دیپلمات/ساموئل رامانی
ترجمه: جلیل پژواک
در 30 اکتبر 2017، هیأتی متشکل از 20 بازرگان برجستهی روس، غرض مذاکره با کابل در مورد گسترش سرمایهگذاریهای روسیه در بخشهای زراعت، حملونقل و معادن افغانستان، وارد این کشور شد. این مذاکرات منتج به یک تعهد مشترک مبنی بر افزایش -قابل توجه- حجم سالانهی تجارت بین روسیه و افغانستان شد؛ تعهدی که ارتباطات اقتصادی مسکو با این کشور جنگزده را عمق میبخشد.
از آنجایی که سودآوری سرمایهگذاریهای اقتصادی در افغانستان بهدلیل بیثباتیهای سیاسی کنونی در کشور بهشدت نامطمئن است، تعهد روسیه مبنی بر قویتر ساختن روابط تجاری با افغانستان، قابل توجه است.
بررسی دقیقتر رفتار روسیه در افغانستان نشان میدهد که سرمایهگذاریهای مسکو در برنامههای توسعهی اقتصادی افغانستان و همکاری نظامی با کابل، بخشی از استراتژی بزرگتر برای بازپردازی تصویر روسیه در افغانستان است.
سیاستگذاران روسیه معتقدند که سرمایهگذاری توسعهی اقتصادی به زدودن خاطرات منفی جنگ شوروی در میان افغانها کمک میکند و روابط مسکو با دولت مشروع افغانستان را بهبود میبخشد. اگر روسیه موفق شود حمایت عمومی را از مشارکتش در افغانستان بهدست آورد و ارتباطات قوی با مقامات دولتی افغانستان ایجاد کند، سیاستمداران کرملین بر این باور اند که رییسجمهور اشرف غنی میتواند به همکاری با مسکو در حل بحران سیاسی افغانستان مایل شود.
پیوند بین برنامههای توسعهی اقتصادی روسیه و پیگیری قدرت نرمِ مسکو در افغانستان، توسط نقش گسترش یافتهی روسیه در کمک به توسعهی زیرساختهای افغانستان، آشکار شده است. نقش سودمند اتحاد جماهیر شوروی در توسعهی زیرساختهای غیرنظامی افغانستان قبل از آغاز جنگ در دسامبر 1979، برای بسیاری از افغانها که دنبال بازگشت به ثبات سیاسی در کشور اند، یک منبع نوستالژی است.
بقای چندین دههیی تعداد زیادی از پروژههای ساختوساز دوران شوروی، مانند تونل سالنگ که کابل را به شمال افغانستان وصل میکند، و پل دوستی افغانستان-ازبکستان، توسط حامیان گسترش مشارکت روسیه در افغانستان، برجسته شده است. در مارچ 2014، رییسجمهور سابق افغانستان، حامد کرزی، از اتحاد جماهیر شوروی برای سرمایهگذاریهای موثرش در افغانستان، قدردانی کرد. گفتههای کرزی بهمنظور مقایسهی سرمایهگذاریهای «سازنده» اتحاد جماهیر شوروی با برنامههای توسعوی «مخرب» ایالات متحده بود. برنامههای ایالات متحده از سوی بسیاری از سیاستگذاران افغان بهعنوان تسهیلکنندهی فساد در افغانستان دانسته شده است.
همسنجیهای مکرر رسانههای دولتی روسیه بین سرمایهگذاریهای «غیرموثر» ایالات متحده و ابتکارات توسعوی «موثر» شوروی، به تقویت احساسات طرفدار کرملین در افغانستان کمک کرده است. همانطور که آرتورو مانوز، دانشمند سیاسی در مؤسسهی RAND در مقالهاش در ماه جولای 2017 اشاره کرده است، پوششدهی کرملین از اقدامات فاسد سیاستمداران همفکر ایالات متحده در افغانستان، جذابیت طرحهای بازسازی اقتصادی روسیه را افزایش داده است.
سلسلهمصاحبههای کوین سیف (از واشنگتن پست) در سال 2014، شواهد تجربییی را از محبوبیت پایدار پروژههای توسعهی اقتصادی شوروی در افغانستان ارائه داد. جنرال اردوی ملی افغانستان، لبیب رائید در مصاحبهیی با سیف، مجتمعهای مسکونی شوروی را، به این خاطر که تنها مجتمعهای مسکونی مجهز با سیستم مرکزگرمی قابل استفادهاند، ستایش کرد. شیوع نگرش مثبت نسبت به تلاشهای توسعهی اقتصادی شوروی –حتا در میان افغانهایی که نزدیکان خود را در جنگ شوروی از دست دادهاند- نشان میدهد سرمایهگذاریهای زیربنایی روسیه میتواند به تقویت احساسات طرفدار کرملین در افغانستان کمک کند.
سیاستگذاران روسی نیز از تدارک کمکهای نظامی به افغانستان، برای بهبود ادراک نخبگان افغان از روسیه، استفاده کردهاند. در ماه فبروری 2016، دولت روسیه مجوز اهدای 10 هزار میل تفنگ اتوماتیک و مهمات آن به کابل را صادر کرد. این کمک بهطور گستردهیی در افغانستان مورد استقبال قرار گرفت و به کاهش مناقشه با روسیه –در ارتباط با ادعای تامین سلاح به طالبان- کمک کرد.
پیوندهای تاریخی میان نیروهای نظامی روسیه و افغانستان، به توضیح چرایی محبوبیت این معاملات تسلیحاتی کمک میکند. همانطور که اکاترینا استِپانووا، کارشناس افغانستان در مؤسسهی IMEMOی مسکو، در مصاحبهی اخیر خود با ما خاطرنشان ساخت، بسیاری از افسران ارتش افغانستان در روسیه با تکنیکهای جنگ شوروی آموزش دیده بودهاند. استفادهی گسترده از زبان روسی در ارتش افغانستان و استفادهی مداوم افغانستان از کلاشینکف، ارزش نمادین کمکهای تسلیحاتی روسیه به افغانستان را توضیح میدهد. خاطرات تاریخی از جنگ شوروی در افغانستان نیز، به شکلدهی علاقمندی کابل به درخواست همکاری نظامی روسیه، کمک کرده است. همانطور که مانوز یادآوری میکند، بسیاری از افغانها بر این باور اند که تهاجم ناموفق اتحاد جماهیر شوروی بهدلیل محدودیتهای مالی بوده است تا عقبماندگی استراتژیک. این تصور رایج، با این درک که کارزار واشنگتن در مبارزه علیه طالبان ناکارآمد بوده، بهشدت در تضاد است و علاقهی کابل به فنآوریهای نظامی روسیه را افزایش داده است.
اظهارات مبنی بر حمایت از کارآیی ارتش روسیه در افغانستان، پس از مداخلهی نظامی کرملین به سوریه در سپتامبر 2015، بهصورت گستردهتر در افغانستان پذیرفته شد. با وجود اینکه مداخلهی نظامی روسیه در سوریه عمدتا برای هدف قراردادن نیروهای شورشی مخالف بوده است تا مواضع داعش، اما استفادهی موثر مسکو از جنگاوری ترکیبی به حمایت از اسد، موجب شد تا شبهنظامیان افغان به تکنیکهای ضدتروریسم روسیه ابراز علاقه کنند.
در اکتبر سال 2015، معاون رییسجمهور افغانستان، عبدالرشید دوستم به مسکو و چچن سفر کرد تا با سیاستگذاران روسی در مورد چگونگی مبارزه بهتر با طالبان در ولایت کندوز، مشوره کند. دو ماه بعد از آن، حاجی محمد مهدییار، رهبر شبهنظامیان در شمال افغانستان، خواستار کمک نظامی روسیه علیه داعش شد و با برجستهکردن تهدید داعش افغانستان به آسیای مرکزی، تلاش کرد مسکو را وارد میدان کند.
در حالیکه نظرات مقامات طرفدار کرملین در افغانستان از وزن سیاسی قابل توجه برخوردار است، تلاشهای روسیه برای جلوهدادن خود بهعنوان یک بازیگر سازنده در افغانستان بهصورت قابل ملاحظهیی افزایش یافته است. این امر این مسأله را تضمین میکند که تدارکات کمکهای نظامی روسیه به افغانستان، برای آیندهی قابل پیشبینی احتمالا ادامه پیدا میکند.
هرچند که خاطرات منفی از دوران جنگ شوروی در افغانستان، پیشرفت مشارکت روسیه در کشور را با مانع روبهرو میکند، اما مسکو تلاش کرده است تا تصویر خود را در افغانستان بازپردازی کند. مقامات روسیه از طریق سرمایهگذاریهای هدفمند و کمکهای نظامی، به افغانها از کمکهای مثبت اتحاد جماهیر شوروی به اقتصاد افغانستان و کارآیی ارتش روسیه بهعنوان یک نیروی ضدتروریسم، یادآوری کردهاند. اگر احساسات طرفدار کرملین در میان مقامات افغان همچنان افزایش یابد، نقش دیپلماتیک مسکو در بحران سیاسی افغانستان به احتمال زیاد افزایش پیدا میکند؛ امری که به ضرر نفوذ ایالات متحده در افغانستان است.