- مرتضی احمدی ــ بامیان
عصر برفی و سرد زمستان است. هنگام بیرون شدن از محوطهی دانشگاه بامیان، سوارکاری را میبینم که اسب خاکستریرنگ مایل به سفیدش از پیش روی دانشگاه در جادهی بودا به سمت «شهمامه» و «صلصال»، خرامانه میدود. یادم میآید که چندی پیش «چپاندازان» بامیان به استقبال تیم ملی کریکت، مسابقهی بزکشی به راه انداخته بودند. بهسرعت، خودم را به او میرسانم و میپرسم که آیا او هم بازی بزکشی انجام میدهد یا خیر؟ میگوید: «بلی. انجام میدهم».
در اوایل ماه جدی امسال، تیم ملی کریکت، موفق به کسب «جام» مسابقات «جام جهانی کریکت» شد و آن را به بامیان انتقال داد. کریکتبازان در بامیان از سوی ورزشکاران این ولایت با استقبال مواجه شدند و از جمله به استقبال آنها در مرکز این ولایت، مسابقهی بزکشی برگزار شد.
حسینداد نام دارد. در منطقهی «شیبرتو» که در چندکیلومتری حومهی غربی مرکز بامیان قرار دارد، تولد و در همانجا بزرگ شده است. حالا در نزدیکی بازار غلغله (بازار کهنهی بامیان) در ساحهی موسوم به «سیاهلَیَک» در قسمت شرقی مرکز این ولایت زندگی میکند. هفت سال است که بازی بزکشی انجام میدهد و در مسابقات آن نیز شرکت میکند. او این بازی را از پدر خود آموخته است. شغل اصلی حسینداد دهقانی است. از این طریق مخارج خانواده و آذوقهی اسب خود را تامین میکند. در کنار کارهای دهقانی، سوارکاری و بزکشی، کارهای خریدوفروش حیوانات را نیز بهپیش میبرد. «دهقانم. بهجز دهقانی، کمی جلابی (کار خریدوفروش حیوانات) را هم بلدم.»
جرم بودن بزکشی در بامیان
به گفتهی حسینداد، بازی بزکشی در ولایت بامیان، در دوران حکومتداری حبیبه سرابی، جرم تلقی شد. او به «پهلوانان» بزکشی گفته بود: «این چه بازی است که یک حیوان را میکُشند و حیوان دیگر را سوار شده او را هر طرف کَشکَش میکنند.»
حبیبه سرابی، اولین سیاستمدار زن کشور بود که در راس ادارهی یک حکومت محلی قرار گرفته بود. او پس از سقوط رژیم طالبان، از سال 1384 تا خزان سال 1392، بهعنوان والی، حکومت محلی بامیان را اداره کرد.
حاجی یوسف، مربی یکی از تیمهای بزکشی در بامیان نیز میگوید که پس از حکومت طالبان، در دوران تمامی والیهای این ولایت، بهجز از غلامعلی وحدت، بازی بزکشی منع شده بود. به گفتهی او، طاهر زهیر، والی فعلی بامیان فقط امسال در اول زمستان بهمنظور استقبال از تیم ملی کریکت در بامیان، «اسبداران» را جمع کرد و مسابقهی بزکشی به راه انداخت.

بهکسانی که عموما بازی بزکشی را انجام و یا تمرین میدهند، «پهلوان» و به کسانی که در میدان مسابقه بازی میکنند و «بز» را از میدان بیرون میکشند، «چپانداز» (چاپانداز)[1] میگویند.
بازی خانها و خانزادهها
به گفتهی حاجی یوسف، بازی بزکشی یکی از بازیهای سنتی در بامیان است که از گذشتههای دور به اینسو، بازی میشود. «بزکشی در بامیان بسیار از سابق رواج بوده. از نقل پدربزرگها و پیشینهها، از زمانی که اینجا حاکمنشین بوده، بزکشی رواج بوده.»
حاجی یوسف، دلیل بازی بزکشی و تداوم آن را در بامیان اینگونه بیان میکند: «بازی بزکشی، یک بازیِ خان و خانزادگی است. بهخاطری در بامیان بازی میشود که در آن بازی فقط نام گرفته شود و بگویند که اسب فلانی خان برنده شد.»
سید اسحاق هاشمی، آمر آمریت تربیت بدنی ولایت بامیان میگوید که بازی بزکشی یکی از بازیهای محلی و بومی افغانستان است که خاستگاه اصلی آن سرزمین «قطغن» در شمال کشور است و بعد از آن در دیگر ولایات کشور رواج پیدا کرده است. به گفتهی او، بازی بزکشی بهعنوان یک فدراسیون مستقل در ریاست عمومی تربیت بدنی کشور ثبت است.
بزکشی پس از طالبان
آنگونه که حاجی یوسف میگوید، پس از سقوط رژیم طالبان، بازی بزکشی در بامیان، علاقهمندان زیادی پیدا کرد. پهلوانان تنها در مرکز بامیان، بیش از صد اسب از شمال کشور بهقیمتهای پنجاه تا 3 صد هزار افغانی خریداری کردند. ولی در اثر کمتوجهی آمریت تربیت بدنی و فدراسیون بزکشی، افرادی که اسب خریداری کرده بودند، دوباره آن را فروختند. در حال حاضر در مرکز بامیان، بیشتر از 20 اسب هم موجود نیست. اگر در قبال بازی بزکشی در بامیان توجه صورت نگیرد، در آیندهی نهچندان دور، این ورزش بومی از بین خواهد رفت.

به گفتهی حاجی یوسف، تا پیش از حکومت طالبان، هزینهی مسابقات بزکشی توسط شهرداری داده میشد. «بز و مصرف بازی بزکشی را در زمانههای قدیم، شهرداری میداد. جمعه در جمعه یا پانزده در پانزده روز، بازی بزکشی برگزار میشد.»
تیمهای فعال
به گفتهی حاجی یوسف، سرتیم و مربی یکی از تیمهای بزکشی، چهار تیم بزکشی از مرکز ولایت بامیان در فدراسیون بزکشیِ آمریت تربیت بدنی این ولایت، بهصورت رسمی ثبتاند. این تیمها بهنام سرتیمهایشان یاد میشوند: تیم حاجی یوسف، تیم قیوم، تیم رستم و تیم قاسمیار.
آمر تربیت بدنی ولایت بامیان بدون مشخص ساختن شمار دقیق تیمهای بزکشی در ولایت بامیان میگوید که تیمهای زیادی به طور رسمی در فدراسیون بزکشی آمریت تربیت بدنی این ولایت ثبت است. او از تیمهای «قوم آبه»، «تکانک»، «زارین سیاه دره» و «سادات» نام میبرد که در ولسوالی یکهولنگ فعالیت دارند. به گفتهی حاجی یوسف، تیمهای دیگری در مرکز و حومههای آن همچون فولادی و شیدان نیز فعالیت دارند.
ابزارهای بازی
عناصر تشکیل دهندهی بازی بزکشی عبارتاند از میدان بازی، داور، اسب مسابقه، گوسالهی ذبح شده و سوارکار که به آن «چپانداز» (چاپانداز) میگویند. یک چپانداز هنگام مسابقه باید یک کلاه پشمی ضخیم داشته باشد تا از آسیبهای احتمالی هنگام مسابقه در ناحیهی سر جلوگیری کند. دوم، موزهی چرمی ساقبلند تا ناحیهی زانو، سوم تختههای ظریف چوب که در میان ساق موزه گذاشته میشود تا از ضربههای حریف به پا هنگام مسابقه جلوگیری کند و چهارم، قمچین برای راندن اسب، ابزارهای مورد ضرورت هنگام مسابقهی بزکشیاند.
سوارکار لزوما با پوشیدن پیراهن و شلواری که نام تیم آن و یا نام خودش در آن نوشته میشود، در مسابقه شرکت میکند و با دستمالی، کمر خود را میبندد. پوشیدن لباس مخصوص، حتمی نیست.
میدان و شیوهی بازی
آنگونه که حاجی یوسف میگوید، در بامیان برای میدان مسابقهی بزکشی، یک مساحت مشخصی از زمین دور تا دور آن بهصورت مربع یا مستطیل توسط «چونه» و یا هم «کاه»، خط کشیده میشود. در گوشهای از میدان، یک پرچم گذاشته میشود. در وسط میدان، قسمتی از آن خط کشیده شده و چال میشود که آن را بهنام «غَو» یا «جُر» میگویند. در قسمت وسط آن، میخی را فرو میکنند. «چپانداز»، وقتی که بُز را از میدان بر میدارد، باید آن را گرفته از پشت پرچمی که در گوشهی میدان نصب است، دور داده و داخل چال بیندازد. در صورتیکه بز کمی دورتر انداخته شود و بین بازیکنان اختلاف بهوجود آید، داور با استفاده از نخ، فاصلهی «لاشهی بز» با میخ وسط «جُر» را اندازهگیری میکند. اگر این فاصله بهاندازهی 25 سانتیمتر بود، «چپاندازی» که بز را در این محل رسانده، تیمش برنده است.
بازی بزکشی، به اینسادگی و آسانی نیست. سوارکاران باید از مهارت بالایی برخوردار باشند و پیشاپیش تمرین داشته باشند.
حاجی یوسف که در گذشته خودش «چپانداز» بوده ولی حالا بهدلیل بالا بودن سنش نمیتواند وارد میدان شود. او حالا علاوه بر اینکه یک تیم را رهبری میکند، به اعضای تیم، فنون بازی را نیز یاد میدهد که یک سوارکار چهگونه اسب خود را در میدان کنترل کند تا برنده شود. به گفتهی او، یک سوارکار ماهر، هیچگاهی اسب خود را رو در رو یا با بغل در برابر اسبهای تیم حریف قرار نمیدهد. «چپانداز» باید عقب اسب خود را به سمت اسب رقیب دور دهد و حرکت کند تا اسبهای تیم رقیب اگر با هر سرعت و قدرتی که بیاید و بخواهد ضربه وارد کند، اسب را «چپه» نتوانند.
به گفتهی این مربی بزکشی، وقتی یک اسب در میدان مسابقه برده میشود، لازم است تا 48 ساعت قبل از روز مسابقه، تمرین آن شروع شود و «داوانده» شود. در مدت این دو روز، نفس اسب پخته میشود و در روز مسابقه زود خسته نمیشود. ولی با این هم، هر اسب خاصیت خود را دارد. اسبی که سنش زیاد است، نیازمند «خُنُک» (تمرین) کمتر است. اسبی که هم جوان است و هم وزنش زیاد است، باید زیادتر تمرین داده شود و حداقل ساعت دوی شب که فردای آن مسابقه است، باید «قَنتَر» (پرهیز) داده شود و نباید علف بخورد. صبح زود، قبل از آغاز مسابقه، «گرم» شود و پس از آن آمادهی مسابقه است.

«پهلوان قیوم» یکی از سرتیمهای دیگر بازی بزکشی در مرکز بامیان، میگوید که در گذشته در مسابقات بزکشی اسبهای ماده استفاده میشد و آنها قدرتشان کم بود، لذا هنگام بازی یک بز کشته میشد و بازی با آن صورت میگرفت، ولی حالا چون اسبهای مسابقه همه نر هستند و قدرتشان زیاد، بز زیر سمشان طاقت آورده نمیتواند و زود لِه میشود، لذا بازیکنان یک گوساله را که حدود 25 تا 28 کیلوگرام وزن داشته باشد، ذبح میکنند و در میدان میاندازند.

تلاش برای رونق دوباره
حاجی یوسف میگوید که بازی بزکشی، یکی از بازیهای پر هوادار در ولایت بامیان است، ولی با این هم نه از طرف ولایت به آن توجه میشود و نه هم از طرف آمریت تربیت بدنی. به گفتهی او، برای بزکشی، میدان بازی وجود ندارد. بازیکنان، خودشان روی زمینهای زراعتی مردم، «میدان خط میکنند و بازی میکنند».
حاجی یوسف و حسینداد، هر دو میگویند که آنها چندبار به ولایت و آمریت تربیت بدنی مراجعه کردهاند تا میدانی را برای بزکشی اختصاص دهند، ولی تا هنوز با پاسخ مثبت مواجه نشدهاند. آنها ساحهای را در تپهای از مربوطات قریهای موسوم به «پیتَو لغمان» واقع در شرق شهر بامیان، برای میدان بزکشی پیشنهاد کردهاند ولی هنوز پاسخی دریافت نکردهاند. آنها در حال حاضر روی زمینهای زراعتی مسابقات خود را انجام میدهند و ممکن است تا در آینده برایشان مشکلی را خلق کند.
به گفتهی حاجی یوسف، در گذشته، در دورهی حکومت داوودخان ــ اولین رییسجمهور کشور ــ میدان بزکشی بامیان در «دره خشکک» قرار داشت: «دره خشکک که در زیر دانشگاه نو است، حالا آنجا گدام جور شده، در دورهی داوودخان جای بزکشی بود.»
درهی خشکک در چند کیلومتری جنوب شرق شهر کهنهی بامیان (بازار غلغله) موقعیت دارد. محوطهی جدید دانشگاه بامیان نیز در نزدیکی همین دره است.
سید اسحاق هاشمی، آمر تربیت بدنی بامیان نیز میگوید بازی بزکشی در بامیان در حال رشد است، ولی در بامیان برای بزکشی میدان مشخصی موجود نیست. او میگوید که ادارهاش در تلاش است تا میدان مشخصی را برای بازیهای محلی مانند بزکشی، نیزهزنی و اسبسواری در نظر بگیرد: «چندی قبل، بهدستور مقام محترم ولایت بامیان، ریاست شهرداری بامیان در قسمت در نظر گرفتن مکان برای ساخت استدیوم بازیهای محلی که در پشت پِتاب لغمان، در شرق مرکز بامیان موقعیت دارد، کار سروی را شروع کرده است.»

آقای هاشمی کمتوجهی روی ورزش بزکشی در بامیان را ضعف مدیریت قبلی ادارهاش میداند. او میگوید که این اداره، قبلا توسط سرپرست اداره میشد، لذا توجه چندانی در قسمت بازی بزکشی صورت نمیگرفت. او حدود یک ماه است که بهعنوان آمر این اداره ایفای وظیفه میکند. او میگوید قرار است تا در آینده نزدیک دو تن از ورزشکاران بزکشی، یکی از تیم ولسوالی یکهولنگ و یک تن دیگر از تیم شیدان از مربوطات مرکز، در مسابقات بزکشی بیرونکشوری شرکت کنند.
به گفتهی او آمریت تربیت بدنی وظیفه دارد تا در صورت موجودیت حامی مالی، در هر فصل سال، بازیهای دورهای را برگزار کند. بازی
بزکشی بیشتر در فصلهای بهار، خزان و زمستان به دلیل مساعد بودن هوا برای این
بازی، برگزار میشود: «چون این بازی بسیار سنگین است، در فصل تابستان به دلیل گرما
صورت نمیگیرد. در صورت نبود حمایتکنندهی مالی، این بازی سال دو بار حتما برگزار
میشود.»
[1] . در شمال کشور چاپانداز ولی در بامیان «چپانداز» تلفظ میکنند که از واژههای چپ و انداز ترکیب شده است. ممکن است که در اوایل تماشاچیان و یا مربیان به بازیگران صدا میزدهاند که چپ انداز (یعنی به طرف چپ بیانداز) بوده و بعدا به نام مشخص به بازیگران تبدیل شده است.