توحید صلح یا تشدید اختلاف؟

توحید صلح یا تشدید اختلاف؟

رییس جمهور غنی دیروز با شماری از سیاستمداران، مقامات حکومت و چهره‌های شاخص جهادی در ارگ ریاست جمهوری دیدار کرد. ریاست جمهوری گفته در این دیدار اشتراک کنندگان برای توحید تلاش‌های صلح گفت‌وگو کرده‌اند. جزییات بیشتر از این دیدار منتشر نشده و قطعاً که دیدار بدون نتیجه در حد یک گفت‌وگوی ابتدایی است که پس از مدت‌ها میان رییس جمهور و شماری از اعضای برحال حکومت و سیاستمداران برگزار می‌شود.

جلسه‌ی دیروز که هدف آن «توحید در تلاش‌های صلح» عنوان شده در شرایطی برگزار می‌شود که یکی از طولانی‌ترین دورهای گفت‌وگو میان امریکا و طالبان پایان یافته و حکومت افغانستان از غیبتش در این تلاش‌ها ناراض و منتقد تلاش‌های امریکاست.

سیاسیون اشتراک کننده در این نشست نه تنها همسو با موضع حکومت بلکه در تقابل آشکار با خواست حکومت از تلاش‌ها و چگونگی مذاکره و پروسه‌ی صلح است. این افراد در سطح خردتر، موضع ثابت در قبال تلاش‌های صلح ندارند و هر ازگاهی تغییرات اساسی در رویکرد شان در قبال صلح از طریق رسانه‌ها منتشر می‌شود.

دیدار دیروز و دیرهنگام رییس جمهور با سیاستمداران و مقامات برحال و پیشین دولت افغانستان بیش از هرچیزی بیان‌گر اختلاف بی‌پایان سیاسی داخلی است که در گفته‌ها، رفتارها و موضع‌گیری تک تک افراد اشتراک کننده در این جلسه می‌توان با جزییات آن‌ را دریافت.

صلح، یکی از محورهای اختلاف میان سیاستمداران است. آنچه را که ارگ تلاشی برای توحید گفت‌وگوهای صلح عنوان می‌کند، در حقیقت اختلافات عمیقی است که در میدان سیاست تک تک این افراد با هم دارند. این اختلاف بر سر صلح و این رقابت در راستای صلح نیز جریان دارد. رییس اجراییه و رییس جمهور افغانستان بر سر تلاش‌های جاری زلمی خلیل‌زاد، توافق کامل ندارند. رییس جمهور از مجراهای غیررسمی و با سخنرانی‌های نیمه‌مستقیم، طرح حکومت موقت را نقد می‌کند در حالی که عبدالله عبدالله از آن به‌عنوان راهی که اگر افغانستان را به صلح برساند، استقبال می‌کند.

حامدکرزی رییس جمهور پیشین و از سکان‌داران اصلی صلح‌خواهی در افغانستان، از یک طرف رهبری غیر اعلامی نشست مخالفان سیاسی غنی با طالبان در مسکو را برعهده می‌گیرد و از جانب دیگر، گفت‌وگوهای سری از هیأت اشتراک کننده با طالبان در مسکو دارد. این طرف در داخل سیاست اعلامی‌اش دچار تناقض آشکار با دیدگاه دولت و در کلیت نسبت به پروسه‌ی صلح است. اما تردیدی نیست که بزرگ‌ترین برنامه‌ی سیاسی کرزی به ثمر رساندن یک توافق سیاسی است که خشونت را در افغانستان قطع کند و فرصت حضور مجدد شخص او یا فردی که برنامه‌های او را به اجرا بگذارد، در رأس ساختار قدرت فراهم کند.

با این وضعیت، حقیقت این است که صلح و پروسه‌ای سیاسی به‌نام روند صلح، بیش از آنکه برای این حلقه‌ای سیاستمداران به مثابه‌ی مسئولیتی برای ختم جنگ و خشونت در افغانستان پنداشته شود، فرصت و میدانی برای به دست آوردن قدرت دانسته می‌شود. مخالفت غنی یا فرش سرخ کرزی برای تلاش‌های خلیل‌زاد نه از مسئولیت‌پذیری در قبال افغانستان بلکه فرصتی برای تثبیت پایگاه سیاسی و دولتی به شمار می‌آید. اشتراک دیگران به‌نام نهادهای سیاسی و گروه‌های قومی نیز به مثابه‌ای تمثیل وحدت ملی و مشارکت سیاسی است نه از عمق یک دیدگاه متنوع و متفاوت و مستحکم سیاسی و ارزشی.

با این تفاوت و بازی سیاسی با پروسه‌ی صلح، گفتن از توحید تلاش‌ها یا ناشی از ناتوانی دسته‌جمعی سیاستمداران در کنترل اوضاع است یا نمایش تکراری و نمادین برای گزارش‌دهی به همکاران خارجی. توحید تلاش‌های صلح نه یک روزه بلکه براساس یک دیدگاه و چارچوب مورد بحث قرارگرفته و خوب و بد آن را شمردن شکل می‌گیرد؛ کاری که نه کرزی توانست و نه غنی در پی آن بود. نگاه در مورد صلح و سایر فرصت‌های سیاسی، شخصی و در سطح کلان‌تر آن، تیمی است. رویکرد تکت‌های انتخاباتی به صلح مثال روشن از توضیح این رویکرد است. آن‌ها نه براساس یک برنامه و دیدگاه در پی صلح اند بلکه به دلیل اولویتی که بحث صلح اکنون دارد، در پی تثبیت جایگاه شان در قدرت و در ساختار آینده است. این دیدار تعارف است و تمثیلی از وحدت‌نمایی در اوج اختلافات شخصی و سیاسی بر سرقدرت.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *