- لیاقت لایق
هر سال نهادهای دولتی و غیردولتی آمارهای متفاوتی از میزان مشکلات و بیماریهای روانی مردم افغانستان ارایه میکنند؛ طوری که بهتازگی وزارت صحت عامه به اطلاعات روز گفته است، 47 درصد مردم کشور در کل به «مشکلات روانی» گرفتارند که نظر به آمار 30 درصدی سه سال پیش 17 درصد افزایش را نشان میدهد. آمار این وزارت نشان میدهد که 4.7 درصد به افسردگی، 2.7 درصد به اضطراب، 5.8 درصد صدمهی روانی، و یک درصد از مردم به بیماری شدید روانی مثل جنون و اختلالات عصبی مزمن گرفتارند. همچنان براساس این آمار حدود ده درصد مردم از مواد مخدر، مواد خوابآور و الکل استفاده میکنند.
براساس اطلاعات رسمی، حدود نیمی از جمعیت کشور بهنحوی دچار مشکلات روانی هستند. اکنون اما مسأله این است که دولت برای بهداشت روان شهروندان، درمان بیماریهای روانی و ایجاد و توسعهی مراکز رواندرمانی در کشور چه کار کرده است؟
شماری از روانشناسان و رواندرمانهای کشور، وزارت صحت عامه را به کمکاری، سهلانگاری و حیف و میل بودجه متهم میکنند و میگویند که این وزارت تنها آمار ارائه میکند و هیچ استراتیژی و برنامهای برای بهداشت روانی شهروندان، پیشگیری و درمان بیماریهای روانی ندارد. این روانشناسان میگویند که وزارت صحت عامه نسبت به روانشناسی و روانشناسان بیتوجه است و بودجهی این بخش را برای زمینهسازی و توسعهی کار روانشناسی و رواندرمانها بهمصرف نمیرساند، بلکه به بهانهی برنامههای آموزشی کوتاهمدت و غیرموثر، مورد «دستبرد» قرار میدهد.
جای خالی رواندرمانی؛ وزارت صحت به این بخش اهمیت نمیدهد؟
شماری از مراجعهکنندگان مراکز مشاوره و رواندرمانی میگویند، مدتها مشکل و بیماری روانی داشته، اما نمیدانستهاند که دقیقا چه مشکلی دارند و باید به کجا مراجعه کنند؛ پزشک عصبی یا روانپزشک؟ شماری از آنان که اقدام به درمان هم کردهاند و نزد پزشک اعصاب یا روانپزشک رفتهاند، این پزشکان ندانستهاند که بهقول معروف غم بیمارانشان چیست.
محمدامین (اسم مستعار) میگوید که در مدت چهار سال دانشجویی در یکی از دانشگاههای خصوصی کابل به افسردگی گرفتار بوده است. او میگوید با آنکه تلاش کرده از دانشگاه فارغ شود، اما بهدلیل فقر و کمبود هزینهی تحصیلی همیشه ناامید و افسرده بوده است. محمدامین زمانی نزد روانشناس مراجعه میکند که تبلیغاتش را از طریق رادیو میشنود. او میگوید: «با آنکه نزد روانشناس مراجعه کرده و هزینه دادم، ولی نتیجه نگرفتهام. برخی از آنان میگویند که نزد دکتر معالجوی مراجعه کنم که متاسفانه هزینه آن را ندارم.»
علی آرمان میگوید که بسیاری از نزدیکان و دوستانش دچار مشکل روانیاند، اما یا بهدلیل شرمانگاری بیماری روانی نزد روانپزشک مراجعه نمیکنند و یا بهدلیل ندانستن اینکه دچار بیماری روانیاند.
«سطح آگاهی مردم در خصوص بیماریهای روانی و روانپزشکی بسیار پایین است. خیلی از مردم بیماری روانی را شرم میدانند و بهروی خود نمیآورند. خیلیها هم با اینکه دچار بیماری روانیاند، اما نمیدانند که دقیقا مشکل روانی دارند و باید به رواندرمان مراجعه کنند. در کل دولت و بخش خصوصی در زمینهی بیماری روانی، آگاهیدهی و ایجاد مراکز رواندرمانی توجهی ندارند. نمیدانم بالاخره چه کسی باید غم ما را بخورد؟»
مسول بخش صحت روانی وزارت صحت عامه میگوید که سیستم صحی کشور توانایی فراهمکردن زمینهی رواندرمانی و ایجاد و توسعهی مراکز رواندرمانی را ندارد.
بشیر احمد سروری میگوید هرچند آمار دقیق از رواندرمان و مشاوران روانی-اجتماعی که مجوز فعالیت اخذ کرده باشند ندارد، اما تا کنون زمینهی کار برای رواندرمانی در افغانستان فراهم نیست: «آن هایی که جواز هم گرفتهاند، نیز بسیار محدود است. خدمات و آموزشهایی را که ما ارائه میکنیم بیشتر مشاورهی روانی-اجتماعی است، نه رواندرمانی. رواندرمانی کار پیچیده و زمانبر است که از توان سیستم صحی بیرون است، به جز برخی از روشهای خرد و کوچک. رشتهی تحصیلی و رواندرمان تخصصی تا کنون در داخل کشور هیچ وجود ندارد.»
زمان رضایی بهنمایندگی از خانهی روانشناسان افغانستان میگوید که روانشناسان افغانستان از روی کمکاری و سهلانگاری وزارت صحت عامه بهصورت هدفمند و سیستماتیک با برخی از پیشداوریها و قضاوتهای منفی روبهرو است و تلاش میشود کم و بیاهمیت جلوه داده شود. به گفتهی آقای رضایی، وزارت صحت عامه درحالی از کمبود روانشناس متخصص سخن میزند که بیش از 10 سال پیش به اینسو تعدادی زیادی روانشناس از دانشگاههای داخلی و خارجی فارغ شدهاند و آمادهی عرضهی خدماتاند. اما این وزارت تا کنون این مسلک را از لنز دوربین 10 سال پیش میبیند و هیچ برنامهی جدیدی برای استخدام آموزش و ارتقاء ظرفیت روانشناسان ندارد.
وزارت صحت عامه تنها آمار ارائه میکند؟
با نشر آمارهای تکاندهنده از میزان بیماریهای روانی و شرایط حاد جنگ و ناامنی، انتظار میرود وزارت صحت عامه، از سالها به اینسو برنامههایی را در نهادهای تحصیلی، آموزشی دولتی و خصوصی روی دست گرفته باشد تا قشر محروم جامعه از این برنامهها مستفید شده باشند. مشخصا ارتقاء ظرفیت و توجه به منابع بشری متخصص و تحصیلکرده در عرصهی روانشناسی و رواندرمانی از ابتداییترین مرحلهای است که باید انجام شده باشد. اما آنچه که دیده میشود، تعداد انگشتشماری از مراکز مشاوره و رواندرمانی خصوصی و دولتی در کشور فعالیت دارد که آن هم با بیتوجهی روبهرو است.
زمان رضایی، مسئول خانهی روانشناسان افغانستان به اطلاعات روز میگوید که بیش از هزار روانشناس فارغالتحصیل دانشگاههای داخلی و خارجی با مدارک علمی مختلف در کشور وجود دارد که بیشترشان شرایط کار در عرضهی خدمات رواندرمانی و دستکم مشاوره را دارند؛ اما بنابر بیتوجهی حکومت از سالها به اینسو در بیسرنوشتی بهسر میبرند و هیچ کاری برای استخدام آنان انجام نمیشود.
آقای رضایی مشکلات حقوقی در صدور مجوز کار مشاوره و رواندرمانی از سوی وزارت صحت عامه را یکی از موارد تنشزا میان وزارت و روانشناسان میداند و میگوید که این کار با محدودیتها و شرایط غیرقابلقبول انجام میشود. «به کسانی که کورسهای حتا چندینماههی وزارت را سپری کرده باشند، مجوز مشاوره را میدهند، اما به روانشناسان عمومی و دارای مدرک لیسانس مجوز داده نمیشود و هیچ برنامهای هم برای جلب و جذب و ارتقاء ظرفیت روانشناسان وجود ندارد. بودجههای مربوطه بیراهه مصرف میشود.»
شرف الدین عظیمی، استاد دانشگاه، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی و علوم تربیتی است که 11 سال تجربهی کاری در بخش روانشناسی مشاوره دارد. آقای عظیمی حدود سه سال است که در کابل مرکز خدمات مشاوره روانی دارد. او در این مرکز در بخشهای مشاوره، تحقیق و آموزش کار میکند و با هفت روانشناس دیگر، هر هفته حدود 16 نفر را میبینند. این شمار افراد که به گفتهی خودش بیشتر جوانان و زنان هستند، برای درمان بیماریهای روانی و مشکلات روانی مثل وسواس، اضطراب، افسردگی و … نزد وی مراجعه میکنند.
این مشاور روانی-اجتماعی میگوید که مجوز کارش را صرف برای اینکه مالیه بپردازد، چندین سال پیش از «آیسا» گرفته است. اینکه چرا از وزارت صحت عامه مجوز فعالیت نگرفته، میگوید: «وزارت صحت عامه هیچ کارشناس روانشناسی مشاوره و رواندرمانی را در بخش مشخص استخدام نکرده است و هیچ اصول معیاری و پرنسیب هم وجود ندارد که ما رفته و به اساس آن امتحان دهیم و جواز اخذ کنیم. مسئولان بخش صحت روانی در وزارت صحت عامه دکترای طب هستند. این وزارت هیچ توجهی به بخش رواندرمانی و مشاوره ندارد.»
یدالله اسلامی یکی از روانشناسان که از دانشگاه بامیان فارغ شده، از دو سال به اینسو در یکی از مراکز رواندرمانی خصوصی در کابل کار میکند. او میگوید با آنکه آنان در مرکزشان تماموقت نیستند، اما روزانه بهطور اوسط دو مراجعهکننده دارد. آقای اسلامی میگوید درآمد کار رواندرمانی در هر جلسهی 45 دقیقهای از 200 گرفته تا هزار و 500 افغانی است. او میگوید مجوز کارش را از وزارت صحت عامه گرفته، اما در مقرره و لایحهی بخش صحت روان، معیارهای روشن در تأسیس مراکز درمانی وجود ندارد.
مسئولان وزارت صحت عامه هرچند میپذیرند که در مقررهی صحت روانی در بخش تأسیس و صدور مجوز مراکز رواندرمانی و مشاوره، معیارهای روشن و کافی وجود ندارد، اما میگویند که به اساس مقررهی جدید مجوز مشاورهی روانی-اجتماعی برای کسانی داده میشود که برنامههای آموزشی وزارت را سپری کرده باشند. همچنان مجوز رواندرمانی برای کسانی صادر میشود که روانشناس کلینیکی باشند و از خارج آمده باشند، نه هر روانشناس.
آقای رضایی میگوید که شماری محدودی از روانشناسان در کابل و ولایات مراکز مشاوره و رواندرمانی را بدون داشتن مجوز تاسیس کردهاند و کار میکنند.
وزارت صحت عامه چه کرده است؟
با وجود انتقادها از کمکاری وزارت صحت عامه در بخش بهداشت روان و بیتوجهی آن به روانشناسی، آقای سروری از برخی دستآوردها و کارهای این وزارت یادآوری میکند و میگوید که از سال 2005 میلادی تا کنون در طی برنامههای یکسالهی آموزشی حدود 750 مشاور روانی-اجتماعی را تربیه کرده است. در این میان حدود 423 تن آنان عملا در شفاخانه مصروف مشاورهدهی هستند. همچنان در این مدت صدها، پرستار و کارمندان کمکهای اولیهی آموزشهای روانشناسی دیدهاند.
بنابر اطلاعات وزارت صحت عامه، در سال 2006 تنها یک شفاخانهی صحت روانی در کابل و تنها دو متخصص صحت روان وجود داشته است، اما اکنون مراکز صحت روانی در ولایتهای هرات، بلخ، ننگرهار و کندز نیز ایجاد شده و حدود 115 متخصص صحت روانی در این شفاخانهها مصروف فعالیتاند.
همچنان این وزارت مدعی است که در سال 2004 تنها 0.01 درصد بودجهی بخش صحت به بخش صحت روان اختصاص داشت، اما اکنون این رقم به دو درصد رسیده است.