چند روز پس از سفر برخی سیاستمدارانِ عمدتا مخالف غنی به پاکستان و اشتراک در «نشست صلح افغانستان»، رییسجمهور غنی به اسلام آباد رفت. در اعلامیهها و گزارشهای رسانهها، آجنداهای گفتوگوی غنی با مقامات پاکستانی، همکاریهای مشترک، قطع خصومت و آموختن از اتفاقات گذشته، صلح، امنیت و اتصال منطقوی بر مبنای پروژههای اقتصادی بزرگ عنوان شده است.
بهنظر میرسد آنچه در اعلامیهها و گزارشهای رسانهها از سفر غنی به پاکستان و فهوای گفتوگوها میان دو طرف اطلاعرسانی شده است، روپوشی است بر یک موضوع بحث اصلی دیگر. دورهی قانونی کار حکومت وحدت ملی در ماه جوزا به پایان رسیده بود و چند صباحی که از عمر آن باقی مانده، ماحصل صدور رأی دادگاه عالی مبنی بر دوام کار رییسجمهور غنی تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری است. حکومتی که در پایان کارش قرار دارد، نمیتواند در خصوص مباحث و طرحهایی مانند اتصال منطقوی به واسطهی پروژههای کلان و زمانبر اقتصادی با پاکستان به گفتوگو بنشیند.
افغانستان، در آستانهی انتقال قدرت سیاسی است. این انتقال قدرت به واسطهی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری یا انعقاد یک توافق سیاسی و آغاز پروسهی صلح افغانستان صورت میگیرد. با توجه به این اتفاق، افغانستان در وضعیتی نیست که با پاکستان بر سر پروژههای اقتصادی منطقهای، امورات تجاری و تزانزیت کالا و مسایل مانند آن به گفتوگو بنشیند.
واقعیت این است که اولویت دولت افغانستان در گفتوگو با پاکستان، مسایل سیاسی و امنیتی بر محور انتخابات و پروسهی صلح است. پروسهی صلح افغانستان در قامت گفتوگوهای دوحه، زمانی کلید خورد که ایالات متحده موفق شد با اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی، همسویی و همراهی پاکستان در خصوص این پروسه را دستکم در ظاهر جلب کند. در مذاکرات صلح افغانستان، نقش و سهم پاکستان، برجسته است، اما حکومت افغانستان در پروسهی دوحه و حتا در سطح گفتوگوهای بینالافغانی در مسکو و سپس لاهور، نقش چندانی ندارد و از این مذاکرات به حاشیه رانده شده است. رییسجمهور غنی توانی در حکومتاش نمیبیند که بتواند بهدلیل دورماندن از مذاکرات دوحه و مذاکرات بینالافغانی مسکو میان نمایندگان طالبان و اپوزیسیون حکومت وحدت ملی، به ایالات متحده یا روسیه اعتراض کند. پس از نشستهای مسکو، «نشست صلح افغانستان» در پاکستان با اشتراک چهرههای سیاسی عمدتا مخالف غنی برگزار شد. یکی از اهدافی که غنی از سفرش به پاکستان دنبال میکند، تلاش برای متقاعدکردن مقامات اسلامآباد مبنی بر ارتباطات میان دو کشور بر محور مناسبات دولت با دولت است.
موضوع دوم و البته اصلی، بحث بر سر انتخابات ریاستجمهوری افغانستان است. رییسجمهور غنی، به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اصرار دارد، زیرا بیم آن میرود در صورتی که موفق به برگزاری آن نشود و مذاکرات صلح به عقد توافقی بینجامد، از رأس قدرت دور خواهد شد. در صورت برگزاری انتخابات، با تدابیر و برنامههای سازماندهیشدهای که تیم انتخاباتی تحت رهبری او دارد، رییسجمهور غنی از شانس بسیار زیادی برای پیروزی برخوردار خواهد بود، زیرا از امکانات مالی و تخنیکی وسیعی برخوردار است که در کنار اعمال نفوذ بر کمیسیونهای انتخاباتی میتواند پیروزیاش را تا حدی تضمین کند. غنی بیم آن دارد که به دلایل سیاسی و امنیتی، موفق به برگزاری انتخاباتی با حداقل گستردگی و معیارهای لازم برای یک انتخابات قابل قبول نشود که در آن صورت، مشروعیت پروسه صدمه میبیند. پاکستان، با نفوذی که بر طالبان دارد، میتواند با کاهش یا افزایش تحرکات نظامی در قلمروهای تحت تسلط طالبان در افغانستان، سرنوشت مشروعیت انتخابات ریاستجمهوری افغانستان را رقم بزند. باری، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی رییسجمهور غنی در گفتوگویی با طلوع نیوز ادعا کرد که پروسهی صلح افغانستان بدون به رسمیتشناختن نقش و منافع پاکستان و درک این منافع، محکوم به ناکامی است. به زعم آقای محب، برای تحقق پروسهی صلح افغانستان، باید منافع و نفش پاکستان در نظر گرفته شود. بهنظر میرسد امریکاییها در گفتوگوهای دوحه، منافع و نقش مورد انتظار پاکستان را برآورده نکردهاند. یکی از موارد اختلافنظر میان امریکاییها و رییسجمهور غنی، اختلافنظر بر سر نقش پاکستان در پروسهی صلح افغانستان است. بهنظر میرسد رییسجمهور غنی در سفرش به پاکستان، در پی یک تعامل سیاسی است؛ تعاملی که مبتنی بر آن، رییسجمهور غنی، به پذیرش و حمایت سهم و نقش پاکستان در پروسهی صلح افغانستان متعهد خواهد شد، مشروط به اینکه طرف مقابل، از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در افغانستان، معطوف به کمک به پیروزی رییسجمهور غنی حمایت کند.