کتاب گلنار، روایتگر واقعیتهای تلخ ازدواج اجباری و فروش دختران در یک جامعهی سنتی است. نویسندهی این کتاب دکتر محمد ظاهر عزیز در کتابش، از حقوق زنان حمایت نموده و جور و ستمهایی را که همواره بر زنان در جامعهی ما وارد شده، به تصویر میکشد. گلنار که نام کتاب نیز میباشد، در واقع نام قهرمان داستان، دختر زیبای 17 سالهای است که به دلیل منفعتجویی پدرش ملا نظر کور که در حرص باغ کلان ملک قریه میسوزد، جبرا به نامزدی پسر ملک در میآید. گلنار و یوسف، عاشق همدیگر اند؛ اما ملا نظر پدر گلنار او را پسر غریب گفته و راضی نمیشود دختر خود را به عقدش در بیاورد.
کمیسیون مستقل حقوق بشر روز گذشته (5 اسد 1392) این کتاب را که دو هفته قبل در کابل به چاپ رسیده، داستان واقعی و حکایتگر واقعیتهای تلخی چون فروش دختران و ازدواج جبری آنان عنوان نمود. سیما سمر، رییس این کمسیون گفت: «کتاب گلنار ازدواج اجباری و محرومیت زنان را انعکاس داده و به دفاع از حقوق زنان پرداخته است». در همینحال، عبدالحمید مبارز، رییس سابق اتحادیهی خبرنگاران افغانستان نیز کتاب گلنار را یک داستان واقعی عنوان نموده و گفت که کتاب گلنار، از جور و ستمی که بر زنان کشور ما رفته، حکایت میکند. همچنان محمد ظاهر عزیز، نویسندهی این کتاب گفت که هدف اصلی این کتاب حمایت از حقوق زنان در افغانستان و کشورهای اسلامی است. به باور او، در اکثر کشورها حقوق زنان رعایت نمیشود؛ اما در افغانستان و کشورهای اسلامی، زنان بدترین حالتها را تجربه کردهاند.
ازدواج اجباری نه تنها مشکل، بلکه فاجعهی بزرگی است که اقیانوس عظیمی از دختران این سرزمین، قربانی این جهالت شده و میشوند. نویسنده در کتاب گلنار این گونه بازتاب میدهد: ملا نظر دختر خود را به ملک قریه میفروشد، به این دلیل که ملک یک شخص ثروتمند است. ملا نظر در این کتاب هیچگاهی به آینده و احساسات دخترش نسبت به پهلوان پسر ملک توجه نمیکند، بلکه این باغ کلان ملک و مقداری پول است که برای او اهمیت دارد. رییس کمسیون مستقل حقوق بشر ازدواج اجباری را از جدیترین مشکلات زنان خوانده و گفت که ازدواج اجباری با وجود اینکه در قانون تسجیل شده که نباید دختران قبل از سن شانزده سالگی ازدواج کنند، اما هنوز به همان زیادت اتفاق میافتد. همچنان عبدالحمید مبارز گفت که متأسفانه هنوز دختران زیادی زیر سن، قربانی ازدواجهای اجباری میشوند که به دلیل خشونتهای خانوادگی و ازدواج اجباری به خودسوزی پرداخته و خودکشی میکنند. او از خشونتها و ازدواج اجباری زنان یاد کرده و گفت که متأسفانه عاملان خشونت در برابر زنان به جای این که مجازات شوند، آزاد میگردند. به همین سبب بسیاری از زنان به دلیل خشونتهای خانوادگی و ازدواج اجباری به خودسوزی و خودکشی پرداختهاند.
دلیل نوشتن گلنار
ظاهر عزیز، فروش دو طفل دو ساله و پنجساله و وضعیت بد زنان را در جامعه، انگیزهی اصلی برای نوشتن کتابش میداند. به باور او، زنان امروزی بدترین وضعیت را تجربه میکنند. فروش دو کودک با فاصلهی نه چندان دور از ارگ ریاستجمهوری و مظلومیت زنان درد اصلی نویسنده است. او میگوید زنان امروز وضعیت بدتر از 50 سال قبل را دارد. بیسوادی از نظر ظاهر عزیز، عامل اصلی بدبختی و عدم گرفتن حقوق زنان میباشد. او گفت: تاهنوز یک پیشرفت بنیادی در عرصهی حقوق زنان صورت نگرفته است. دسترسی به آموزش و پرورش از نظر او، همان پیشرفت بنیادی است که وقتی زنان تحصیلکرده باشند، افراد کمی میتوانند حقوق آنها را پایمال کنند. به گفتهی او، تنها 40 درصد از زنان به آموزش و پرورش دسترسی دارند. رییس کمسیون حقوق بشر نیز معتقد است که هیچکشوری به صلح و ثبات دست نخواهد یافت، مگر این که زنان در آن مشارکت مساوی داشته باشند.