بازی «موش و پشک» نهادهای انتخاباتی بر سر آرای مردم

یک و نیم ماه پس از برگزاری انتخابات پارلمانی در افغانستان، نهادهای برگزار‌کننده و مسوول انتخابات در دو روز، سه اعلامیه‌ی متفاوت منتشر کردند؛ پنج‌شنبه‌ی ‌گذشته کمیسیون شکایات انتخاباتی تمامی آرای حوزه‌ی انتخاباتی کابل را باطل اعلام کرد، چند ساعت بعد کمیسیون انتخابات این تصمیم را عجولانه، بی‌بنیاد، سیاسی و خلاف قانون خواند و تصمیم این نهاد را نپذیرفت و در نهایت یک روز پس از صدور آن دو اعلامیه و دو تصمیم متضاد، هر دو کمیسیون انتخاباتی تحت ریاست سرور دانش، معاون دوم رییس‌جمهور به جلسه‌ی مشترکی نشستند و هر دو طرف مجددا توافق کردند که در باره‌ی بخشی از تصامیم یک روز قبل خود تجدید نظر کنند.

بر بنیاد قانون، کمیسیون شکایات انتخاباتی حق ابطال آرا در یک حوزه‌ی انتخاباتی یا چندین حوزه انتخاباتی را دارد، اما این تصمیم باید مبتنی بر دلایل و مدارک موجه باشد. کمیسیون شکایات انتخاباتی در حوزه‌ی کابل، نتوانست حداقل چنین استدلالی قابل قبول و مستند به مردم و نهادهای ناظر ارائه کند. فراتر از کابل، سوال اساسی که بایستی کمیسیون شکایات انتخاباتی پاسخ دهد این است که اگر حتا دلایل و اسناد این نهاد را برای ابطال آرای کابل، درست و منطقی و مبتنی بر قانون بپنداریم، چگونه باید بپذیریم که انتخابات پارلمانی در ولایات دیگر که دسترسی و کنترل دولت، نهادهای امنیتی و نهادهای انتخاباتی و ناظران انتخاباتی کمتر است، قابل قبول و بهتر از کابل برگزار شده است، در حالی که نظارت تمامی انتخابات به شمول انتخابات پارلمانی براساس میزان شکایات و وضعیت امنیتی و سیاسی ولایات نشان می‌دهد که انتخابات در ولایات دیگر بدتر بوده است.

از جانب دیگر، کمیسیون مستقل انتخابات در حالی بر طبل مخالفت با کمیسیون شکایات انتخاباتی می کوبد و تصمیم این نهاد را غیرقانونی، سیاسی، بی‌بنیاد و عجولانه عنوان می‌کند که رأی‌دهندگان در سراسر افغانستان از ناتوانی این نهاد به لحاظ مدیریتی و تخنیکی شکایت کردند و همه دیدند که چه انتخابات ضعیفی را سپری کردیم. همین اکنون گزارش‌های از خرید‌و‌فروش آرای سفید در میزهای شمارش آرا و پیشنهاد تغییر نتیجه و افزایش آرای سفید به نفع یکی از کاندیدان در شماری از میزهای شمارش آرا، توسط کمیسیون‌ها جریان دارد. چگونه می‌شود همزمان با چشم دید و استنادات بسیار از ناتوانی فاحش کمیسیون انتخابات و شکایات رسیده و تصمیم کمیسیون شکایات انتخاباتی صرفا با این توجیه که عجولانه، غیرقانونی و سیاسی بود، گذشت، درحالی که کمیسیون ضعف‌های اندکی را پذیرفته است، بر ضعف‌های بزرگتر و ناتوانی‌های تأثیرگذار و حتی تقلب‌های آشکار چشم پوشی کرده و با مخالفت با تصمیمی خلاف تصمیم این نهاد، می‌خواهد فشارها بر سر کمیسیون را بکاهد و انتخابات و تمامی مسایل آن را به هر قیمتی ختم به‌‌خیر کند.

حقیقت این است که انتخابات در افغانستان بی‌اعتبارتر شد. سوال و تردید بسیار در مورد تعداد ثبت‌ نام رأی‌دهندگان، شمار رأی‌دهندگان واقعی و چگونگی برگزاری انتخابات پارلمانی وجود دارد. اعتماد مردم به انتخابات به عنوان مکانیزم تعین نمایندگان‌شان در قدرت، بیشتر فروپاشید. هیچ یک از کمیسیون‌های انتخاباتی تا هنوز نتوانسته است که اعتماد به انتخابات و نهادهای انتخاباتی را برگرداند. کمیسیون شکایات انتخاباتی متهم به اخذ رشوه‌ی هنگفت از نامزدان برای حذف کردن و ماندن از فهرست نامزدان است. آنچه این سه اعلامیه و واکنش‌های متضاد و در نهایتش یک اعلامیه‌ی مشترک در دفتر معاون دوم ریاست جمهوری به نمایش گذاشت، پرسش‌های بیشتر از توانایی، دل‌سوزی، قانونمندی و استقلال نهادهای انتخاباتی و سطوح مدیریتی این دو نهاد برجا گذاشت. مردم نشنیدند که چه نهادی برحق‌تر است. مردم یک بار دیگر به نهادهای انتخاباتی مشکوک شدند و سوال‌های بیشتری در مورد عمل‌کرد این نهادها خلق شد که هرگز پاسخی داده نمی‌شوند و نهادی برای بازخواست از این نهادها و اراده‌یی برای پرسش از این بازی موش و پشک با آرای مردم و انتخابات وجود ندارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *