سفر زلمی خلیلزاد به کابل و منطقه برای گزارشدهی و رایزنی در مورد دستاوردهایش در راستای صلح و شمردن قدمهای بعدی مذاکره، منجر به تحرکات در حلقههای سیاسی و رهبران سنتی در افغانستان شده است.
ارگ ریاست جمهوری در طی ده روز گذشته، دستکم دو بار میزبان شماری از چهرههای برجسته و اثرگذاری سیاسی برای مشورت و گفتوگو بر سر صلح و چگونگی مواجههی سیاسیون و مقامات دولت با تلاشهایی که خلیلزاد رهبری میکند، بوده است.
حضور افراد برجسته و تعینکنندهای مانند حامدکرزی، عبدالرب رسول سیاف، عبدالله عبدالله، صلاحالدین ربانی، کریم خلیلی و … در میز دعوت اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان حامل پیام سیاسی معناداری است. بر خلاف ماههای قبل که یک رویکرد واحد در مورد صلح وجود نداشت و سیاسیون و مقامات دولت در تشدد کامل و در تعارض جدی بر سر روند صلح قرار داشتند، اکنون به نظر میرسد که همه در مورد اساسیترین نیاز سیاسی به یک توافق گامبهگام نزدیکتر میشوند: «اجماع بر سر صلح».
تا دو هفته قبل، سیاسیون در محور چندین تیم انتخاباتی دیدگاههای بسیار متفاوت و شخصی در مورد صلح و تلاشهایی که «روند قطر» روی دست دارد، قرار داشتند. خوانش اعلامیهها، سخنرانیها و کنفرانسهای مطبوعاتی رییسجمهور و شماری از رقیبان انتخاباتی او و موضع کرزی در مورد صلح بیانگر اختلافات جدی در مورد روند صلح بود.
اصرار خلیلزاد برای تشکیل یک تیم واحد و همهشمول در مذاکرات بین الافغانی که یکی از جوانب اصلیاش طالبان خواهد بود، اکنون سیاستمداران در دولت و بیرون از دولت را نزدیکتر کرده است. تجربهی غنی در یک سال گذشته و در ماههای اخیر منجر به تضعیف جایگاه دولت افغانستان در تلاشهای صلح شد. رویکرد متفاوت سیاستمداران و جریانهای سیاسی تأثیرگذار در قبال صلح و آنچه که از نشست مسکو بیرون آمد، مشخص کرد که بدون حضور دولت و یک تیم فراگیر، طالبان در میز مذاکره مسنجمتر و قویتر از گروهها و افراد سیاسی خواهان صلح حضور خواهند داشت.
مذاکرات طولانی و چندین بارهی خلیلزاد و پوششی که این تلاشها در محافل سیاسی، میزهای تصمیمگیری دولتی و بحثهای رسانهای داشت، مشروعیت سیاسی و بازی با افکار عمومی را به نفع طالبان رقم زد.
همهی این عوامل حالا به نظر میرسد که مقامات دولت و سیاستمداران را نزدیک کرده است که باید فکری در مورد این وضع تأسفبار دولت و سیاستمداران در قبال روند صلح صورت بگیرد. دیدار شش نفر در هفتهی قبل و دیدار چند روز قبل شماری از سیاستمداران در کنار رییسجمهور با هیأت امریکایی با رهبری خلیلزاد، قدمهای کوچک اما مهم برای شکلگیری یک اجماع است.
منابعی مطلع خبر میدهند که بهزودی «شورای رهبری مصالحه» متشکل از 30 نفر از رهبران سنتی، سیاستمداران، جریانهای سیاسی و گروههای مختلف اجتماعی با فرمان رییسجمهور شکل میگیرد.
اقدام برای ایجاد یک شورای رهبری توسط رییسجمهور به مثابهای اصلاحات اساسی در مورد صلح است. شورای که انتظار میرود ناکامی و بیاعتباری دو کمیته و تشکل قبلی که ریاستجمهوری برای گفتوگوهای صلح برگزیده بود را جبران کند و به اعتراض خلیلزاد و سیاستمداران در مورد عدم ایجاد یک تیم ملی مذاکرهکننده که از همه نمایندگی کند را پاسخ قناعتبخشی بدهد.
هرچند که هنوز نمیتوان به شکلگیری یک تیم ملی و فراگیر برای مواجهه و رهبری واحد در روند سیاسی صلح کاملا امیدوار بود، اما حقیقت این است که برای مقامات دولت به شمول غنی و سیاستمداران و گروههای سیاسی دیگر، راهی جز توافق برسر تشکیل یک تیم ملی باقی نمانده است.
اختلاف موجود میان دولت و سیاستمداران ومخالفان سیاسی دولت در مورد نقشها در روند صلح، به ضرر افغانستان و به نفع گروه طالبان است. درک این نکته که تعارض مقطعی سیاستمداران برسر نقش فردیشان در این روند به ضرر افغانستان است، اکنون همه را در آستانهی بردباری و دوراندیشی قرار داده است. رسیدن به چنین نکتهای که هیچ سیاستمدار یا مقام دولت نمیتواند به تنهایی تصمیم درست و مقتضی در مورد روند صلح اتخاذ کند، همه را به سمت یک اجماع در مورد صلح کشانده است.
قدمهای اول و دوم این اجماع برداشته شده است. تشکیل شورای رهبری مصالحه در روزهای آینده فرصت بینظیری برای تشکیل یک تیم قوی و همهشمول برای صلح است. خودخواهیها و بیاعتمادیهای سیاسی نباید این فرصت آخر را نابود کند. نقش برجستهتر افغانستان در روند صلح و رهبری افغانها روی این روند، مهمترین مسئولیتی است که مقامات دولت و سیاستمداران بر دوش دارند.