چهار باتلاق؛ هدیه‌ی شهرداری کابل به مردم خیرخانه

چهار باتلاق؛ هدیه‌ی شهرداری کابل به مردم خیرخانه

  • حمید فرهادی

با گذر از جاده‌ی عمومی قصبه – سرای شمالی، در «سرپل خواجه‌بغرا»، «پنج‌صدفامیلی»، «پروژه‌ی جدید» و «پنجشیروات» توجهم به زیرزمینی‌هایی جلب می‌شود با دیوارهای خشتی، کف‌های کاشی‌شده، سقف‌های گادری و چراغ‌های بزرگ.

کنجکاوم بدانم که در زیرزمینی‌های نوساخت شهرداری کابل چه می‌گذرد و ضرورت ساخت آن در این مناطقِ معمولا کم‌رفت‌وآمد چه بوده است؟

این زیرزمینی‌ها حدود چهار سال پیش هم‌زمان با ساخت جاده‌ی عمومی قصبه به بهره‌برداری سپرده شد و قرار بود رهگذران از آن برای عبور و مرور استفاده کنند. هزینه‌ی بازسازی این جاده 30 میلیون دالر عنوان شده که توسط کشور جاپان تمویل شده است.

با گذشت چهار سال، حالا اما چراغ‌های این زیرزمینی‌ها فعال نیست، آهن‌های اطراف آن شکسته و کاشی‌های آن مدت‌هاست شسته نشده؛ چنان‌که رنگ آن نیز تغییر کرده است. در این زیرزمینی‌ها همه‌چیز دیده می‌شود، جز رفت‌وآمد و عبور و مرور مردم.

باتلاق یک

ساعت دو پس از چاشت است و به «سرپل خواجه‌بغرا» می‌رسم. جایی که زیرزمینی‌ آن برای عبور و مرور قابل استفاده نیست و در سر راه این زیرزمینی، مرد کفاشی برای خودش جایی انتخاب کرده است.

وقتی می‌خواهم از کنار مرد بگذرم و وارد زیرزمینی شوم، او به من نگاه عجیبی می‌اندازد، طوری که من در شرف انجام‌دادن کار خلافی باشم. تا می‌خواهم بپرسم، مرد لب به سخن می‌گشاید و می‌گوید: «از این‌جا راه نیست، پایین کثافات و مُرداری جمع شده.»

هدفم را برای این مرد بیان می‌کنم و آرام‌آرام از پله‌های زیرزمینی پایین می‌روم، اما هرچه به آخر نزدیک می‌شوم، بوی بد و تعفن و لجن، فضا را سنگین، آزاردهنده و تحمل‌ناپذیر می‌سازد.

پله‌های این زیرزمینی به‌شدت ناپاک است و در یکی از پله‌ها نیز لباس‌های کهنه و کنده‌‌پاره‌ای به چشم‌ می‌خورد که ظاهرا از شخصی معتاد به مواد مخدر جا مانده باشد. تهِ زیرزمینی چنان ساکت و بیم‌ناک است که ناگزیر می‌شوم خیلی زود از راهی که آمدم، دوباره برگردم. تا برمی‌گردم مردی کفاش نیشخندی می‌زند و می‌گوید: «شهرداری خوب جایی برای معتادان مواد مخدر ساخته است.»

به گفته‌ی ساکنان سرپل خواجه‌بغرا، این زیرزمینی‌ نه برای عبور و مرور، بلکه به‌منظور رفع حاجت و استفاده‌ی مواد مخدر به‌کار می‌رود و حالا به یک معضل بسیار بزرگ برای مردم محل مبدل شده است.

جان‌آغا باشنده‌ی این محل می‌گوید: «حالا که کارمندان شهرداری این محل را پاک کردند، چند روز پیش شما نمی‌توانستید حتا از کنار این زیرزمینی رد شوید.»

زیرزمینی‌ سرپل خواجه‌بغرا فقط یک مسیر رفت دارد و سه مسیر دیگر آن مسدود است. در جوار این زیرزمینی یک تانک تیل موقعیت دارد. به گفته‌ی ساکنان محل، یکی از مسیرهای این زیرزمینی به‌دلیل مخالفت مالک تانک تیل در همان اول ساخته نشده بود و دو مسیر دیگر نیز توسط خود مردم محل مسدود شده است. جان‌آغا می‌گوید: «زمانی که این زیرزمینی ساخته می‌شد، تانک تیل نگذاشت یکی از راه‌هایش که در مقابل آن منتهی می‌شد، ساخته شود.»

در کنار جان‌آغا مردی حضور دارد که می‌گوید دو راه دیگر را او به همکاری مردم محل بسته‌اند. اسمش فیض‌محمد است. می‌گوید: «این راه اصلا برای عبور و مرور استفاده نمی‌شد، بلکه باتلاق زباله‌ها و کثافات بود، به همین منظور مردم محل تصمیم گرفتند دو راه دیگر را نیز ببندند.»

باتلاق دو

زیرزمینی‌های نوساخت شهرداری کابل در فاصله‌های نزدیک‌ هم قرار گرفته‌اند و زمان زیادی نمی‌برد تا به زیرزمینی دوم در پنج‌صدفامیلی می‌رسم. ظاهرا اوضاع در زیرزمینی‌ پنج‌صدفامیلی نیز رو‌به‌راه نیست؛ طوری که کسی از آن برای عبور و مرور استفاده نمی‌کند و به زباله‌دانی و تشناب سیار برای مردم مبدل شده است.

به گفته‌ی باشنده‌های پنج‌صدفامیلی، این زیرزمینی اکنون برای انداختن زباله، رفع حاجت و استفاده‌ی مواد مخدر کاربرد دارد.

زیرزمینی‌ پنج‌صدفامیلی سرنوشت مشابهی با زیرزمینی سرپل خواجه‌بغرا دارد. ضمن این‌که اخیرا کارمندان تنظیف شهرداری آن را پاک‌کاری کرده‌اند، اما زیرزمینی پنج‌صدفامیلی به لجن‌زار تمام‌عیار مبدل شده است.

ساکنان پنج‌صدفامیلی می‌گویند زیرزمینی ساخته‌شده برای عبور و مرور قابل استفاده نیست و موجب خلق مشکلات زیادی شده است. توفان، یکی از باشنده‌های محله می‌گوید که در هوای گرم، مردم از بوی و تعفن این زیرزمینی‌ها شاکی‌اند و از فاصله‌ی نزدیک آن نمی‌توانند گذر کنند.

به گفته‌ی ساکنان پنج‌صدفامیلی، این زیرزمینی اکنون برای انداختن زباله، رفع حاجت و استفاده‌ی مواد مخدر کاربرد دارد. عبدالعسکر ساکن این محل می‌افزاید: «حتا چندین بار جوانان در حال انجام فساد اخلاقی در این محل توسط مردم دیده شده‌اند.»

عنان، باشنده‌ی دیگر محله نیز با انتقاد از شهرداری، منطق ساخت این زیرزمینی‌ها را زیر سوال می‌برد: «ارتفاع سرک ده متر نیست، اما زیرزمینی جور کرده‌اند که 60 راه‌زینه دارد. ریش‌سفیدان توانایی گذشتن از آن را ندارند، جوانان هم که از سرک رد می‌شوند، دختران جوان مصئونیت ندارند که از این محل بگذرند. نمی‌دانم منطق این کار چیست؟»

دو راه ورود به زیرزمینی پنج‌صدفامیلی نیز توسط مردم با سیم‌ خاردار مسدود شده است و یکی آن با بوری‌های ریگ بسته شده است. توفان با انتقاد از ساخت این زیرزمینی‌ها می‌افزاید که شهرداری کابل می‌توانست به‌جای ساخت این زیرزمینی‌ها «دکان» یا «تشناب سیار» بسازد.

باتلاق سه

قدم‌زنان به سومین زیرزمینی این مسیر می‌رسم. این زیرزمینی در مسیر پنج‌صدفامیلی – پروژه‌ی جدید ساخته شده است که سه راه آن توسط مردم مسدود شده و در برابر یکی از ورودی‌های آن که باز است، تعدادی از معتادان به مواد مخدر تجمع کرده‌اند. معتادان با دیدن دوربین من سروصدای‌شان بالا می‌گیرد، اما وقتی متوجه می‌شوند که من از زیرزمینی‌ها تصویر می‌گیرم، ساکت می‌شوند و یکی از آن‌ها به آرامی می‌گوید: «این‌ها کاملا بی‌مورد ساخته شده‌اند؛ مصرف اضافی.»

مردم محل درحالی‌که این زیرزمینی‌ها را سرپناه معتادان عنوان می‌کنند، اما ظاهرا معتادان نیز از ساخت آن رضایت ندارند. یکی از معتادان به مواد مخدر که خودش را باشنده‌ی محل معرفی می‌کند، می‌گوید: «همین هزینه را اگر در کوچه‌های پنج‌صدفامیلی مصرف می‌کردند بهتر بود.» اشاره‌ی او به شماری از جاده‌های خاکی پنج‌صدفامیلی است که تا کنون آسفالت نشده است.

یکی از وکیل‌های گذر پنج‌صدفامیلی می‌گوید که این زیرزمینی‌ها نه‌تنها منفعتی به‌دنبال نداشته است، بلکه مردم از وجود آن متضرر می‌شوند.

عبدالحکیم سیدخیلی می‌گوید که مردم از طرف شب از کنار این زیرزمینی‌ها نمی‌توانند عبور کنند، زیرا معتادان در اوقات خلوت راه مردم را می‌گیرند. آقای سیدخیلی می‌گوید که بارها از وجود این زیرزمینی‌ها به ناحیه‌ی 11 و حوزه امنیتی پولیس شکایت کرده است، اما تا کنون راه حلی مناسب و پایدار برای آن در نظر گرفته نشده است: «ناحیه و پولیس در کنار یکی از زیرزمینی‌ها زمینی را به یکی از چوپ‌فروشی‌ها واگذار کرده است که آن شخص مواد مخدر می‌فروشد.»

باتلاق چهار

فاصله‌ی حدود 500 متر را می‌پیمایم تا به «پنجشیروات» محل زیرزمینی چهارم می‌رسم، اما تمامی راه‌های این زیرزمینی توسط مردم بسته شده است. ساکنان محل می‌گویند این زیرزمینی به‌دلیل تهدیدهای امنیتی و به خواست حوزه‌ی 11 امنیتی پولیس کابل بسته شده است.

هزینه‌ی اضافی یا استفاده‌ی نادرست؟

با گذشت چهار سال از ساخت‌وساز این زیرزمینی‌ها هیچ یکی از آن‌ها برای رفت‌وآمد قابل استفاده نیستند و مردم از وجود آن‌ها شکایت دارند. اما چه چیزی سببی این استفاده‌ی نادرست و بهانه‌ی شکایت مردم شده‌ است؟

به یکی از انجنیران شهرسازی تماس می‌گیرم که خودش نیز در این محل زندگی می‌کند. رامین میرزاده، انجنیر وزارت شهرسازی می‌گوید که از نگاه شهری هیچ ضرورتی برای ساخت چنین زیرزمینی‌هایی در جاده‌هایی که ازدحام ترافیکی ندارد، نیست و بهتر بود شهرداری کابل به‌جای این زیرزمینی‌ها، پل‌های هوایی می‌ساخت.

آقای میرزاده می‌افزاید: «نیاز است چنین زیرزمینی‌ها در نقاط مزدحم شهر که عبور و مرور سبب بندش راه می‌شود، ساخته شود، اما ساخت چنین زیرزمینی‌ها در مکان نه‌چندان مزدحمی مثل پنج‌صدفامیلی از نگاه شهری کاربرد و موثریتی ندارد.»

شهرداری کابل اما می‌گوید که ایجاد این زیرزمینی‌ها بنابر نیاز و خواست مردم صورت گرفته است. نرگس مهمند سخن‌گوی این اداره می‌گوید که مسیر قصبه – سرای شمالی یکی از مسیرهای پررفت‌و‌آمد و مزدحم شهرکابل است و شهرداری نیز به‌منظور تسریع عبور و مرور و جلوگیری از رویدادهای ترافیکی این زیرزمینی‌ها را ساخته است.

خانم مهمند می‌گوید شماری از مردم با فرهنگ استفاده‌ی درست از سهولت‌های شهری آشنا نیستند و به همین منظور این زیرزمینی‌ها به باتلاق زباله و اشیای اضافی مبدل شده است.

عبدالحکیم سیدخیلی، وکیل گذر می‌گوید که مردم از طرف شب از کنار این زیرزمینی‌ها نمی‌توانند عبور کنند؛ زیرا معتادانی مستقر در آن‌جا در وقت‌های خلوت راه مردم را می‌گیرند

درحالی‌که اکثر زیرزمینی‌های نوساخت شهرداری کابل توسط ساکنان محل مسدود شده است، سخن‌گوی شهرداری کابل می‌گوید که قرار است در آینده‌ی نزدیک از این زیرزمینی‌ها به‌عنوان «چای‌خانه و طرح‌های شبیه آن» استفاده شود.

شهرداری کابل هزینه‌ی دقیق ساخت این زیرزمینی‌ها را ارایه نمی‌کند و می‌گوید این زیرزمینی‌ها شامل ساخت جاده می‌شد و هزینه‌ی ساخت جاده‌ی عمومی 33 میلیون دالر بوده است. اما رامین میرزاده، انجنیر شهرسازی می‌گوید که کم از کم 200 هزار دالر در این زیرزمینی‌ها به مصرف رسیده است، هزینه‌ای که تا کنون اضافی به‌نظر می‌رسد.