومین گروه بزرگ مهاجران در اروپا را تشکیل میدهند، مهاجرتی 83 درصد در سال 2016 افزایش داشت. علاوه بر آن، تهدید گسترش هرجومرج افغانستان به زوج پرمشکلِ پاکستان-هند وجود دارد.
اکثریت کارشناسان باور دارند که در کوتاهمدت ترامپ تعداد کنونی نیروهای امریکایی را حفظ خواهد کرد تا ثبات را حفظ کند و پاکستان را مهار سازد. در واقع، ترامپ استراتژی اوباما را در افغانستان ادامه خواهد داد. مشکل مسیر فعلی که هدف آن ایجاد یک نیروی کلان امنیتی برای تامین ثبات در این کشور است، این است که پس از 15 سال، کابل نه نهادهای کارآمد دارد و نه یک جامعهی مدنی قدرتمند که این نیرو را حمایت و کنترل کند. برای حکومت ترامپ بسیار دیر است که بهصورت جدی با جنگ افغانستان دست به گریبان شود و یک برنامه و یک استراتژی خروج ارائه دهد. در حالیکه روسیه و دیگر بازیگران در خلا وارد میشوند، نفوذ امریکا – در کشوری که ایالات متحده در آن پول کمکی بیشتر از پلان مارشال مصرف کرده است و 2300 امریکایی حیاتشان را از دست دادهاند – میتواند کاملا زوال کند. در حالیکه حلوفصل سیاسی تنها راهحل جنگ افغانستان است، پتانسیل توافق میان طالبان و محور روسیه، چین و پاکستان میتواند به یک عقبگرد زیانبار برای افغانها در زمینههای حقوق بشر و حقوق زنان، آموزش و پرورش، مراقبتهای صحی و دیگر زمینهها منجر شود. ایالات متحده مسئولیت اخلاقی دارد تا در افغانستان درگیر بماند و اطمینان حاصل کند که چنین دستاوردها از دست نخواهند رفت. متاسفانه، مشخص نیست که ترامپ به این باور دارد یا حتا برایش مهم است یا خیر.