هادی دریابی
خوب، قصهی انتخابات مفصل است برادر! در اول یازده نفر کمر بسته بودند که رییس جمهور شوند. رفتند سختنام کردند. هرچند که خیلیهایی از این کمربستهها در همان ابتدای کار رفتند به جایی که از آنجا آمده بودند. کمیسیون سختنام آن زمان اعلام داشت که این برادران شریف ما، از همین ابتدای کار رفته و مثل آن «بابه زیزا» تقلب کرده و رای یتیم و صغیرها را بهزور کاپی کردهاند، کاپی چه، که این بیشعورهای الفخالی و بباقی، اصلاً رفته از دل خود کارهایی کرده که نزدیک بود جامعهی جهانی از تمویل روند انتخابات پشیمان شده و پولهای مختص شده را به کنیا برده و به صورت عمده از دکان آته سخی شیر خشک بخرد. شیر خشک بهدرد آن یتیمبچههایی میخورد که هشت نفرشان وزن یک بزغالهی سه ماهه را ندارند. وقتی خوب فکر میکنم و روی فکرم یگ گیلاس چای سبز با طعم نعناع نوش جان میکنم، میبینم که خیلی از اتفاقات در این کشور توسط هم زاده میشوند. شما همین ابتدای کار را به قول کمیسیون سختنام انتخاباتی در نظر بگیرید و بعدش سخنان آن کمپاینر جناب سیاف را در نظر بگیرید که از قول یک تاجر به ملت نفهم افغانستان توصیه میکرد که «خواب دیدم یک شخص نورانی نزد من آمد و گفت که برو به مردم افغانستان بگو که از کار دنیا هرچه میکنید، اشکالی نداره؛ اما حتماً متوجه باشید که در قدم اول به سیاف رای بدهید و در قدم دوم برای سیاف صاحب کمپاین کنید». ببینید چقدر این دو کار به هم مربوط شدند به حول و قوهی الاهی! از وقتی که نتایج قسمی انتخابات اعلام شد و بعد تقریباً نصف مجموع آرا استعمال شده اعلان شد، فردین چارچیمه (توضیحش را بعداً میخوانید، نگران نباشید)، که شغلش هدایت مردم است و از بس که در این راستا موفق است، آوازه است که یک مرتبه یکی از نامزدان میخواسته در لوگر یک صندوق رای را کیش برود؛ اما فردین چارچیمه از کابل متوجه شده و فوراً به 190 زنگ میزند و ماجرا را شرح میدهد و از ریختن آبروی لوگر جلوگیری میکند. نمیدانم چه میخواستم در مورد این فردین چارچیمه بنویسم؟ فعلاً که یادم رفته…
دومین نامزد پیشتاز از اعلام نتایج قسمی ابراز نگرانی کرده و گفته که اگر نتایج همچنان به صورت قسمی اعلام شود، مردم افغانستان دچار سردرگمی میشوند. سردرگمی در قدم اول به این معناست که آقای دکتر غنی، به هر صورت پیروز است؛ چه دور اول باشد، چه دور دوم! خواه با 33 درصد آرا باشد، یا 99 درصد آرا! حتا اگر 19 مرتبه مجموعهی آرا از سر شمارش شود. آیا به همین معنا نیست؟! … و خدا را شکر، فردین چارچیمه یک راهحل وطنی برای حل این انتخابات خواب دیده است. این چارچیمه که میگویم، از کرامات انحصاری آقا فردین است. هیچکسی حق ندارد از این خصوصیت او استفاده کند. با متخلفان برخورد مشتزبانی خواهد شد! (پودر آلتونسا شما را در فصل رسیدن انواع میوه، از میوهجات بیناموس نجات خواهد داد. یک پاکت آلتونسا، برابر است با نیم خروار خربوزهی مزاری، 64 بوجی سیب خواجه عمری ولایت غزنی، نیم کیلو دالنخود پشاوری، دو لیری تربوز هلمند، یکصد و چهل و نزده دانه انار رسماً ننگرهاری و توت خنجان به قدر ضرورت، چارمغز جاغوری چهاردانه، شلغم ناهوری به مقدار نفرات، کیله نیاندازید، خواهش میکنم کیله نیاندازید، چون مزهی دهنتان خراب میشود، دیگه چه از لیست مانده؟ آها! هیچ ضرورت نیست زردآلو بیاندازید، چون هفده پاو آهن در آلتونسا میباشد. انواع ناک که را بخوری، الاهی شادی شوی اگر قبول نکنی که آلتونسا بهتر است. در این ترکیب ممکن میوههای دلخواه شما نباشد. بناءً از همین ابتدای کار توصیه میکنم که شما لایق همان آبمعدنی هستید که یک جو هم ارزش ندارد).
گفتم که فردین چارچیمه یک راهحل وطنی خواب دیده است. به قول خودش، او این خواب را به تنهایی ندیده، بلکه وقتی فردین خواب بوده و دو چشمش بیدار! میدیده که یک آن دزد با چراغ وارد شده و از مجموع اشیا و داشتههای انتیک فردین خان، فقط بوتل مخصوص نگهداری بول پشک را برده، بناءً فردین چارچیمه به این نتیجه رسیده که در دمادم اعلام نتایج انتخابات، دزدی بول پشک، بیربط نمیتواند باشد. از همینرو، فتوا صادر کرده (بر اساس فلسفهی هدایت خلایق) که هر قدر شفاف باشد، این انتخابات هرقدر شفاف باشد، به شفافیت بول پشک نمیرسد. به هر ترتیب که شده باشد، تنها بول پشک میتواند قدرت اقناع نامزدان ریاست جمهوری، بهویژه آنهایی که بالای 100 درصد رای بردهاند را بالا برده و در طول سالهای انتظار، هیچکسی مثل آنها مفتخر به خود نباشد!
فکر کنم با یک برادر خارجی اینگونه صحبت کردن درست نباشد. بناءً، ای مردم، از شما معذرت میخوانم!