آب روان روی میز مشاور جوان

آب روان روی میز مشاور جوان

رحمت‌الله ارشاد


چندی قبل شهر غزنی به‌طور معجزه‌آسایی از سقوط کامل به‌دست طالبان توسط نیروهای هوایی و کمک نیروهای خارجی نجات یافت. رییس جمهور در روز سوم یا چهارم جنگ، خبر شد که شهری در حاشیه‌ی پایتخت افغانستان، میدان خونریزی و خشونت شده است.

چند روز پس از آن، در حین ادای نماز عید قربان با فرود راکت‌های مخالفان مسلح در اطراف ارگ، مراسم از هم پاشید. در حالی که مقام‌های ارشد دولتی و مدیران امنیتی پس از ادای نمازعید، به سخنان رییس جمهور گوش خوابانده بودند، یک‌باره فرودآمدن حدود ده راکت در نزدیکی محل برگزاری مراسم و دیگر نقاط مهم پایتخت، لرزه به جان همه انداخت. پس‌لرزه‌ی این راکت‌پرانی دشمن تا جایی ادامه یافت که مشاور امنیت ملی رییس جمهور استعفا داد و دیگر مقام‌های ارشد امنیتی دست به استعفا شدند اما دوباره استعفای‌شان رد شد.

چند روز بعد، بدون هیچ تأملی حمدالله محب، سفیر افغانستان در واشنگتن که چند روز قبل از برکناری اتمر در جلسه‌های رییس جمهور با شماری از افراد حضور داشت، به‌عنوان مشاور جدید گماشته شد. انتخاب محب به‌عنوان مشاور امنیت ملی رییس جمهور، با واکنش‌های متفاوتی مواجه شد. شماری از جوان‌گرایی رییس جمهور ستایش کردند، شماری هم از تجربه‌ی پربار محب در دوران سفارت گفتند و شماری نیز از بی‌کفایتی و کم‌سن‌وسالی او برای بر عهده‌گرفتن یک مسوولیت سنگین، انتقاد کردند.

شام هشتم سپتامبر، حمدالله محب مشاور جدید امنیت ملی رییس جمهور افغانستان یکی از جلسه‌های اول کاری‌اش را به شماری از مسوولان رسانه‌های افغانستان اختصاص داد؛ جلسه‌ای که مختصر بود و به اصطلاح اهل رسانه آف د ریکارد. نگارنده‌ی این یادداشت در این جلسه حضور نداشته اما اطلاعات جلسه را از زبان سه منبع حاضر در جلسه شنیده است.

به‌قول یکی از مسوولان رسانه‌ها، حمدالله محب در این جلسه طولانی، حرف‌های بی‌مایه و چرندی می‌زند. او بر خلاف انتظار، ضمن گفت‌وگوی مختصر، ناقص و بدون اطلاعات در مورد اوضاع امنیتی شرح مفصلی می‌دهد. آقای محب می‌گوید که اولویت کاری‌اش را موضوع آب تشکیل می‌دهد.

همین حرف، تعجب همه را بر می‌انگیزد و در میان تعجب همگان، آقای محب می‌گوید که از سوریه‌شدن افغانستان می‌ترسد.

او بعدش از رسانه‌ها و مواد مخدر حرف می‌زند. جالب است وقتی سووالی مطرح می‌شود که چرا آقای مشاور از سوریه‌شدن افغانستان می‌ترسد، او می‌گوید که یکی از دلایلش همین رسانه‌ها است که گزارش‌های عجیب و جالبی پخش می‌کند.

تصور کنیم که رییس جمهور غنی به‌دلیل آنچه ناتوانی و ناکامی نهادهای امنیتی خوانده شد، خواستار استعفای تمامی مسوولان نهادهای امنیتی می‌شود و مخالفت داکتر عبدالله و شماری از سفارت‌خانه‌ها باعث می‌شود که استعفای آنان را قبول نکند  اما استعفای مشاور امنیت ملی پیشینش را بپذیرد. آن‌گاه رییس جمهور غنی بی‌درنگ فردی را به مشاوریت امنیت ملی افغانستان بگمارد که برای او تروریسم، ناامنی، خون‌ریزی بی‌پایان و در حال گسترش اولویت کاری‌اش نباشد بل‌که آب باشد.

چنین فردی واقعاً چه اندیشه‌ای برای وضع موجود می‌تواند؟ چه منطقی می‌تواند این اولویت آقای محب را توجیه کند؟ آیا دولت افغانستان و مشخصاً شخص آقای محب از میزان و مقدار آبی که افغانستان دارد، موقعیت‌های آن، مسیرهای آن و در نهایت تهدیدهایی که آب‌های ما با آن مواجه است، اطلاعی دارد؟ محب واقعاً می‌داند که چقدر نیروی متخصص برای درک رابطه‌ی امنیت و آّب داریم؟ او می‌تواند توضیح دهد که اصلاً چرا آب تهدیدی علیه امنیت ملی افغانستان است؟

اگر شورای امنیت ما ربط امنیت و آب را تا این‌جا بداند، آیا اهمیت و پیامد تحویل‌‌گرفتن دست‌کم 100 جنازه را در هر روز درک می‌کند. چگونه خون‌ریزی در حال گسترش، قربانیان ملکی در حال افزایش، سقوط جغرافیای بیشتر به دست طالبان، تلفات سنگین نیروهای امنیتی، بی‌انگیزگی و فرار فراوان از صفوف نیروهای امنیتی، تعارض سیاسی و امنیتی کشورهای منطقه و جهان بر سرمسأله افغانستان، اولویت ندارد ولی آب دارد؟

مشاور جوان چرا از سوریه‌شدن افغانستان نگران است؟ برای این نگرانی غیر از مثال‌دادن رسانه‌ها چه توضیحی دارد؟ آیا آب را در اولویت کاری مشاور امنیت ملی قرار دادن، خودش دیکته‌ای برای سوریه‌کردن افغانستان نیست؟ اگر نه، چه چیزی افغانستان را به سوریه تبدیل می‌کند و چرا دلایل و عوامل آن با مردم و در جلسات دیگر امنیتی شریک نمی‌شود؟

حرف دیگر و به اصطلاح سری مشاور جدید امنیت ملی این بوده است: شماری از طالبان به صلح علاقمند است به کسی نگویید.

فرض کنیم که رییس جمهور درست گفته است و سال پیش‌رو، سال بسیار دشواری برای افغانستان است. دشوار به لحاظ سیاسی و امنیتی. یکی از کرسی‌های اصلی کارگردانی مسایل امنیتی و سیاسی نیز همین کرسی مشاور امنیت ملی است. فردی که تمامی نهادهای امنیتی به او گزارش می‌دهد و تمامی روندهای مهم سیاسی نیز در دفتر او مدیریت می‌شود، از صلح و انتخابات تا وفاق و وحدت ملی، آب و ثبات سیاسی و همین‌طور بیش از 20 گروه تروریستی.

چنین فردی با این اولویت‌بندی و شناخت از افغانستان، قرار است ما را به کجا ببرد و کجا برساند؟ وضعیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی را ببینیم و این اولویت و افکار عجیب مشاور جوان امنیت ملی افغانستان را؛ حقا که سوریه‌شدن بعید نیست.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *