حتما در زندهگیتان مواردی را به یاد دارید که چیزی سرتان بد خورده باشد، یعنی خلقتان را تنگ کرده باشد، و بعد از مدتی دریافته باشید که آن چیز، آن رویداد، در اصل نعمتی بوده است در نقاب نقمت. مثلا شش صبح میخواهید به میدان هوایی بروید تا هفتونیم یا هشت به خیر به طرف دوبی پرواز کنید. هنوز وارد جادهی اصلی شهر نشدهاید که میبینید ترافیک به حدی سنگین است که تا ساعت ده هم نمیتوانید به میدان برسید. با نگرانی به تکسیران میگویید که راه دیگری پیدا کند، اما او هرهر میخندد و میگوید:
»بادار کابل همین دو سه سرک را دارد. اگر شما کدام راه دیگر بلد هستید بفرمایید».
عصبانی میشوید اما به تکسیران حق میدهید. شما کابل را مثل کف دست خود میشناسید (هر چند هیچوقت در کفشناسی خوب نبودهاید). راهی نیست. سرانجام، وقتی شما نزدیک میدان هوایی میرسید ساعت هشت و چهلوپنج قبل از ظهر است. خوشحال میشوید و چون میدانید که پروازهای خطوط هوایی افغانستان همیشه نیم ساعت تاخیر دارند فکر میکنید که به طیاره میرسید. در همین حال میبینید که طیارهی شما از زمین برخاست و رفت. زیر دلتان خالی میشود. قریب است گریه کنید. ناگزیر به خانه برمیگردید تا چارهی دیگری پیدا کنید. جگرتان به اندازهی جگر یک گوسفند تازه ذبحشده خون است. با اعضای فامیل بدخویی میکنید. یک ساعت بعد تلویزیون را روشن میکنید تا ببینید خانم نغمه وحدت ملی را برایتان تعریف کند. اما خبری از نغمه نیست. در عوض، خبر وحشتناک یک فاجعه را میبینید: طیارهی اِن 72، پرواز شماره 347 (همان پروازی که شما از آن جا ماندید)، بر فراز خلیج فارس سقوط کرده و همهی سرنشینان آن کشته شدهاند. دستپاچه میشوید. اولین چیزی که به خاطرتان میرسد این است که همیشه تکسیرانی پیدا کنید که راههای کوتاه و بیترافیک بهسوی میدان هوایی را بلد نباشد. خدا را شکر میگزارید که زندهاید.
این همه مقدمه گفتم تا به وزیران عزیزی که گاهی استیضاح میشوند بگویم که زیاد از استیضاح بیزار نباشید. استیضاح شدن در پارلمان افغانستان همان لطف خداوندی است که در پوشش ناخوشایندی عرضه میشود. چرا؟ برای این که بعید است که وزیری که در ماه حمل امسال استیضاح شده دیگر تا چهار پنج سال دیگر استیضاح شود. شما با همین یک استیضاح واکسینه شدید. استیضاح شدن مخصوصا به این خاطر نباید مایهی نگرانی شما باشد که هنوز ندیدهایم وزیری از استیضاح ضرر کرده باشد. اولا استیضاح در افغانستان به معنای ابقا در پست میباشد. ثانیا وزیرانی که واقعا رای عدم اعتماد بگیرند، از یک وزارت جنجالی تبدیل میشوند به یک پست دیگر که هم جنجالش کمتر باشد و هم درآمدش بیشتر. مثلا مشاور میشوند. پس چه جای نگرانی است، ها؟