لویهجرگهی مشورتی صلح، با قطعنامهی 23 مادهای که مهمترین مفاد آن، قایل شدن صلاحیت نمایندگی از افغانستان در مذاکره با طالبان به حکومت وحدت ملی، حفظ نظام و دستآوردهای هجده سال اخیر و برقراری آتشبس از سوی دو طرف است، به کارش پایان داد. حکومت وحدت ملی، به دلیل دورافتادن از روند مذاکرات صلح افغانستان میان طالبان، ایالات متحده و جناحهای سیاسی داخلی، سعی کرد با برگزاری لویهجرگهی مشورتی صلح، جایگاهی برای خود در مذاکرات صلح افغانستان دستوپا کند. چند نکته در خصوص لویهجرگهی مشورتی صلح قابل تأمل است.
یکم: لویهجرگهی مشورتی صلح با بیش از سه هزار نماینده از سراسر افغانستان و حداکثر همسو با ارگ ریاست جمهوری با کیفیتی برگزار شد که اکثریت مطلق جناحها و چهرههای سیاسی مطرح داخلی، آن را تحریم کردند. مخالفان برگزاری لویهجرگهی مشورتی صلح، ادعا میکردند که برگزاری این جرگه، تلاش حکومت برای تخریب روند مذاکرات صلح افغانستان و سود جستن از آن به نفع مبارزات انتخاباتی است. جرگهی مشورتی صلح، به آشکارا تلاش حکومت وحدت ملی در راستای به دستآوردن جایگاهی در مذاکرات صلح افغانستان بود. علاوه بر آن، در حاشیهی مهمتر از متن جرگه، ارگ ریاست جمهوری اکنون با بیش از سه هزار نفر از سراسر افغانستان و متعلق به اصناف مختلف سیاسی و اجتماعی، رابطهای ایجاد کرده است که میتواند در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری، منافع قابل توجهی برای تیم انتخاباتی دولتساز به رهبری رییسجمهور غنی داشته باشد.
دوم: طالبان، با انتشار فوری یک اعلامیه، از بنیان با مفاد قطعنامهی جرگهی مشورتی صلح، مخالفت کردند. در این اعلامیه، طالبان ادعا کرده بودند که آتشبس را نمیپذیرند و به حکومت وحدت ملی صلاحیت نمایندگی از افغانستان در مذاکره با نمایندگانشان قایل نیستند. طالبان جرگهی مشورتی صلح را، تلاش نیمی از حکومت وحدت ملی و به زعم آنها، نمایندگان و استخدامشدگان اشغالگران برای ابقای اشغال و پشتیبانی از آنها تفسیر کردند. طالبان در این اعلامیه ادعا کردند که پس از پایان مذاکراتشان با جانب ایالات متحده امریکا در خصوص پروسهی صلح افغانستان، با جناحهای داخلی نیز گفتوگو خواهند کرد. چنین به نظر میرسد که طالبان و جناحهای سیاسی داخلی، جرگهی مشورتی صلح را ابزاری برای ارگ ریاست جمهوری در راستای تلاش برای دستیابی به جایگاهی در مذاکرات صلح افغانستان میدانند.
سوم: ارگ ریاست جمهوری، با برگزاری لویهجرگهی مشورتی صلح، به موفقیت قابل توجهی در راستای دستیابی به صلاحیت اشتراک در مذاکرات صلح افغانستان و نمایندگی از کشور در این گفتوگوها دست یافت. اکنون حکومت وحدت ملی با در اختیار داشتن مفاد قطعنامهی جرگهی مشورتی صلح از آدرس یکسازوکار بزرگ و پرجمعیت به لحاظ تعداد نمایندگان سهیم در این جرگه، میتواند کارت بازی مهمی در مذاکرات صلح افغانستان داشته باشد. وضعیت اکنون که حکومت برای دستیابی به جایگاهی در مذاکرات صلح، مجبور به برگزاری لویهجرگهی مشورتی صلح شده است، نشان میدهد که در حوزهی دیپلماسی، طالبان در محراق توجه و موفقیت قرار گرفتهاند. مذاکرات صلح دوحه، دو نشست مسکو و خلق گفتمان صلح با طالبان در میان رسانهها، افکار عمومی و مجامع سیاسی افغانستان، مرحلهبهمرحله، به مطرحشدن طالبان و تقویت جایگاهشان در مذاکرات صلح و مناسبات سیاسی افغانستان منتج شد. ارگ ریاست جمهوری و در واقع تیم انتخاباتی دولتساز به رهبری رییسجمهور غنی، اکنون با در اختیار داشتن کارت بازی به نام مفاد قطعنامهی جرگهی مشورتی صلح، تمام تلاشاش را به کار میبندد تا تعقیب و احیانا محقق شدن پروسهی صلح افغانستان را به پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به تأخیر بیندازد.