داعیه‌دار‌حاشیه‌نشین؛ جایگاه هند در گفت‌وگوهای صلح افغانستان

  • شریف حضوری

 از زمان تعیین زلمی ‌خلیل‌زاد به عنوان نماینده‌ی عالی رییس‌جمهور امریکا در قضیه‌ی افغانستان، چندین دور مذاکرات جدی میان گروه طالبان و هیأت امریکایی برگزار گردیده است. با اینکه تا هنوز نتیجه‌ی ملموسی از این نشست‌ها به‌دست نیامده است اما آقای خلیل‌زاد با سفر به پایتخت کشورهای ذی‌نفع، آنان را تا حدی از پیشرفت مذاکرات، آگاه نموده است. در این میان، دهلی جدید، با وجود داعیه‌دار بودن در قضایای افغانستان، از متن و جزئیات مذاکرات به دور مانده است.

در همین راستا، قرار است آقای خلیل‌زاد، ضمن شرکت در «رایسانه دایلاگ» دهلی جدید در اوایل جنوری 2019، مقامات هندی را از محتویات مذاکرات خود با طالبان آگاه سازد. قابل یادآوریست که اخیرا محب‌الله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان، طی سفر سه روزه به دهلی جدید، تلاش کرد تا خاطر هندی‌ها را بابت مذاکره با طالبان آسوده نماید.

با نگاه به ترکیب سخنرانان «رایسانه دایلاگ» و عدم حضور نام خلیل‌زاد در آن، ممکن سفر ایشان به هند منتفی شده باشد و احتمالا آقای محب، هدف سفر خلیل‌زاد را برآورده کرده باشد. گفته‌‌ی اخیر ترمپ که گویا «کمک‌های هند با شش ساعت کار امریکا در افغانستان برابری نمی‌تواند و کشورهای مانند هند، پاکستان، چین و روسیه باید نقش بیشتری را بازی نمایند»، یک‌بار دیگر نقش هند را در افغانستان برجسته ساخت . رویکرد این‌چنینی، تلاش امریکایی‌ها را برای کشاندن هند از حاشیه به متن نشان مي‌دهد. در این نوشته تلاش خواهد شد تا جایگاه هند را در پروسه‌ی صلح افغانستان به بررسی گرفته و گزینه‌های کنش‌گری هند در آینده‌ی افغانستان را روشن سازیم.

 نیم‌نگاهی به روابط کابل دهلی

بعد از استقلال هند در 15 آگست 1947، دهلی جدید و کابل، معاهده‌ی دوستی را به تاریخ 4 جنوری 1950 امضا نمودند. رهبران دو کشور، ضمن تاکید بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی، وعده سپردند تا همدیگر را در عرصه‌های صنعت و کشاورزی مساعدت و یاری رسانند. هند از معدود کشورهای منطقه بود که علارغم فشارها و تا لحظه‌ی آخر، روابط خود را با رژیم کمونستی در کابل حفظ نمود و برای نجات جان داکتر نجیب‌الله، آخرین رییس‌جمهور رژیم، زحمت‌ها را متقبل گشت.

دلایل استراتژیک، رقابت با پاکستان و ترس از نفوذ گروه‌های رادیکال اسلامی به کشمیر تحت قلمروی هند، دهلی جدید را وا داشت تا از ائتلاف شمال و در مخالفت با گروه طالبان حمایت مالی و استخباراتی نماید. با ایجاد اداره‌ی موقت و نظام دموکراتیک پسا بن، دهلی جدید، بار دیگر با کابل همراه شد. هند با ارائه‌ی کمک دو میلیارد دالری برای پروژه‌های توسعه‌ای، توانست جایگاه پنجم را در میان کشورهای کمک کننده، از آن خود نمايد.

همکاری هند با افغانستان را می‌توان در دوران‌ پسا بن به پنج دسته تقسیم‌بندی کرد: اول، در عرصه‌ی کمک‌های بشردوستانه، این کشور کمک‌های غذایی مانند ارسال گندم و نیز کمک‌های صحی مانند ترمیم و نوسازی شفاخانه‌ی صحت طفل اندیرا گاندی در کابل را انجام داده است.

دوم، در عرصه‌های اقتصادی و زیربنایی، دهلی جدید، به پروژه‌های مانند ساختن جاده 218 کیلومتری دلارام ـ زرنج، اعمار ساختمان پارلمان در کابل، احداث بند برق سلما در هرات و تمویل لین برق رسانی پل خمری ـ کابل، پرداخته است.

سوم، در عرصه‌ی اتصال افغانستان به بازارهای منطقه‌ای و جهانی، هند با سرمایه‌گذاری در بندر چابهار و نیز راه اندازی دهليز هوایی دهلی-کابل، راه بدیل تجارتی را برای افغانستان فراهم کرده است و تا جایی کابل را از انحصار اسلام‌آباد بیرون نموده است.

چهارم، در زمینه‌ی افزایش ظرفیت نیروی انسانی، هند با فراهم نمودن سالیانه یک هزار بورسیه‌ی تحصیلی در مقاطع لیسانس، ماستری و دکترا و نیز فراهم‌آوری کورس‌های کوتاه مدت برای کارمندان حکومتی، توانسته است کمکی بزرگی را به جامعه‌ی علمی و اداری افغانستان ارائه نماید.

پنجم، با اینکه هند تلاش کرده است تا با تکیه بر قدرت نرم، بیشتر به فعالیت‌های غیرنظامی در افغانستان بپردازد، اما امضای موافقت‌نامه‌ی استراتژیک در 4 اکتوبر 2011، این امکان را به هندوستان داده است تا به همکاری‌های نظامی نیز مبادرت ورزد. از همین رهگذر، تعداد زیادی از افسران نظامی افغانستان در هند آموزش دیده‌اند و دهلی جدید نیز در این اواخر به کمک‌های تسلیحاتی نیز رو آورده است. از میان هشت چرخ‌بال نظامی وعده داده شده، تا به حال چهار بال آن را تحویل داده است و مابقی در ماه‌های آینده قرار است به کابل تحویل داده شود.

 تلاش‌های صورت گرفته برای صلح و جایگاه هند

 از سال 2013 تا اکنون چندین تلاش ملی و منطقه‌ای برای برقراری صلح در افغانستان صورت گرفته است که از این میان می‌توان به شش مورد آن اشاره کرد.

یک، پروسه‌ی قطر. بعد از افزایش چهل هزار نفری نیرو، توسط باراک اوباما در سال 2008، سطح خشونت‌ها و دامنه‌ی جنگ گسترش یافت که در پی آن ایالات متحده مجبور شد تا با افتتاح دفتر قطر برای طالبان، باب مذاکره را با آنان باز نماید. این تلاش با مخالفت جدی حکومت افغانستان به جایی نرسید اما ثمره‌ی نسبی‌اش آزادی سرباز امریکایی رابرت برگدال و رهایی پنج‌ تن از رهبران طالبان از بند امریکایی‌ها در گوانتانامو بود.

دو، پروسه‌ی موري. با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی در 21 سپتامبر 2014 و گرم‌گیری روابط با اسلام‌آباد، دومین تلاش صلح تحت عنوان پروسه‌ی موری در اسلام‌آباد به راه افتاد. اما با مشخص شدن مرگ ملا عمر و فریب پاکستانی‌ها، گفت‌وگو‌ها بدون کدام نتیجه‌ی ملموسی خاتمه یافت.

سه، پروسه‌ی هماهنگي چهارجانبه. تلاش دیگری برای برقراری صلح در جنوری 2016 تحت نام گروه هماهنگی چهارجانبه با شرکت کشورهای امریکا، چین، پاکستان و افغانستان آغاز شد تا با ارائه‌ی نقشه‌ی راه، طالبان را پای میز مذاكره بكشاند. اما به‌دلیل عدم صداقت‌ پاکستان و کشته شدن ملا منصور در ماه می ‌2016 این تلاش نیز در وسط راه ناکام ماند.

چهار، پروسه‌ی كابل. با وقفه چندین ماهه، این‌بار حکومت افغانستان ابتکار صلح را به‌دست گرفت و با راه‌اندازی پروسه‌ی کابل در فبروری 2018، طرح صلح همه‌جانبه خود را برای مذاکره با طالبان پیشکش کرد که به جز رعايت آتش‌بس سه روزه از جانب مخالفان مسلح، نتیجه‌ای دیگری در بر نداشت.

پنج، پروسه‌ی مسكو. تلاشی دیگر با محوریت روسیه و با برگزاری گفت‌وگوی صلح مسکو در نوامبر 2018 صورت گرفت. در این گفت‌وگو، برای اولین بار هیأت‌های از حکومت افغانستان و طالبان زیر یک سقف و دور یک میز نشستند، اما تا هنوز نتیجه‌ی قابل توجه را به‌دست نداده است.

شش، ابتكار واشنگتن. در آخرین تلاش، اینک زلمی خلیل‌زاد مذاکرات جدی را با طالبان آغاز نموده است که تا اکنون چندین دور آن خاتمه یافته و دورهای بعدی در آینده انجام خواهد یافت. با اینکه امید‌های زیادی نسبت به نتایج مذاکرات خلیل‌زاد خلق شده است، اما از قراین پیداست که راه زیادی تا رسیدن به صلح واقعی در افغانستان باقی‌ست.

 در تمام تلاش‌های یاد شده براي صلح، به جز پروسه‌ی مسکو، هند همیشه در حاشیه قرار گرفته است. علل این حاشیه‌نشینی را شاید بتوان با دلایل ذیل یادآور شد:

اول، دهلی نو همواره بر طرح صلح که «به رهبری افغان‌ها، در اختیار افغان‌ها و در کنترل افغان‌ها» باشد تاکید کرده است.

دوم، هند به دلیل ابزاری خواندن طالبان در دست پاکستانی‌ها، هیچ‌گاه نخواسته است تا با این گروه رابطه داشته باشد و همین امر نیز مانور هندی‌ها در قضیه‌ی صلح افغانستان را کاهش داده است.

سوم، رویکرد افغانی‌محور این کشور به صلح افغانستان نیز موجب شده است تا دهلی جدید از طرح‌های صلح فرا افغانی، استقبال چندانی ننماید.

چهارم، هند معتقد است که تماس، ارتباط و یا هم مذاکره با طالبان، به این گروه مشروعیت داده و وزنه‌ی آن‌ را در مقابل حکومت مشروع افغانستان افزایش خواهد داد.

پنجم، رویکرد امنیتی هندی‌ها به تروریسم یک‌سان است و تفکیک آن را به تروریسم خوب و یا بد قبول ندارد. با این نگاه، دهلی جدید طالبان را با کلیت تروریسم می‌شناسد و فرقی میان آنان قایل نیست. به حاشیه رفتن دهلی جدید در قضیه‌ی صلح افغانستان، به این معنا نیست که هند به مسائل افغانستان علاقه نداشته باشد بلکه قبض و بست اوضاع را از نزدیک زیر نظر دارد.

از میان همه‌ی تلاش‌های یاد شده، تلاش اخیر به رهبری امریکایی‌ها را، دهلی جدید جدی گرفته است. این جدیت زمانی بیشتر شده است که امریکایی‌ها قصد دارد سربازان خود را از افغانستان خارج نماید. دعوت ترمپ از دهلی جدید، پکینگ، اسلام‌آباد و مسکو برای ايفاي نقش بیشتر در افغانستان، هندی‌ها را بیش از پیش به قضیه‌ی افغانستان حساس نموده است.

دهلي‌نشينان معتقد است كه با واگذاری عراق به ایران، سوریه به ترکیه، ایران و روسیه و یمن به عربستان سعودی، بعید نيست تا ترمپ افغانستان را به قدرت‌های منطقه واگذار نكند. تلاش‌های اخیر واشنگتن، حاوی پیام خداحافظی با استراتژی جنوب آسیا، اعلام شده در آگوست 2017 می‌باشد و دهلی جديد به درستی آن را درک نموده است.

کنش‌های احتمالی هند در آینده

در رابطه با پروسه‌ی صلح، دهلی نو، بر رویکرد صلح «به رهبری افغان‌ها، در اختیار افغان‌ها و در کنترل افغان‌ها» تاکید می‌کند و با همین بینش به پیش خواهد رفت. از آن‌جایی که صلح، ثبات و امنیت دایمی در افغانستان خواست اساسی هندی‌ها را تشکیل می‌دهد، مادامی که دولت افغانستان با طرح امریکایی‌ها مخالفتی نداشته باشد، دهلی جدید نیز مخالفتی از خود نشان نخواهد داد. صد البته هندی‌ها، نسبت به فرآیند صلح و نتایج احتمالی مذاکرات ملاحظات خاص خود را دارد که از مجراهای دیپلماتیک به سمع و نظر شرکای استراتژیک خود نظیر افغانستان و ایالات متحده خواهد رساند.

در قبال کنش‌گری احتمالی هند، نسبت به درخواست دونالد ترمپ مبنی بر سهم‌گیری بیشتر این کشور، باید گفت که دهلی جدید به رویه‌ی سابق خود در عرصه‌هاي فرهنگی، اقتصادی و امنیتی ادامه خواهد داد و از دست زدن به هر گونه ماجراجويي دوري خواهد كرد. در عرصه‌ی اقتصادی به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عمرانی ادامه خواهد داد و در عرصه‌ی فرهنگی و آموزشی نیز به تقویت ظرفیت نیروهای انسانی از طریق ارائه‌ی بورس‌ها و کورس‌های کوتاه‌مدت تمركز خواهد كرد.

در بعد امنیتی و نظامی، هند به هیچ وجه خود را درگیر قضیه‌ی افغانستان نخواهد کرد و با فرستادن نیرو، سریلانکایی دیگري را برای خود نخواهد ساخت. احتمالا ارائه‌ی کمک‌های نظامی خود را بیشتر خواهد کرد تا از این رهگذر توانسته باشد حکومت مرکزی افغانستان در امر امنیت یاری رساند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *