روز جمعه، ششم میزان، کارزار انتخابات پارلمانی رسماً آغاز شد. قرار است نزدیک به ۲۵۰۰ نامزد برای ۲۴۹ کرسی در مجلس نمایندگان با هم به رقابت بپردازند. هرچند تاکنون بررسی مجدد فهرست رأیدهندگان به پایان نرسیده، ولی مطابق آخرین آماری که کمیسیون انتخابات داده، رقم کسانی که برای شرکت در انتخابات ثبت نام کردهاند، بیش از ۷.۳ میلیون نفر خواهد بود. انتخابات پارلمانی ۹۷ از جهات بسیار حایز اهمیت است و هم عوامل تکنیکی و سیاسی زیادی وجود دارد که این انتخابات را تخریب کند. از این جهت لازم است تا رسانهها، شهروندان و ناظران سیاسی و انتخاباتی و جامعهی مدنی کشور در این رقص دموکراتیک اما پر خطر فعالانه شرکت ورزند و در شکلگیری پارلمان پاسخگو و عاری از فساد نقش بگیرند.
پارلمان هفدهم نزدیک به هشت سال به کارش ادامه داد. این در حالی است که یک دورهی کاری پارلمان به موجب قانون پنج سال تعیین شده است. تأخیر در برگزاری انتخابات پارلمانی نشان داد که دموکراسی نوپای افغانستان بیش از آنچه تصور میکنیم آسیبپذیر است و برخورد سهلانگارانه با آن میتواند اسباب فروپاشیاش را فراهم آورد. درس بزرگی که از سه سال چانهزنی برای اصلاح سیستم انتخابات و تمهید مقدمات برگزاری انتخابات گرفتیم، درک این مسأله بود که میکانیزمهای تحقق یک حاکمیت دموکراتیک و ابزارهای تأمین مشارکت سیاسی شهروندان در مسایل ملی هنوز بسیار آسیبپذیر و ضعیفاند. این ضعف و آسیبپذیری را میتوان در هشت سال کار پارلمان کنونی، میزان نظارت قانونمند و نتیجهمحور آن، دستاوردهای آن و سرانجام نقش و جایگاه آن در سپهر سیاسی کشور به روشنی میتوان دید. پارلمان هفدهم نه تنها مسوولیتاش را در مبارزه با فساد به انجام رسانده نتوانست که حتا به گواهی اداره بازرس ویژهی امریکا/سیگار خود به بخشی از شبکهی وسیع فساد در دولت تبدیل شد. «خانهی ملت» هرگز نتوانست در جهت تحقق خواست شهروندان کاری به پیش برد.
این تجربهی ناگوارهنوز پیش روی ماست و به ما نقش و اثر تصامیم درست و انتخاب عاقلانه و مسوولانه را یادآور میشود. از این جهت مسوولیت شهروندان مضاعف شده است، چه این که افزون بر پذیرفتن خطرات امنیتی باید ضرورت انتخاب عاقلانه را نیز در نظر بگیرند. تعدد نامزدان مجلس نمایندگان، ناتوانی کمیسیون انتخابات در تضمین شفافیت انتخابات، کشمکشهای سیاسی، فقدان ارادهی حکومت برای حمایت از یک انتخابات شفاف، پوپولیسم حاد در میان یک بخش وسیعی از سیاستورزان و نامزدان انتخابات پارلمانی، امکان انتخاب درست و مشارکت موثر شهروندان در این روند ملی را تنگ کرده است.
چه مرزی میتوان میان پوپولیسم، فرصتطلبی و اهداف عملگرایانه و صادقانه نامزدان کشید؟ پاسخ دادن به این سوال دشوار است؛ اما قدر مسلم این است که نیازها و خواستههای شهروندان از نمایندگانشان در دولت مشخص است. خواستهای اصلی مردم را میتوان در بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش فساد، نظارتپذیرشدن حکومت و تقویت حاکمیت قانون خلاصه کرد. اما رسیدگی به این مسایل مستلزم دقت و توجه در قوانین، امکانها و ابزارهای قانونی مجلس نمایندگان است. نمایندگان آینده در بحث تغییر نظام، تدویر احتمالی لویهجرگه و مصالحه با طالبان چه اجندایی را دنبال خواهند کرد؟
اندیشیدن در این باره و یافتن پاسخ روشن این مسایل، راه را برای گزینش نمایندگان شایسته باز میکند، اما برای راهانداختن چنان گفتوگویی نیازمند مشارکت فعال شهروندان در این عرصه است. مشارکت فعال به این معنا که شهروندان نباید به شنوندگان خوب تقلیل یابند، بلکه میباید کارزار انتخاباتی کنونی به عرصهیی برای گفتوگو و پرسشگری تبدیل شود. زمان آن رسیده است که با چشمان باز به استقبال انتخابات برویم.