درنگی بر سفر قریب‌الوقوع وزیر خارجه‌ی هند به کشور

رضا مِهسا
بدیهی که است که عمق استراتژیک و راه‌برد امنیت ملی پاکستان در کشور، همانا تثبیت نفوذ این کشور در جغرافیای افغانستان است. اسلام‌آباد قلمرو سیاسی دولت کابل را عمق راه‌بردی و جزوی لاینفک از امنیت ملی خویش می‌داند، به‌ویژه زمانی‌که پاکستان با دشمن استراتژیک خود، هندوستان، در سه جنگ نا‌متقارن تقریبا میدان را برای هندوستان واگذار کرد. دکترین سیاست خارجی پاکستان روی این موضوع شکل گرفت که از حضور هندوستان در قلمرو خاک افغانستان به هر‌ نحو‌ ممکن جلو‌گیری نماید.
باالعکس، هندوستان نیز سیاست خارجی‌اش روی تیوری تهدید بقا علیه پاکستان در حوزه‌های کشاندن به انزوای سیاسی این کشور در منطقه متمرکز ساخته است. افغانستان از آن‌جایی که رییس جمهورکرزی طی بیست و یک بار سفر به پاکستان نتوانست رویکرد این چنینی پاکستانی‌ها را در کشور تغییر دهد، بیش‌تر به هندوستان، دشمن استراتژیک پاکستان، تکیه کرد و پیمان استراتژیک با این کشور را به امضا‌ رساند و سطح وسیعی از همکاری‌ها در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی را ایجاد کرد.
این کش‌و‌قوس حضور و عدم حضور پاکستان و هند در کشور منجر به بروز خیلی مشکلات امنیتی شد که دست‌های استخبارات هر دو کشور در پشت آن کاملا هویدا است. حتا می‌توان این تعقیب و گریز در مشی سیاست خارجی هند و پاکستان را در دوره‌ی اشغال کشور توسط قشون سرخ نیز رد‌یابی کرد. هندوستان در آن دوره از سیاست‌های شوروی و حکومت‌های دست‌نشانده‌اش حمایت می‌کرد و پاکستان از خط مشی امریکا و چین و جریان‌های جهادی پشتیبانی می‌کرد.
با روی کار آمدن دولت مجاهدین در کشور هندی‌ها تا جایی به پیروزی‌های نسبی در سایه‌ی حکومت استاد ربانی و احمد شاه مسعود دست پیدا کردند، اما با روی کار آمدن طالبان اوج انزوای سیاسی هندوستان در کشور رقم خورد و با حمله‌ی امریکا به کشور و شکست طالبان ورق دو‌باره به نفع هندوستان بر‌گشت.
لذا هندوستان و پاکستان همواره تلاش کرده‌اند که افغانستان را به عمق راه‌بردی‌ا‌ش‌ تبدیل کند و این جنگ پنهان ادامه خواهد داشت تا اوضاع بر وفق مراد کدام یک شکل گیرد. پاکستان با استفاده از مهره‌های دست‌پرورده‌ی خود در داخل افغانستان همیشه سیاست خیلی مؤثر در همه مسایل افغانستان، در تصمیم‌های بزرگ و کوچک داشته است. مهره‌های دست‌پرورده‌ی پاکستان را حتا می‌توان در سطح وزارت‌خانه‌ها در کشور جست‌وجو کرد که این خود می‌تواند سیاست بدخواهی پاکستان را در افغانستان موجه و تأثیر‌گذار سازد. پس چه می‌توان برداشت کرد که پاکستان از افغانستان خواهان چه است؛ پاکستان هرگز خواهان صلح و ثبات و یک دولت مقتدر در افغانستان نبوده و نخواهد بود.
از این‌رو، دهلی نو همواره با یک رویکرد کاملا متضاد با سیاست‌های اسلام‌آباد، در صدد آن بوده که چگونه حضور اسلام‌آباد در قلمرو حاکمیت کابل را تقلیل دهد و یک نوع توازن در حضور را برجسته سازد. رقابت هند و پاکستان بر سر افغانستان با چشم غیر‌مسلح به وضوح دیده می‌شود. مثلا در این چند سال اخیر، کافی بود نخست‌وزیر هند به صورت غیر‌مترقبه از کابل دیدن کند تا بعد از مدتی نخست‌وزیر پاکستان سفر برنامه‌ریزی نشده را به پایتخت افغانستان انجام بدهد. یا هم به مجرد این‌که نشانه‌هایی از پیشرفت در روابط کابل و دهلی نو به مشاهده برسد، شاهد موج عظیمی از انتحاری و انفجار در کابل بوده‌ایم، اما آن‌چه مهم است، این است که در صورت بروز اختلاف جدی، آن‌هم در سطح برخورد هسته‌ای‌، پاکستان بدون شک از خاک افغانستان استفاده خواهد کرد، زیرا خودش از عمق راه‌بردی محروم است. لزومی ندارد توضیح داده شود که این امر برای خود افغانستان توأم با چه خطرهایی است.
به هر حال، قرار است که سلمان خورشید، وزیر خارجه‌ی هندوستان به کشور سفر کند و در پیوند با روند صلح و پروژه‌های باز‌سازی هندی با رییس جمهور کرزی و دیگر مقام‌های افغانی به تبادل نظر و گفت‌وگو بپردازد. هندوستان یکی از کشورهای کمک کننده به افغانستان است‌، که تا کنون بیش از دو میلیارد دالر در افغانستان به مصرف رسانده است که اعمار ساختمان شورای ملی و بند سلما را می‌توان از جمله‌ی کارهای هند در کشور محسوب کرد.
اما در پشت پرده‌ی این دیدار دیپلماتیک می‌توان نگرانی از گمانه‌های موجود از نزدیکی کابل با اسلام‌آباد در تلاش‌های روسیه، ایران و چین را تماشا کرد. حضور رییس جمهور کرزی در نشست افتتاحیه‌ی المپیک زمستانی «سوچی» در روسیه و دیدارش با رییس جمهور روسیه و چین برای هندوستان که یکی از هم‌پیمانان جدی امریکا در منطقه است، خیلی خوش‌آیند نیست، چون دهلی نو می‌داند که روسیه یکی از مخالفان بزرگ خط مشی امریکا و غرب در منطقه است و چین نیز یکی از رقیبان سرسخت اقتصادی هند در افریقا، مخصوصا در دایره‌ی منابع طبیعی روسیه و منطقه‌ی خزر است که شرکت‌های هندی در این اواخر در رقابت با شرکت‌های چینایی در این منطقه کم آورده‌اند.
این در حالی است که سخن از تغییر استراتژی منفعلانه‌ی روسیه در قبال افغانستان نقل محافل سیاسی است. روسیه می‌خواهد بعد از 2014 در افغانستان نقش پررنگ‌تری را بازی کند و این میسور نیست‌، مگر این‌که دوستان استراتژیک خویش را مانند ایران، چین و پاکستان در پیوند با بحران افغانستان با خود داشته باشد و این برای دهلی نو چندان خوش‌آیند به نظر نمی‌رسد، لذاست که در سایه‌ی خط مشی دیپلماتیک در صدد آن است که چگونه بیلانس حضور در افغانستان را حفظ کند. ‌این‌که پاکستان دست به عمل باالمثل می‌زند یا دو‌باره به فرهنگ ترور و خشونت و دهشت بر می‌گردد، موضوعی خواهد بود که گذر زمان به آن پاسخ خواهد داد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *