منبع: اندیپندینت
نویسنده: ایمیلی دوگان
برگردان: حمید مهدوی
وقتیکه جنگ با طالبان محمد ابراهیم و خانوادهاش را مجبور کرد از روستایشان در روستایی در گرشگ ولایت هلمند فراری شوند، آنها فکر میکردند که بعد از چندماه برخواهند گشت. این واقعه پنج سال قبل رخ داد. اکنون محلی که ابراهیم آن را خانه مینامد، پارچهی کرباسِ قیراندودِ سست و عایق آب است (برای جلوگیری از باریدن برف)، که در بین سه دیوار گلین در حومهی شرقی شهر کابل با ریسمان بهپا ایستاده است.
ابراهیم که 52 سال دارد، یکی از 600 هزار تنی است که در نتیجهی جنگ و ناامنی از خانههایشان متفرق شدهاند. در حالی که سه هفته به انتخابات مانده است و نیروهای ناتو پیشاپیش خروج کامل تا اواخر سال جاری میلادی از افغانستان، رو بهکاهشاند، خشونتها در افغانستان بهسرعت در حال افزایش است. ابراهیم نمایندهی اردوگاهی در کارته نو کابل است که 300 خانواده در آن زندگی میکنند. اکنون او از بازگشت به هلمند ناامید است، اما وقتی در مورد برگشت به روستایش فکر میکند، خبرهای بد میشنود. وی گفت: «اخیرا گزارشی به دست ما رسید که تعداد زیادی از اقارب ما کشته شدهاند». «پس ما چگونه میتوانیم برگردیم؟ طالبان دو ماه قبل نصف شب آمدند و با استفاده از چاقو آنها را کشتند. آنها تمام اعضای بدن آنها را بریدند. آنها 20 نفر، بهشمول سه تن از اقارب ما را کشتند».
«انشاالله ما به ولایتمان برمیگردیم، اما صرف زمانی که امنیت و فرصتهای کاری در آنجا وجود داشته باشد». این در حالی است که سال گذشته بیش از 20 هزار واقعهی امنیتی توسط سازمان ملل متحد ثبت شده بود، بعد از سقوط طالبان این آمار (بدون در نظرداشت سال 2001)، بیشترین میزان خشونت را نشان میدهد.
بمب گذاریهای انتحاری به شکل ویژه افزایش یافتهاند. در جریان سه ماه تا ماه فبروری، تعداد حملات انتحاری به 35 حمله میرسید و این آمار نشان میدهد که تعداد حملات انتحاری نظر به سال پیش دو برابر شده است. با توجه به گزارشهای سازمان ملل متحد، تا اواخر ماه جون سال گذشته، حدود 574327 تن در نتیجهی جنگ در داخل این کشور بیجا شده بودند. اما تا ماه گذشته این آمار به 630 هزار تن افزایش یافته بود. حدود 3 هزار ملکی در نتیجهی جنگ در جریان سال گذشته جان داده بودند، که نظر به سال 2012 چهارده درصد افزایش را نشان میدهد. تعداد تلفاتی که عامل آن نیروهای طرفدار حکومت بودهاند، 59 درصد افزایش یافته و به 341 تن رسیده بود.
طالبان روز دوشنبه با هشدار دادن به مردم افغانستان مبنی بر عدم اشتراک در انتخابات، عهد کردند که برای اخلال دور اول انتخابات ریاست جمهوری که قرار است در 5 ماه اپریل برگزار شود، تمام توانشان را به کار خواهند بست. یک سخنگوی این گروه هشدار داد: «ما به مجاهدین خود دستور دادهایم تا برای اخلال انتخابات ساختگی آینده تمام نیروهایشان که در اختیار دارند، به کار برند و کارمندان، فعالان، دستگاههای امنیتی و دفاتر را هدف قرار دهند».
روز چهارشنبه شورشیها طبق قرارشان، چهار کارمند انتخابات در ولایت شرقی ننگرهار را ربودند. در همین روز، در ولایت شمالی فاریاب، شورشیان چهار فرد مسن را در حالی که یک مراسم عمومی را ترک میکند، به قتل رساندند. پس از آن جنگجویان طالب در حالی که با نارنجکهای دستی مسلح بودند، بر سه دفتر مبارزات انتخاباتی در ولایت لغمان حمله کردند.
مجیبالرحمن رحیمی، سخنگوی نامزد پیشتاز ریاست جمهوری، عبدالله عبدالله به طلوع نیوز گفت: «طالبان آنها را کشتند تا دیگران بترسانند». «آنها گفتند که اگر کسی در انتخابات رای دهد، آنها دستشان را خواهند برید». تهدیدهای مربوط به انتخابات ماههاست که جریان دارد.
اسماعیل خان، معاون یکی از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و یکی از جنگسالاران به تاریخ 24 جنوری سال جاری هدف یک ترور ناکام قرار گرفت. به تعقیب آن و به تاریخ 1 فبروری، دو تن از اعضای تیم مبارزات انتخاباتی عبدالله عبدالله در ولایت غربی هرات هدف تیراندازی مرگبار قرار گرفتند و یک تن دیگر یک هفته بعد در ولایت سرپل کشته شد.
به تاریخ 19 فبروی، کاروان داکتر عبدالله در حالی که از ننگرهار به سوی کابل میآمد، هدف تیراندازی قرار گرفت، هرچند به او آسیب نرسید. خودداری آقای کرزی از امضای موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی برای تداوم حضور ارتش آمریکا بعد از سال 2014، جامعهی جهانی و تعداد زیاد از مردم افغانستان را در مورد آینده بیمناک ساخت. تمام سه نامزد پیشرو انتخابات ریاست جمهوری به شکل خصوصی گفتهاند که حاضرند این موافقتنامه را امضا کنند، اما صرف داکتر عبدالله علنا اعلان کرده است که از این موافقتنامه حمایت میکند.
محمود گیلانی، عضو پیشین پارلمان و رییس دفتر مبارزات انتخاباتی داکتر عبدالله گفت که از دست دادن محمد قسیم فهیم، معاون رییس جمهور که در نتیجهی مشکل قلبی دوامدار درگذشت، بیثباتی بیشتر بعد از انتخابات را در پی خواهد داشت، البته اگر نتیجهی انتخابات عادلانه نباشد.
برخلاف اکثر سیاستمداران برجسته که پشتوناند، مارشال فهیم مانند داکتر عبدالله مربوط به گروه قومی تاجک بود. آقای گیلانی گفت که معاون رییس جمهور نفوذ آرام کننده داشت. «او بین اپوزیسیون و رییس جمهور حیثیت پل را داشت و همیشه دو طرف را به آرامش دعوت میکرد. در جریان پنج سال گذشته، مسایل متعددی توسط او، به عنوان معاون رییس جمهور حل شدند. در هر شرایطی جای او خالی خواهد بود. یک چیز واضح است که در شرایط بد جای او بیشتر خالی خواهد بود».
آقای گیلانی در حالیکه در مورد پیامدهای ناعادلانه بودن نتیجهی انتخابات صحبت میکرد، گفت: «شاید کودتا شود. شرایط شاید ناخوشآیند شود. شرایط اینگونه نخواهد ماند. به دلیل اینکه یک طرف فکر خواهد که به طرف دیگر کمک شده است، برخوردهای مسلحانه به میان خواهند آمد».
به نظر میرسد که داکتر عبدالله همین اکنون به دلیل دخالت رییس جمهور کرزی در مبارزات انتخاباتی برادرش (قیوم کرزی) بر رییس جمهوری خشمگین است، بعد از اینکه رییس جمهور برادر بزرگترش را تشویق کرد تا به نفع نامزد دیگر، زلمی رسول کنارهگیری کند.
بنیاد انتخابات آزاد و عادلانهی افغانستان 26 مورد نقض قانون انتخابات، بهشمول تهدیدها، سو استفاده از منابع همگانی و تبلیغات منفی را در جریان اولین ماه مبارزات انتخاباتی گزارش کرده است. کارشناسان نگرانند که در صورت عدم حضور تعداد اندکی از نیروهای خارجی، افغانستان بار دیگر به محلی برای جنگهای میان گروهی مجاهدین، ملیشههای قبیلهای که علیه شوروی و طالبان جنگیدند و سپس در دوران جنگهای نامیمون داخلی علیه یکدیگر نیز جنگیدند، مبدل خواهد شد. این در حالی است که از جملهی 11 تکت انتخاباتی، در شش تکت آن جنگجویان مجاهدین حضور دارند.
مایکل کیتینگ، مشاور ارشد در «چتام هاوس» و معاون فرستادهی پیشین سازمان ملل متحد در افغانستان باور دارد که برای جلوگیری از جنگ داخلی، سرمایهگذاری دوامدار بر ارتش افغانستان ضروری است. وی گفت: «اگر کمکهای مالی خارجی به نیروهای ملی امنیتی افغانستان ادامه یابد، آنها مؤثر باقی خواهند ماند». «ارتش و حکومت نجیبالله زمانی سقوط کرد و مجاهدین بر افغانستان مسلط شدند که روسیه در سال 1992 کمکهایش را متوقف ساخت، نه زمانی که ارتش شوروی سه سال قبل افغانستان را ترک کرد. زمانی که رییس جمهور جدید قدرت را در اختیار میگیرد، تلاشهای صلح باید از سر گرفته شود. بدون یک توافق سیاسی، هزینههای انسانی و اقتصادی که هماکنون نیز کلان است، افزایش خواهد یافت».
زهرا عطایی، 25 ساله همراه با مختار شوهرش و سه کودک آنها، فریبا (5 ساله)، سمیه (3 ساله) و نجمه (7 ماهه) در ولایت بامیان، ولایت کوهستانی و آرام در مرکز افغانستان، زندگی میکنند. او مانند اکثر باشندههای این ولایت هزاره است و هنوز احساس میکند در حکومت حضور کمرنگ دارند و توسط طالبانی که عمدتا پشتون بودند، مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. پدرکلان و کاکای او در دوران طالبان کشته شده و او به ایران فراری شده بود. در ده سال گذشته او دوباره در بامیان به سر برده است. وی گفت: «من در مورد خروج نیروهای ناتو واقعا نگرانم، بهویژه در مورد مردم هزاره، چون آنها ضعیفاند و توانایی جنگ را نخواهند داشت».
خانم عطایی خواندن و نوشتن نمیداند و باور دارد که برای یک آیندهی بهتری که او برای کودکانش میخواهد، صلح ضروری است: «آرزو دارم که دخترانم تحصیلکرده باشند و آزادی بیشتر داشته باشند. امیدوارم پیشرفت جنگ مانع آنها نشود».